مشارکتهای کاربر
۱۵ مارس ۲۰۲۲
امام خمینی:جعفری "ابن سینا"زمان است
صفحهای تازه حاوی «روزي شهيد مطهري به اطلاع استاد مي رسانند كه مسئوليتي براي شما در نظر گرفته شده است. استاد به خدمت امام مي رسند و مي گويند: آقا! شما هر چه بفرماييد براي ما حجت است، ولي بنده اگر آزاد باشم و رسما شغلي نداشته باشم، بهتر است. با همين سخنراني ها و نوشت...» ایجاد کرد
شرمنده کردن دزد
صفحهای تازه حاوی «روزي استاد به هنگام بازگشت به منزلش متوجه مي شود كه '''دزدي از منزل ايشان فرشي برداشته ومي برد'''.او دزد را تعقيب كرده، در سراي بوعلي بازار تهران دزد را مي بيند كه مشغول فروختن قالي است.لحظه اي در مقابل حجره درنگ كرده، سپس پيش رفته و با پيشنهاد منف...» ایجاد کرد
اتاق آپولو
صفحهای تازه حاوی «چیزی که لازم است درباره شکنجه در اتاق آپولو بگویم این است که '''کلاهی را روی سر میگذاشتند که آهنین هم بود''' و هر چه که موقع شکنجه جیغ و داد میزدیم صدا داخل گوشهایمان میپیچید و واقعاً دیوانهکننده بود و بارها مرا به روی صندلی آپولو نشاندند و...» ایجاد کرد
خاطره ای از دیدار دباغ با گورباچف
صفحهای تازه حاوی «مرحومه مرضیه حدیدچی دباغ پیشتر در گفت و گویی بخشی از خاطراتش در دوران نمایندگی مجلس و همچنین دیدار با گورباچف را اینگونه تشریح کرده بود: «پس از مجلس پنجم بنده حقوقی دریافت نمیکردم و حقوق ناچیزی بهعنوان مستمری بازنشستگی دریافت میکردم. با...» ایجاد کرد
شکنجه گر سیگار روشنی بر لب داشت، بلافاصله آن را روی دستم خاموش کرد
صفحهای تازه حاوی «یک مرتبه، مرا بر روی تختی خواباندند و دستها و پاهایم را از طرفین بستند، وقتی شکنجهگر وارد اتاق شد، سیگار روشنی بر لب داشت، بلافاصله آن را روی دستم خاموش کرد و همراه با ضجه و ناله من به مسخره گفت '''«آخ! سیگارم خامومش شد!'''» و دوباره سیگار دیگری...» ایجاد کرد
با اسلحه تهدیدم کردند «برو بالا! مسخره بازی در نیاور... دو تا نامحرم!»
صفحهای تازه حاوی «سال 1352 حدود 2 ماه از شکسته شدن محاصره خانه میگذشت، اما من هیچگاه از اندیشه لو رفتن و دستگیری فارغ نمیشدم. همسرم در این ایام چون در بازار مشکلاتی برایش پیش آمده بود به توصیه دیگر دوستانش در شرکت ملی ساختمان به عنوان حسابدار مشغول به کار شد و...» ایجاد کرد
شیخ رجبعلی خیاط
صفحهای تازه حاوی « چند وقتی بود که بابا حال و روزِ خوبی نداشت… '''از بعد آن تصادف، دیگر خبری از آن بابای پرشور و پرهیجان نبود… پیش چند دکتر روان شناس و روان پزشک رفتیم، فایده نداشت'''. همه شان گفتند خودش باید بتواند که با این اتفاقات کم کم کنار بیاید. و فقط گذش...» ایجاد کرد
سزای کشتن گوساله در برابر مادرش
صفحهای تازه حاوی «روزی یک قصاب به شیخ مراجعه کرد و گفت:آقاجان، فرزندم در بستر مرگ افتاده و خوب نمی شود.کاری بکنید!شیخ توجهی کردند و سپس فرمودند:((تو فلان روز یک گوساله را در مقابل چشمان مادرش سر بریدی، آن گاو، تو را نفرین کرده و می گوید فرزندم را کشت، باید فرزندش ب...» ایجاد کرد
سزای کتک زدن بچه
صفحهای تازه حاوی «یکی از شاگردان نقل می کند: روزی همسرم تب شدیدی کرد و مجبور شدم او را به بیمارستان ببرم و آن موقع هزینه زیادی صرف کردم.باز هم خوب نشد و دوباره به بیمارستان دیگری رفتیم و باز هم خوب نشد.نگران بودم .روزی که همسرم هم در ماشین بود، جناب شیخ را سوار ماش...» ایجاد کرد
