مشارکتهای کاربر
۱۵ مارس ۲۰۲۲
بازگشت امام خمینی
صفحهای تازه حاوی «کلود وان آنژلان»، خبرنگار و روزنامهنگار فرانسوی که در سال 1357، همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، به ایران سفر کرده بود، خاطرات خود از بازگشت امام خمینی(س) به وطن را اینکونه بازگو کرد: آنژلان که در دوره پیروزی انقلاب اسلامی ایران به عنوان خبرن...» ایجاد کرد
من زیر بیرق روس بروم، هرگز چنین کاری نخواهم کرد
صفحهای تازه حاوی «سامی سردارملی» نتیجه ستارخان است. پدربزرگ او یدالله خان تنها پسر ستارخان بوده است. او درباره ستارخان میگوید: «باید عرض کنم من هشت ساله بودم که پدربزرگم مرحوم شد و با توجه به سنم موردی به خاطر ندارم ولی به طور غیرمستقیم و از نوشتههای موجود جم...» ایجاد کرد
روزی که اشک ستارخان درآمد
صفحهای تازه حاوی «امروز سالروز تولد سردارملی مرحوم ستارخان است نوشته او و زندگینامه اش را تقدیم می کنم. باشد که قدردان بزرگانمان باشیم . ایران به چنین فرزندانی می بالد و ایرانیان هم ....برای آمرزش او صلوات و فانحه ای هدیه کنید. ستارخان ، سردار مقاومت آذربایجان و...» ایجاد کرد
رفتن در برف
صفحهای تازه حاوی «نیروهای میرزا کوچکخان پراکنده شدند. حدود بیست هزار نیروی قزاق بهعلاوه نیروهای روسی و انگلیسی به دنبالش بودند. او راه خلخال را در پیش گرفت تا با خانهای آنجا متحد شود ولی برف و طوفان امان نمی داد. هر دو از راهپیمایی طولانی در برف بی حال شده ب...» ایجاد کرد
اقتدا به امام حسین
صفحهای تازه حاوی «از افسران سپاه جنگل بود. جلوی میرزا را گرفت. گفت: «آقامیرزا این همه عقبنشینی برای چی؟ چرا دستور مقاومت نمیدهی؟ سربازانم هم گرسنهاند و روحیهشان از عقبنشینیِ مداوم متزلزل شده. این وضع برای ما غیرقابل تحمل است. میرزا مثل پدری مهربان، دل...» ایجاد کرد
رسیدن به جاه وجلال
صفحهای تازه حاوی «روزی یکی از زنهای طالش صفوف هشتصد نفری مسلحین را شکافت و تا جایی که اقامتگاه میرزا بود پیش رفت. و در آنجا همه رؤسا و زعما جنگل را با دقت نگریست و وقتی میرزا را شناخت به او چنین گفت: '''«من آمدهام به شما بگویم اگر میخواستی اسم دَرکُنی، درکر...» ایجاد کرد
نامه به میرزا
صفحهای تازه حاوی «روسیه تازه انقلاب کرده بود. حکومت سوسیالیستی جانشین حکومت پادشاهی تزار شده بود. حکومت سوسیالیستی هم شعار حمایت از کارگران و زحمتکشان جهان را میداد. '''یک نامه به میرزا کوچکخان رسیده بود مبنی بر اینکه «حالا که شما برای کارگران و زحمتکشان ایر...» ایجاد کرد
پرداخت پول برنج
صفحهای تازه حاوی «در حیص و بیص جنگ عدهای از مجاهدین سهبار برنج متعلق به چهارپاداران را که برای فروش به ده میبردند گرفتند، میرزا دستور داد فوراً پول برنجها را بپردازند و آن پول بیدرنگ به صاحبش پرداخت شد رده:پیش از انقلاب رده:عناصر رده:وقایع» ایجاد کرد
آذوقه زمستانی
