دام عقرب زرد در همدان

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۹ توسط ابوالفضل بکرای (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «[https://bityl.co/4qR1 '''باند تبهكار «عقرب زرد» در همدان'''] بعد از پیروزی انقلاب در سال 1...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

باند تبهكار «عقرب زرد» در همدان بعد از پیروزی انقلاب در سال 1357 گروهى موسوم به گروه «عقرب زرد» در همدان فعال بود كه دانش‌آموزان و نوجوانان را به منجلاب فساد مى‌كشيد و پس از تجاوز و اعمال شنيع خود، آنان را به قتل مى‌رساند. فعاليت اين گروه، موجب ايجاد جو رعب و وحشت در ميان مردم شده بود كه در نهايت، اعضاى آن توسط سپاه پاسداران شناسايى و به دار مجازات آويخته شدند روایت مرضیه حدیده‌چی دباغ از انهدام گروه عقرب زرد در همدان

گروهى موسوم به گروه «عقرب زرد» فعال بود كه دانش‌آموزان و نوجوانان را به منجلاب فساد مى‌كشيد و پس از تجاوز و اعمال شنيع خود، آنان را به قتل مى‌رساند. فعاليت اين گروه، موجب ايجاد جو رعب و وحشت در ميان مردم شده بود كه در نهايت، اعضاى آن توسط سپاه پاسداران شناسايى و به دار مجازات آويخته شدند. خانم مرضیه حدید‌چی دباغ كه در سمت فرماندهى سپاه همدان، موفق به شناسايى و كشف گروه مذكور شده بود، در کتاب انقلاب اسلامی در همدان که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده در اين مورد مى‌گويد: «... باند تبهكار «عقرب زرد»، خيلى تكان‌دهنده و وقيح بود و حكايت از يك بيمارى روانى و جنون‌آميز داشت. آن‌ها در حاشيه‌ شهر، در آغل مخروبه‌اى، نيات كثيف خود را عملى مى‌كردند. آن‌ها بچه‌هاى ربوده شده را با الاغ و قاطر به آنجا مى‌آوردند و دست‌ها و پاهاى‌شان را با زنجير مى‌بستند و مرتكب كارهاى شنيع مى‌شدند و بعد آنها را به طرز فجيعى مى‌كشتند و در گودال‌هايى كه در همان جا حفر كرده بودند دفن مى‌كردند. افراد «عقرب زرد» خيلى حرفه‌اى عمل مى‌كردند و از خود ردى به جا نمى‌گذاشتند. برادران پاسدار براى كشف آنها خيلى زحمت مى‌كشيدند و پس از كلى تعقيب و گريز، آن‌ها را دستگير و بسزاى اعمالشان رساندند. رهبر اين باند، درباره‌ وجه تسميه‌ عقرب زرد مى‌گفت كه عقرب سياه وقتى موجود زنده‌اى را نيش مى‌زند، او را مى‌كشد، ولى نيش عقرب زرد موجب مرگ ناگهانى نمى‌شود، بلكه به تدريج جانش را مى‌گيرد. شيوه‌ كار آنها نيز اين‌طور بود. پس از دستگيرى آنها، مردم شهر كه از اعمال جنايت‌كارانه‌ى آنها خشمگين بودند، ديگر طاقت نياورده، خواهان مجازات سريع آنها بودند. از اين رو من به تهران رفتم و حكم اعدام رهبر باند را از آقاى قدوسى گرفتم و شبانه به سمت همدان بازگشتم؛ اما نزديك همدان به شدت تصادف كردم و دو تا از مهره‌هاى گردنم شكست. وضعيت وخيمى داشتم. به همين دليل، با هواپيما از همدان به تهران منتقل شدم و مدتى تحت درمان و مداوا بودم. در زمانى كه من در بيمارستان بسترى بودم، حكم رهبر باند عقرب زرد به اجرا گذاشته شد و تا حدى دل‌هاى خانواده‌هاى قربانيان و مردم شهر، التيام و تسكين يافت.»

منابع

https://bityl.co/4qRJ