لفظ هميشگي دکتر: "اين کلاس دام آموزشي داره
صفحهای تازه حاوی «راستش لحظه لحظه کلاسهاي دکتر نه تنها براي من بلکه مطمئنم براي تمامي دانشجويان خاطرهاي ماندگار است. مهرماه بود، بچهها همگي ته دلشون خيلي خوشحال بودند که قراره درس کوانتوم 1و2 رو با دکتر بگذرونند. غالبا هر وقت دکتر سرکلاسهاش حاضر ميشد، بچ...» ایجاد کرد
شرکت در جلسه
صفحهای تازه حاوی «روزي با دکتر عليمحمدي در اتاق کارش مشغول بحث کاري بوديم که '''ناگهان تلفن همراهش زنگ زد.''' پس از صحبتش با تلفن کمي ناراحت بود. پرسيدم چه شده؟ با ناراحتي از اين شاکي بود که تقاضايي از او شده که در يکي از جلسات دانشگاه که مهم است شرکت کند، اما وقت ن...» ایجاد کرد
جنگ جهانی دوم (از خاطرات شهید احمدی روشن)
صفحهای تازه حاوی «یکی از ارگان های نظامی دنبال نیروهای فنی-مهندسی بود. مصطفی داوطلب شد و رفت. روی سوخت موشک کار می کردند. بعضی از آنهایی که آنجا بودند، تخصص نداشتند. روش هایی که به کار می بردند، غیرعلمی بود. '''مصطفی باهاشان بحث میکرد. کوتاه نمی آمد.''' رئیس و مسئ...» ایجاد کرد
ظهور نزدیک است
صفحهای تازه حاوی «رفته بودیم سخنرانی حاج آقا خوش وقت. بعد از سخنرانی دور حاج آقا جمع شدیم. مصطفی پرسید «'''حاج آقا، ظهور نزدیکه؟'''» حاج آقا گفت «تا شما توی نظنز چه کار کنید.» مصطفی گفت «یعنی ظهور ربط به این داره که ما اونجا چه کار میکنیم؟» حاج آقا گفت «آره، بالاخره...» ایجاد کرد
شهید شهریاری
صفحهای تازه حاوی «سالها قبل که مسئول تحقیقات صنعتی و دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح بودم به اقتضای شغلم به بسیاری از دانشگاهها، مراکز پژوهشی و علمی کشور می رفتم، از جمله روزی به دانشگاه شهید بهشتی رفتم. وی ادامه داد: وارد آزمایشگاه شدم، دانشجویان مقطع تحصیلات تکمی...» ایجاد کرد
آداب اسلامی
صفحهای تازه حاوی «در مقطعی برای امرار معاش برای دانش آموزان دبیرستانی تدریس خصوصی داشت، اما رها کرد. گفتم '''چرا رها کردی'''؟ گفت بعضی خانواده ها آداب شرعی را رعایت نمی کنند. بعد خاطره ای تعریف کرد.گفت آخرین روزی که بای تدریس رفتم مادر نوجوانی که به او درس می دادم ب...» ایجاد کرد
شهید فخری زاده
صفحهای تازه حاوی «وی با روایت خاطره ای از زبان همسر شهید فخری زاده افزود: همسر شهید فخری زاده تعریف کرد که «ایشان همیشه تا دیروقت سر کار بود و گاهی نیمه شب بر می گشت. یک شب به ایشان گفتم وقتی دیر برمیگردی، بچهها نگران میشوند. '''شهید لبخندی زد و گفت هر چه من بیش...» ایجاد کرد
مراسم عروسی در دانشگاه
صفحهای تازه حاوی «'''سالن عروسی ما سلف سرویس دانشگاه بود.''' وقتی که سر کلاس درس این را برای بچهها تعریف میکنم، میبینم که بچهها اصلاً در مخیلهشان نمیگنجد. وقتی که ازدواج کردیم به خوابگاه دانشجویی رفتیم. دکتر گفت میخواهی خانه بگیرم؟ گفتم نه؛ خوابگاه خوب...» ایجاد کرد
تعصب دینی
صفحهای تازه حاوی «سبت به ائمه(ع) خیلی تعصب داشت. '''حتی در وفات حضرت عبدالعظیم حسنی مشکی(ع) میپوشید.''' میگفتیم دکتر چه اتفاقی افتاده؟ میگفت وفات است. شده بود تقویم مذهبی ما. حساس بود در ولادت همه ائمه(ع) شیرینی پخش کنند. اگر نمیکردند ناراحت میشد. میگفت مگر...» ایجاد کرد