صفحهای تازه حاوی «یکی از سران جنگل میگفت: گاهی روزها میگذشت و به این عده هشتصد نفری غذایی نمیرسید. یکبار در بازرسی خانههای محل به سه خُم بزرگ برخوردیم که مملو از مغز گردو و کشمش بود. احتمال دادم که این کالاها ممکن است مربوط به آذوغه زمستانی صاحبخانه ب...» ایجاد کرد
سوزاندن خانه ها
صفحهای تازه حاوی «تیمورتاش که میدید دهقانان و کشاورزان از هیچ کمکی به جنگلیها دریغ نمیکنند و از قوای دولتی برای دستگیری جنگلیها هیچ حمایتی نمیکنند، عصبانی بود. او در گیلان حکومت نظامی اعلام کرد و اطلاعیهای را صادر کرد که در نوع خود بینظیر بود. در اطل...» ایجاد کرد
اعدام زندانیان
صفحهای تازه حاوی «تیمورتاش شده بود حکمران گیلان. آمده بود تا جنگلیها را خفه کند. دستور داده بود به هر کسی که مظنون شدند دستگیرش کنند. اینقدر دستگیر کرده بودند که زندانها پر شد. دیگر زندانیها را توی انبارهای نوغان(پیله کرم ابریشم) نگه میداشتند. هر روز هم چ...» ایجاد کرد
کمر درد
صفحهای تازه حاوی «معلوم بود جنگ سختی در پیش دارند. فئودور توپچی آلمانی که همراه مجاهدین بود، به میرزا گفت: «اگر میتوانستیم این توپ را بالای آن کوه مستقر کنیم حتماً پیروز میشدیم.» میرزا هم گفت: «پس چرا معطلی، باید دست بهکار شویم.» چند تا از رزمندهها را جمع...» ایجاد کرد
«انالله و انا الیه راجعون»
صفحهای تازه حاوی «دکتر حشمت فرمانده نیروهای جنگلی در لاهیجان بود. چندسال جنگ و گریز خستهاش کرده بود. از یک طرف بیست هزار نیروی قزاق دنبالشان بودند، هواپیماهای انگلیسی هم هر روز چند نوبت مجاهدین را شخم میزدند. مقامات نظامی دولت به دکتر پیام فرستادند که ما مسل...» ایجاد کرد
قحطی تهران
صفحهای تازه حاوی «در تهران قحطی بهوجود آمد. طبقات بیبضاعت از علفها و لاشه حیوانات تغذیه میکردند. برنج و گندم و جو نایاب شده بود. دولت دستور داد یک نوع آشی به نام «دمپخت» در معابر فروخته شود. هر کسی این آش را میخورد ورم میکرد و پس از چند روز میمُرد. بعد...» ایجاد کرد
کنسول انگلیسی
صفحهای تازه حاوی «کنسول انگلیس پیش میرزا آمده بود. از هر دری حرف میزد. بعد هم شروع کرد فتوحات انگلیسیها را در بینالنهرین با آب و تاب بیانکردن. میخواست میرزا را بترساند. میرزا هم کم نیاورد و گفت: «ما بهتازگی محموله بزرگی از سلاح را که هدیه فرماندهی ارتش ع...» ایجاد کرد
منافع شخصی خود را بر منافع دینی و ملی ترجیح می دهد،
صفحهای تازه حاوی «میرزا برای تشکیل هسته نظامی جنگل در ابتدا سراغ هرکدام از خان ها که رفت به در بسته خورد تا اینکه به فکرش رسید سراغ «محمدتقی خان گشتی» برود. او خانی بود که در نیک نامی و وجاهت و وقار، شهره بود. میرزا نزد او رفت و با او صحبت کرد. محمدتقی خان وقتی سخنا...» ایجاد کرد
زندگی عادی
صفحهای تازه حاوی ««حاجی سید محمود روحانی»، عالم متنفذ رشت خبردار شد که میرزا کوچک خان به گیلان بازگشته و در خفا زندگی می کند. دوستان میرزا به او گفتند که با کنسول روس صحبت کنند تا زمینه زندگی عادی میرزا در زادگاهش فراهم شود. حاجی سید محمود که ملای فهمیده و خوش نی...» ایجاد کرد
سرنوشت مردم ایران
