احمد خمینی
از قصهی ما
نسخهٔ تاریخ ۱۵ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۴۶ توسط Root (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «تلخ ترین خاطرهای که به یاد دارم پذیرش قطعنامه، و شیرینترین خاطره مربوط به فتح خرمشهر است. فتح خرمشهر زمانی اعلام شد که ساعت حدوداً چهار بعدازظهر بود و امام در حال قدم زدن بودند. امام هر روز سه مرتبه و هر مرتبه حدوداً نیم ساعت قدم می زدند...» ایجاد کرد)
تلخ ترین خاطرهای که به یاد دارم پذیرش قطعنامه، و شیرینترین خاطره مربوط به فتح خرمشهر است.
فتح خرمشهر زمانی اعلام شد که ساعت حدوداً چهار بعدازظهر بود و امام در حال قدم زدن بودند. امام هر روز سه مرتبه و هر مرتبه حدوداً نیم ساعت قدم می زدند و رادیو هم در دستشان بود چون ما از قبل می دانستیم که رزمندگان اسلام در حال انجام این کار هستند و درگیری هم از شب قبل شروع شده بود که خیلی هم شدید بود.
امام در حال قدم زدن بودند که گوینده رادیو خبر آزادسازی خرمشهر را اعلام کرد. با شنیدن صدای گوینده، من به امام نگاه کردم و متوجه شدم که احساس خوبی به ایشان دست داد. البته در مجموع امام از مسائلی که خیلی تلخ بود اوقاتشان زیاد تلخ نمی شد و از مسائلی هم که شیرین بود خیلی خوشحال نمی شد.