اسباب کشی آزمایشگاهی
صفحهای تازه حاوی «اسباب کشی آزمایشگاهی کار سختی است. '''وسایل آزمایشگاهی، هم سنگین هستند''' و هم حساس. قیمت آنها هم بسیار بالا است و بعضی از آنها را به واسطه تحریم نمیتوانستیم از خارج بخریم. برای انتقال آنها چند نفر از خدماتیها را به کار گرفتیم. خود دکتر هم بود و...» ایجاد کرد
ساخت صفحات هسته ای
صفحهای تازه حاوی «برای ساخت صفحات سوخت، ما نیاز به تکنولوژی جدیدی داشتیم. اصلا ما چرا تقاضای سوخت کرده بودیم؟ '''برای اینکه بلد نبودیم بسازیم!''' و خب در محاسبات هستهای کسی را نداشتیم و همچین محاسباتی نیز پیش از این انجام نشده بود. اما شهید شهریاری با اعتماد به ن...» ایجاد کرد
خاطره آیتالله جوادی آملی از عرفان عملی نوجوان ۱۴ ساله در جبهه
صفحهای تازه حاوی «: هنگام دفاع مقدس آیتالله العظمی جوادی آملی جبهه مشرف شده بودند تا ملاقاتی با بسیجیان داشته باشند؛ در میان رزمندگان، نوجوان باصفایی بود که ۱۴ سال داشت. پایین ارتفاع چشمهای بود و باران گلوله از سوی عراقیها میبارید؛ لذا فرماندهان گفتند ب...» ایجاد کرد
ماجرای توهین به آقا مجتبی تهرانی در بازار و واکنش ایشان
صفحهای تازه حاوی «'''حاج آقا همیشه سعی می کردند که گمنام باقی بمانند''' و کارهایشان را خودشان می کردند. دور و بری اطراف خودشان جمع نمی کردند و پس می زدند. این را شما از همه شنیده اید و وقتی در مسجد جامع کسی دنبال ایشان راه می افتاد میپرسیدند کاری دارید؟ اگر کاری ند...» ایجاد کرد
دشمنی که به دوستی تبدیل شد
صفحهای تازه حاوی «با تنی چند از دوستان ، جلسه ای خصوصی تشکیل داده بودیم و در آن جلسه راجع به مسایل دینی ، بحث و تبادل نظر کرده و نیز برای کارهای خیر و عام المنفعه اعانه جمع می کردیم . این جلسات در ایام غیر تبلیغی و اکثرا در شهرهای شمالی کشور برگزار می شد . از دوستان...» ایجاد کرد
دعای کمیل در جمع منافقین
صفحهای تازه حاوی «مرحوم شهید لاجوردی اصرار داشت که بر روی مناقین کارفرهنگی صورت بگیرد و در این باره از من کمک خواست . ابتدا کتابهای زیادی را برایشان فرستادم . روزی هم دعوتم کرد تا بروم برای آنها سخنرانی کنم . '''در آن زمان این گروهک در اوج فعالیت بودند و''' زندان پر...» ایجاد کرد
از هتل هایت دبی تا بارگاه امام رضا (ع)
صفحهای تازه حاوی «سه ، چهار بار برای تبلیغ به دبی دعوت شدم . '''جوانی به نام آقای اخگری ، که پدرش با من رفیق بود ،''' معمولا به پای منبر من می آمد . آقای اخگری در تأسیس درمانگاه قرآن و عترت قم ، با ما همکاری کرده و از اعضای هیئت مدیره بود . سخنرانی های من در دبی ، یا در ب...» ایجاد کرد
جلسات معنوی برای اختلاف زدایی سیاسی
صفحهای تازه حاوی «در اوج اختلافات اصفهان و در زمان سید مهدی هاشمی که گروه ها به مجالس و منابر حمله می کردند ، برای منبر به آن شهر دعوت شدم . '''هیچ یک از دوستان نظر مساعدی دربارۀ این سفر نداشتند ، ولی به هر حال من رفتم .''' در بدو ورود ، از چند تن افراد بی طرف خواستم تا...» ایجاد کرد
وصیتنامهای که رژیم پهلوی را رسوا کرد!