صفحهای تازه حاوی «خودش میگفت: «روزی بسیار دلتنگ بودم و به سرنوشت مردم ایران میاندیشیدم و به رفتار بعضی از کوتهنظران که مدعی نجات ملتاند فکر می کردم. د'''ر همین وقت گدایی به من برخورد و تقاضای کمک نمود. من که در این حال مُفلِستر از او بودم، معذرت خواستم و کم...» ایجاد کرد
قطع رابطه
صفحهای تازه حاوی «به مشروطه خیلی امیدوار بود ولی بعد از فتح تهران وقتی رفتارهای مجاهدین را دید، خیلی افسرده شد. مجاهدین هم شده بودند مثل نیروهای دولتی، هرکاری میکردند، از شهادت رساندن شیخ فضل الله نوری گرفته تا غارت اموال مردم. به سردار محیی هم گفته بود. ولی س...» ایجاد کرد
مجروح شدن میرزا
صفحهای تازه حاوی «محمدعلی شاه که از سلطنت خلع شده بود به ترکمنصحرا رفت. ترکمنها با تحریک او طغیان کردند. میرزا هم به طرف گرگان حرکت کرد. در جنگ با ترکمنها گلوله خورد و مجروح شد. ولی بهدست نیروهای محمدعلی شاه افتاد. او را با کشتی به روسیه بردند. بعد از طرف...» ایجاد کرد
فتح تهران
صفحهای تازه حاوی «در راه فتح تهران مجاهدین کارهای خلاف انجام میدادند، میرزا با حالت قهر و اعتراض با نیروهایش به رشت برگشت. میگفت: من این مبارزه را مشروع نمیدانم. رئیس کمیته مجاهدین با خواهش زیاد میرزا را برگرداند و تعهد کرد که دیگر کار خلافی انجام نشود. میر...» ایجاد کرد
همسر امام خمینی در بیان خاطرات خود درباره اعتماد امام خمینی به مرحوم حاج احمد آقا
صفحهای تازه حاوی «امام به احمد اعتماد داشتند و بارها از خوبیها و دیانت و کیاست احمدجان تعریف میکردند. اصلاً امام بهگونهای بودند که تا به کسی اعتماد از هر نظر نداشتند مسئولیتی را به او نمیدادند، و یا در مسائل مختلف مشورت نمیکردند. به همین خاطر در مسائل...» ایجاد کرد
علاقه شدید به پدر
صفحهای تازه حاوی «به گفته حاج عیسی: حاج احمد آقا علاقه بسیاری به حضور در حرم امام داشت و شبهای بسیاری را در آنجا بيتوته میکرد. یکی دو نفر هم همراه ایشان بودند و حقیر هم توفيق معیت با ایشان را داشتم. برخی شبها مرا صدا میکردند و میگفتند به حرم امام برویم. ایش...» ایجاد کرد
تواضع حاج احمد آقا
صفحهای تازه حاوی «خادم امام میگوید: ده دوازده سال تمام من میرفتم برای نماز صبح احمد آقا را از خواب بیدار میکردم. در تمام این سالها این کار هر روزم بود و میرفتم در یک اتاقی که تنها خواب بود او را صدا می زدم. یک دفعه رفتم بیدارش کردم و به ناگاه به دست من را چس...» ایجاد کرد
حاج احمد آقا در لباس مبدل برای اطلاع از اوضاع مردم
صفحهای تازه حاوی «حاج عیسی میگوید: مرحوم سید احمد خمینی بعضی مواقع به صورت ناشناس بین مردم میرفت و اوضاع آنان را جویا میشد. من خودم میدیدم که ایشان گاهی لباسش را عوض میکرد و با ظاهری متفاوت و لباس مبدل از بیت خارج میشد. در این خصوص از برخی از اطرافیان شن...» ایجاد کرد
احمد خمینی
