خاطره اول؛ به جنگ ظفار نرفت

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۲۹ توسط Root (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «نقل شد كه در زمان رژيم طاغوت (سال 1350)، به حسن آبشناسان پيشنهاد شد، '''در ازاي دريافت دستمزد ماهانه مبلغ 100 هزار تومان در جنگ «ظفار» در سلطان نشين عمان شركت كند،''' اما او اين پيشنهاد را به شدت رد نمود و گفت: اين عمل ظلم به يك ملت مسلمان است و رضاي خدا...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

نقل شد كه در زمان رژيم طاغوت (سال 1350)، به حسن آبشناسان پيشنهاد شد، در ازاي دريافت دستمزد ماهانه مبلغ 100 هزار تومان در جنگ «ظفار» در سلطان نشين عمان شركت كند، اما او اين پيشنهاد را به شدت رد نمود و گفت: اين عمل ظلم به يك ملت مسلمان است و رضاي خدا در اين كار نيست. هر نفسي كه مي‌كشيم، بايد براي رضاي خدا باشد . «پذيرش اين پيشنهاد مي‌توانست تأثير زيادي در بهبود وضعيت اقتصادي خانواده آبشناسان داشته باشد اما قبول نکرد.» راوی مادر مکرمه: شهید [۱]

  1. مادر شهید