صفحهای تازه حاوی «شیخ حسین انصاریان میگوید: حاج اسماعیل رضایی در وصیتنامهاش که شب قبل از تیرباران تنظیم کرد، نوشته بود که از چه کسانی طلبکار و به چه کسانی بدهکار است. متن آن وصیتنامه در روزنامهها چاپ شد. وصایای مالی او حدود یک میلیون تومان برآورد میشد ک...» ایجاد کرد
حاضر نميشوم به آبروي اين «سيد» لطمه بزنم
صفحهای تازه حاوی «حجتالاسلام والمسلمين حاج شيخ حسين انصاريان خطيب نامدار معاصر، در دوران طلبگي در جوار برادر طيب حاجرضايي، يعني مرحوم مسيح حاجرضايي منزل داشته است. او در دوره پس از دستگيري طيب از طريق برادرش، به اطلاعاتي درباره او دست يافت كه بعدها شمها...» ایجاد کرد
طیب
صفحهای تازه حاوی « زندهياد حاج رضا حدادعادل پدر دكترغلامعلي حدادعادل، ازجمله چهرههايي است كه از نزديك شاهد پارهاي از خلقيات و رفتارهاي طيب حاجرضايي بوده است. او در خاطرهاي كه در پي ميآيد، داستان چالش طيب با «رسول پرويزي» معاون اسدالله علم را درباره ن...» ایجاد کرد
قهرمانی
صفحهای تازه حاوی «تختی یک ماشین بنز ۱۷۰ سبزرنگ داشت. همیشه برای تعمیر به تعمیرگاه نادر میآمد که مالکانش دو شریک بودند به نامهای علی و آوانس. '''مردمی که گرفتاری یا مشکلی داشتند برای تختی نامه می نوشتند''' و به صاحبان این تعمیرگاه می دادند تا به دست تختی برسانند....» ایجاد کرد
نماز و قرآن
صفحهای تازه حاوی «تختی وقتی می آمد باشگاه، دو تا لنگ با خودش می آورد: یکی برای تمرین و یکی برای نماز. مشهدی علی دلاّل باشی، سرایدار سالن، '''همین که تمرین غلام رضا تمام می شد، مهر و لنگ مخصوص را می داد''' دست او، بعد بی اعتنا به کسانی که آنها را زیر چشمی می پاییدند، م...» ایجاد کرد
آیت الله سعیدی
صفحهای تازه حاوی «آیت الله محمد رضا سعیدی ، '''قبل از شهادتش برای مدت پنج شب از من دعوت کرده بود در مسجدش منبر بروم''' . در پایان با شوخی به من گفت : « آقا ، چقدر باید به شما تقدیم کنم . » گفتم : « هیچی ، شما آن قدر ارزشمند هستید که دوست دارم در طول سال برایتان منبر بروم و...» ایجاد کرد
مسجد لاله زار تهران
صفحهای تازه حاوی «چهار – پنج سالی بود که در مسجد لاله زار منبر می رفتم . امام در اعلامیه ها به روحانیون سفارش کرده بود تا می توانند مردم را از خواب غفلت بیدار کنند . طی سالهای گذشته ، منبرهای ما در آن مسجد بر روی مردم و کسبۀ بازار اثر بسزایی گذاشته بود . در آن سال و...» ایجاد کرد
۱۴ مارس ۲۰۲۲
شیعه شدن استاد دانشگاه اهل کانادا توسط استاد انصاریان
صفحهای تازه حاوی «من پاریس بودم، چند جلسه از من دعوت برای سخنرانی کرده بودند. یک روز، یک دکتری – که خیلی آدم باسوادی است - به من گفت: ی'''ک استاد بسیار مهم فوق تخصص انرژِی هستهای از کانادا برای همین مسائل علمی به پاریس آمده است''' و من به او گفته ام: یک عالِم از مذهب...» ایجاد کرد