صفحهای تازه حاوی «تلخ ترین خاطرهای که به یاد دارم پذیرش قطعنامه، و شیرینترین خاطره مربوط به فتح خرمشهر است. فتح خرمشهر زمانی اعلام شد که ساعت حدوداً چهار بعدازظهر بود و امام در حال قدم زدن بودند. امام هر روز سه مرتبه و هر مرتبه حدوداً نیم ساعت قدم می زدند...» ایجاد کرد
روز فرار
صفحهای تازه حاوی «با پایان تحولات خونین خرداد 60، بنیصدر كه حالا پس از عزل شرایط سختی از نظر امنیت خود پیدا كرده بود و طبیعتا تحت تعقیب نیروهای نظامی و انتظامی قرار داشت، با كمك تشكیلات سازمان منافقین پنهان شد. بنیصدر پس از 30 خرداد در منزل شخصی به نام لقایی ا...» ایجاد کرد
***دستور شهید بهشتی برای آزادی همسر بنیصدر ***
صفحهای تازه حاوی «پس از فرار بنیصدر همسر وی که در ایران بود، دستگیر شد اما با سفارش آیتالله بهشتی آزاد شد. حجتالاسلام باغانی در اینباره میگوید: «در آن مقطع، آیتالله بهشتی، رئیس دیوان عالی کشور و '''آیتالله موسوی اردبیلی، دادستان کل کشور بودند'''. شهی...» ایجاد کرد
آیا این کار در بین اعضای خانواده، اقوام یا دوستان واکنشی را برنینگیخت؟
صفحهای تازه حاوی « اشاره کردید با خیاطی معاش خانواده را تأمین میکردند. پس چه علتی داشت که بعد از کنار آمدن از مناصب رده بالای قضایی، به بازار برگشتند؟ آیا این کار در بین اعضای خانواده، اقوام یا دوستان واکنشی را برنینگیخت؟ کتف، کمر و چشمهای پدرم در اثر شکنجه...» ایجاد کرد
ظاهراً وسیله نقلیه پدرتان هم خیلی لوکس بود!
صفحهای تازه حاوی «ظاهراً وسیله نقلیه پدرتان هم خیلی لوکس بود! بله، ایشان با دوچرخه سر کار میرفتند. بعد از شهادتشان دوچرخه را به موزه شهدا دادیم. یک روز به موزه رفتم و دیدم دوچرخه نیست. بدون اینکه خود را معرفی کنم، سراغ دوچرخه را گرفتم و مسئول موزه جواب جالبی به...» ایجاد کرد
گروه فرقان
صفحهای تازه حاوی «محمد لاجوردی گفته است: «یادم هست یک روز پدرم، دو نفر از فرقانیها را به خانه دعوت کرده بود و اینها در اتاق پذیرائی ما بودند. بعدازظهر بود که حاجآقا آنها را آورد و اسلحه کمری پر و آماده خود را روی دکور اتاق پذیرائی گذاشته و پیش اینها دراز کشیده...» ایجاد کرد
عصبانیت شهید لاجوردی از بیاحترامی نسبت به اعدامیها
صفحهای تازه حاوی «آقای جولایی روایت میکند: اینها [تعدادی از منافقین که پروندههای سنگینی داشتند] احکامشان صادر شده بود. [اینها] را به محل مجازات میبردند. یکی از پاسدارانی که کنار آقای لاجوردی ایستاده بود بآه آنان چیزی گفت. در این لحظه آقای لاجوردی با آن...» ایجاد کرد
زندانیان توابی که در جبهه شهید شدند
صفحهای تازه حاوی «آقای جولایی با اشاره به منش شهید لاجوردی در برخورد با توابین میگوید: شهید لاجوردی در آموزش زندانیان گرفتارِ انحراف وقت میگذاشتند. بعضی وقتها میدیدم ساعت سه نصفهشب نشستهاند و پدرانه و معلمانه با آنها صحبت میکنند. بدون هیچ گونه تحم...» ایجاد کرد
درخواست ثبت منشور زندانبانی شهید لاجوردی در سازمان ملل
