نانی که میخورم باید حلال باشد
دکتر محمد قریب، درخواستهای متعدد برای تدریس در دانشگاهها و کار در بیمارستانها را قبول نکرد و حضور در مطب شخصی خود را بر هیاهوی منصب و مقام ترجیح داد و میگوید: میخواهم در عالم خودم باشم، احساس میکردم که همیشه اگر کنار باشم بهتر است و اینگونه سالمتر کار و خدمت میکنم، هر چه میدانم به بیمار میگویم، زیرا نانی که میخورم باید حلال باشد. لوحهای تقدیر زیادی دارد، اما بسته بندی شده و خاک روی آنها نشسته است، هیچکدام را بر در و دیوار محل کار یا منزل نصب نکرده است، در مراسمهای مختلف پزشکی دعوت میشود، اما این چیزها روح او را شاد نمیسازد، او وقتی خوشحال است که رنگ رفته از رخسار بیمار خود را برگرداند و غمی را از خانوادهای بزداید. سید عبدالله میگوید: 30 سال قبل، بیمار 7 یا 8 ماههای را به مطب آورند، وضعیت عفونی بدی داشت، تمام تلاشم را برای او انجام دادم، سه روز گذشت و کودک سالمی را به مطب آوردند و به من گفتند: این همان کودک چند روز پیش است! همین برای من کافی است.