انصاریان
صفحهای تازه حاوی «همچنین یک بار عیادت مجروحی جنگی به بیمارستان پاستور نو رفته ، بالای سر مریض ایستاده بودم . جوانی از سالن رد می شد که مرا دید. داخل اتاق شد و بعد از سلام و علیک با من ، از مجروح عیادتی کرد . سپس خطاب به من گفت : « آیا شما وسیله دارید ؟» گفتم : « نه ، با...» ایجاد کرد
تبدیل کاباره به چلوکبابی
صفحهای تازه حاوی «تبدیل کاباره به چلوکبابی برای دهۀ دوم ماه شعبان ، به همدان دعوت شده بودم '''. میزبانم آقای حاج ابراهیم مقدسیان ، یکی از تجار متدین و بزرگوار همدان بود که در تهران زندگی می کرد .''' سال 52-1353 بود . چند روزی از منبرم می گذشت و اثر فوق العادۀ آن را بر مرد...» ایجاد کرد
دقت در انجام نظر پزشک امام خمینی
صفحهای تازه حاوی «یک شب در قم مهمان دکتر باهنر بودم. ایشان که ریاست بیمارستان آیت اللّه گلپایگانی را برعهده داشتند، برایم نقل کرد، وقتی از منزل آقای اشراقی خبر دادند امام دچار ناراحتی قلبی شده اند، به سرعت رفتم، فشار ایشان به پنج رسیده بود و این از نظر طبی نقطه...» ایجاد کرد
نانوایی
صفحهای تازه حاوی «یکی از آقایان علمای نجف نقل می کرد: که من یک روز ظهر در جایی کار داشتم، و شاید مهمان بودم، و راه عبورم از نزدیک منزل آقای فشارکی بود. ایشان را در جلوی نانوایی محل در صف کسانی که برای گرفتن نان آمده بودند دیدم. به محل کار و آنجا که مهمان بودم رفتم. ی...» ایجاد کرد
همدردی با ضعفا
صفحهای تازه حاوی «کنترل مخارج منزل برای پدرم خیلی مهم بود. توصیه کرده بودند چیزهایی که تهیه میشود، ممتاز و درجه یک نباشد؛ بلکه متوسط باشد. حاضر نبودند برای اینکه چیزی چشمگیر باشد و جلوهای در نظر دیگران داشته باشد، بهایی بپردازند. در خرید، خسیس و کوتهنظر ن...» ایجاد کرد
پپرهیز از شهرت
صفحهای تازه حاوی «مرحوم آقا از همان زمان که به ایران آمدند، بههیچوجه دوست نداشتند بهعنوان شاگرد آیتالله قاضی شناخته شوند. میفرمودند: '''«نمیدانم چه کسی سبب شد به این نام مشهور شوم.»''' از همان اوایل سکونت در قم، هر روز به زیارت حضرت معصومه میرفتند. برا...» ایجاد کرد
خمس
صفحهای تازه حاوی «روزی آقا فرمود: چند نفر از بازاریان تهران به نجف مشرف شدند و جهت پرداخت خمس اموال خود خدمت شیخ انصاری(قدس سره) رسیدند، وقتی وضع ساده خانه و بی آلایش شیخ را دیدند، آهسته به یکدیگر می گفتند''': این است معنی پیشوا و مقتدا. یعنی علی گونه زیستن، نه مانن...» ایجاد کرد
بهجت
صفحهای تازه حاوی «رحوم حاج شیخ مرتضی طالقانی ( ازاستادان اخلاق و علمای بزرگ نجف، که استاد اخلاق آقا نیز بوده است ) همراه با عده ای از علما از جمله آیت الله العظمی خوئی به افطار دعوت بودند، وقتی غذا آماده می شود و همگی سر سفره می نشینند حاج شیخ مرتضی طالقانی می فرم...» ایجاد کرد
انالله و اناالیه راجعون