صفحهای تازه حاوی «به گفته جولایی: آقای لاجوردی شیوهنامه یا دستورالعمل زندانبانی اسلامی را نوشتند. با حقوق بشر اسلامی هم صحبت کردیم تا آن را در سازمان ملل به ثبت برسانند. شهید لاجوردی برای هرکس که قرآن یاد بگیرد، نماز بخواند و درس یاد بگیرد مزیت قائل شدند. بحث ا...» ایجاد کرد
راهاندازی گروه جهادی در اوین
صفحهای تازه حاوی «آقای جولایی در بخش دیگری از خاطراتش با اشاره به منش پر مهر و عطوفت شهید لاجوردی میگوید: ایشان پیشه عدالتمنشی داشتند. من میدیدم که با چه مهر و محبتی با منافقین صحبت میکردند. نوجوانی بود که چهار عملیات موفق ترور داشت؛ [شهید لاجوردی] با او...» ایجاد کرد
دادستانی که حقوق نمیگرفت
صفحهای تازه حاوی «جولایی با اشاره به اولین سالهای پیروزی انقلاب و حقوق کارکنان زندان میگوید: شهید قدوسی ماهی ۲ میلیون تومان چک به من میدادند که باید خیلی صرفهجویی میکردیم. آن موقع ۲ هزار تومان به مجردها و ۲۵۰۰ تومان هم به متأهلین میدادیم. آقای لاجوردی...» ایجاد کرد
توجه به بیت المال
صفحهای تازه حاوی «معاون قضایی وقت دیوان عالی کشور، آقای نیری در هفتمین مراسم بزرگداشت شهادت لاجوردی، ضمن اشاره به سهم بزرگ لاجوردی در انقلاب و ناشناخته بودن او برای مردم، درباره حساسیتی که شهید در استفاده از بیتالمال به خرج می داد، میگوید: لاجوردی در بیت ال...» ایجاد کرد
زیارت کربلا
صفحهای تازه حاوی «وی با بیان خاطره ای از آیت الله سعیدی افزود: '''پیش از انقلاب زیارت امام حسین علیه السلام شرایط بسیار دشواری داشت'''، در یکی از این سفرها، عده ای را جمع و برای سفر به عتبات عالیات عازم شدند. در اتوبوس، مسئول کاروان، به زائران گفت که شما اگر با مأمو...» ایجاد کرد
جایگاه و سمت نوکری امام زمان بودن فرقی نمیکند
صفحهای تازه حاوی «ذات یک عده، سیاسی و سیاستمدار است و برخی به دنبال کارهای امنیتی هستند. مثلاً آقای اردبیلی یا آقای خلخالی که خط و خطوط سیاسی مشترک با ایشان نداشتند سریع استعفا می نوشتند. اینقدر فوری مینوشتند و به آقا می دادند که کسی یادش می رفت که بپذیرند و ظ...» ایجاد کرد
بارها تا مرز شهادت رفتند
صفحهای تازه حاوی «بعد از قضایای ترورها و مجروح شدن آقا در 6 تیر و شهادت شهید بهشتی و 72 تن از مسئولین، وزرا و مجلس که تمام مملکت به هم ریخته بود. '''منافقین در هشتم تیر آمدند تیر خلاص را بزنند و رئیس جمهور و نخست وزیر را بکشند تا سر تمام سران نظام را بزنند.''' بعد از آن...» ایجاد کرد
تشریفات برای آیت الله یعنی هیچ
صفحهای تازه حاوی «امام فرمودند شورای انقلاب درست کنید وقتی به مدرسه رفاه رسیدیم فردی که مسئول درب ورودی و انتظامات بود، ایشان را نمی شناخت. نگفته بودند جزو 5 نفر اصلی شورای انقلاب هستند یعنی نگفتند که بعد از انقلاب و بعد از امام جزو 5 نفر اول کشور ، یکی از آنها من...» ایجاد کرد
مهدوی کنی
صفحهای تازه حاوی «وقتی به بوکان وارد شدم مرا به شهربانی بردند. رئیس شهربانی نامش سروان حیدری بود. سلام کردم جواب سلام مرا نداد، او بعد از سؤالات گفت که شما باید التزام بدهید که هر روز صبح اینجا بیایید و دفتر را امضا کنید. برای اینکه معلوم شود که شما از حوزه قضائ...» ایجاد کرد