صفحهای تازه حاوی «بی سیم چی حمید به گوش کرد و گفت: «'''آقا حمید شهید شده.»''' آقا مهدی (باکری) یکی از بچه ها را فرستاد، ببیند درست می گوید یا نه. آمد و گفت: «درسته، شهید شده. الان هم زیر پل مانده.» آقا مهدی گفت: «انالله و اناالیه راجعون. خودت دادی، خودت هم گرفتی. فقط شکرت...» ایجاد کرد
هیچ کاره
صفحهای تازه حاوی «دنیا اصلا برایش ارزشی نداست و '''به هر چیز دنیایی که فکرش را می شود کرد، می خندید''' و بیشتر از همه به پست و مقام. همیشه می گفت: «من فقط یک بسیجی ام.» یک بار که حمید از عملیات برگشته بود من نتیجه را جویا شدم. او خیلی کلی صحبت کرد و گفت: «بچه ها رفتند، گ...» ایجاد کرد
ان ربک لبالمرصاد
صفحهای تازه حاوی «پسردایی حمید درباره دوران اقامت حمید در آلمان می گوید: '''حمید روی تابلویی نوشته بود: «ان ربک لبالمرصاد»''' و به دیوار اتاق نصب کرده بود. کم حرف می زد، مگر حرف های جّدی. در نوشته هایش خواندم: «'''برای فراز از گناه، با خواند قرآن، نماز، مطالعه و ورزش...» ایجاد کرد
راننده ایفا
صفحهای تازه حاوی «حمید به راننده ایفا گفته بود: «'''چرا ماشین را این طوری از توی دست انداز می بری؟ داغون می شه مرد حسابی!»''' راننده شاکی شده بود. بیل برداشت و می خواست با بیل حمید را بزند. سریع دست راننده را گرفتم و گفتم: «داری چی کار می کنی؟» گفت: «می خوام زبون این زب...» ایجاد کرد
حضور در فرانسه - امام خمینی (ره) گمشده حمید
صفحهای تازه حاوی «وقتی امام خمینی (ره) به پاریس هجرت کرد، حمید احساس کرد که باید در آنجا باشد'''. او میخواست پیامها را بدون واسطه دریافت کند'''. او در یادداشتهایش مینویسد: "مشکلات من برای خودم خیلی اساسی است و مهم. من در حال حاضر به هیچ وجه احساس آرامش روحی نمیکن...» ایجاد کرد
آقا زاده
صفحهای تازه حاوی ««آقازاده» نبود '''اما خیلیها «آقازاده» صدایش میكردند'''. از بس كه به «امام» علاقه داشت. دلباخته امام خمینی(ره) بود. به طرز خاصی امام را «آقا» صدا میزد. ا'''صلاً به خاطر عشق به امام و مبارزه با رژیم طاغوت بود كه در آلمان درس و مشق را رها كرد و به س...» ایجاد کرد
شناسايي آخر
صفحهای تازه حاوی «من توی مقر ماندم. بچه ها رفتند غرب، عملیات. مجبور بودم بمانم به یک عده آموزش بدهم. قبل از رفتن، '''مهدی قول داد که موقع عملیات زنگ بزند که بروم.''' یک شب زنگ زد و گفت «به بچه هایی که آموزششون می دی بگو اگه دعوتشون کرده ن، اگه تحریکشون کرده ن که بیان م...» ایجاد کرد
200روزه قضا
صفحهای تازه حاوی «چند روز قبل از شهادتش، از سردشت می رفتیم باختران. بین حرف هایش گفت '''«بچه ها! من دویست روز روزه بدهکارم'''» تعجب کردیم. گفت «شش ساله هیچ جا ده روز نمونده ام که قصد روزه کنم.» وقتی خبر رسید شهید شده، توی حسینیه انگار زلزله شد.کسی نمی توانست جلوی بچه...» ایجاد کرد