نخست وزیر کیسه برنج بر دوش
صفحهای تازه حاوی «اگر همه ما روزی روزگاری دیده بودیم شهید رجائی پیش از انقلاب خود شخصا مایحتاج خانه اش را می خرید و به منزل حمل می کرد برای همه یک امر عادی بود. اما بعد از انقلاب با فاصله کمی که از دوره طاغوت و جلال و جبروت زمامدارانشان داشتیم برای ما باور کردنی ن...» ایجاد کرد
اگر شما مهمان رجائی هستید…
صفحهای تازه حاوی «آن روزهای پرمخاطره مسئولیت شهید رجائی در نخست وزیری و مخصوصا دوره ریاست جمهوری وی اوج ترور منافقین ـ مجاهدین خلق ـ در کشور حاکم بود. وقتی به دستور امام ـ که در مورد حفظ جان مسئولان صادر شد ـ ا'''یشان با خانواده اش در نهاد ریاست جمهوری مستقر شدند''...» ایجاد کرد
گزیده ای از خاطرات شهید باهنر
صفحهای تازه حاوی «، جلسات مختلفی داشتند، من گهگاهی همراهشان به اداره تحقیقات میرفتم و میدیدم که ایشان برای اینکه کتب موردنظر در بهترین کیفیت باشند چه مباحث طولانی با صاحبنظران فن داشتند. اگر کسی یک مرور کلی به فهرست کتب منتشره در آن زمان داشته باشد یا خودش...» ایجاد کرد
آخرین جمله شهید بهشتی
صفحهای تازه حاوی «در جلسه ای که هر هفته شب های دوشنبه در سالن اجتماعات حزب تشکیل می شد مسائل و مشکلات مردم از قبیل تورم، مسکن، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان و غیره مطرح می شد و چون مسولان اجرایی و مسولان سایر قوا حضور داشتند تصمیمی برای حل مشکلات گرفته می شد و اگر...» ایجاد کرد
آدم خوب 51 امتیاز دارد
صفحهای تازه حاوی «نکته جالبی که از آقای شهید بهشتی در ذهن من مانده و از آن درجاهای مختلف زندگی ام استفاده زیادی کرده ام این است که آدم خوب آدمی است که 1+50 امتیاز مثبت و 49 امتیاز منفی داشته باشد. یعنی اگر از 51 شماره بیشتر خوبی از کسی دیدید حکم به خوبی او کنید و اگر بی...» ایجاد کرد
برنامه ریزی از 8 ماه قبل
صفحهای تازه حاوی «در دی ماه 1353 به آقای بهشتی عرض کردم در 29 مرداد ماه سال 1354 که مصادف با نیمه شعبان است در شهرستان رشت مراسم عقد من است اگر اجابت می فرمایید بسیار خوشحال می شویم. ایشان دفتر برنامه خود را از جیبشان درآوردند و این برنامه را که 8 ماه بعد بود یادداشت کر...» ایجاد کرد
نباید به مارکس توهین کنیم
صفحهای تازه حاوی «یک بار به فرزند آقای بهشتی (محمدرضا) که در منزل مهمان من بود گفتم خاطره ای را از پدرتان برای من تعریف کنید. گفت و'''قتی در کشور آلمان بودیم به جایی رفتیم که قبر مارکس هم بود.''' در قبرستان دو تا سگ داشتند می رفتند کسی که همراه ما بود به پدرم گفت این د...» ایجاد کرد
دست پیرمرد را بوسید
صفحهای تازه حاوی «شوهر خواهرم که تا زمان شهادت آقای بهشتی محافظ ایشان بود تعریف می کرد در یکی از شهرستان ها پیرمردی جلو آمد تا به ایشان نامه ای بدهد ولی ازدحام جمعیت باعث شد در را به روی ایشان ببندند که ناگهان دست پیرمرد لای در باقی ماند. آقای بهشتی وقتی متوجه ای...» ایجاد کرد