امام خمینی:جعفری "ابن سینا"زمان است

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۳ توسط Root (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «روزي شهيد مطهري به اطلاع استاد مي رسانند كه مسئوليتي براي شما در نظر گرفته شده است. استاد به خدمت امام مي رسند و مي گويند: آقا! شما هر چه بفرماييد براي ما حجت است، ولي بنده اگر آزاد باشم و رسما شغلي نداشته باشم، بهتر است. با همين سخنراني ها و نوشت...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

روزي شهيد مطهري به اطلاع استاد مي رسانند كه مسئوليتي براي شما در نظر گرفته شده است. استاد به خدمت امام مي رسند و مي گويند: آقا! شما هر چه بفرماييد براي ما حجت است، ولي بنده اگر آزاد باشم و رسما شغلي نداشته باشم، بهتر است. با همين سخنراني ها و نوشته ها به اسلام و انقلاب خدمت خواهم كرد. امام مي فرمايند: شما هر كاري بكنيد خدمت به اسلام و مورد قبول من است. امام خميني(ره) فرموده اند:آقاي جعفري"ابن سينا"ي زمان ما هستند. علامه جعفري نيز در مورد امام خميني(ره) مي فرمودند: وقتي ازتهران به قم رفتم، در درس اخلاق و عرفان امام شركت كردم. همان موقع احساس كردم كه از لحاظ روحي، ايشان وضع خاصي دارند كه در ديگران نيست وابهتي در ايشان بود كه در افراد ديگر ديده نمي شد. در حوزه، احترام خاصي به ايشان قائل بودند.ثبات در شخصيت ايشان، براي من نكته مهمي بود كه كوچكترين نوساني در شخصيت ايشان به وجود نمي آمد... از بدو آشنايي با ايشان تا آخر عمر، او را شخصيتي ثابت قدم و مطابق با آيه هاي يكي از اقدامات بسيار بزرگ و ماندگار علامه جعفري اقدام به شرح نهج البلاغه امير مومنان، علي(ع)است كه به حق، يكي از گنجينه هاي بزرگي است كه جهان علم و دانش و معنويت از آن كامياب گرديده است.مرحوم علامه مي فرمايد: از زحمات همه شارحان نهج البلاغه بايد قدرداني كرد.هريك در جهتي كوشيده اند تمام جهات هم لازم و مفيد است.آنچه من دوست داشته و مايل بودم در اين شرح پيگيري كنم، مشروح و تطبيقي بحث كردن بود.براين باور بودم كه هرجا مطالب نياز به شرح و بحث دارد، به قدرامكان و توانم بحث كنم ودر اين بحث، يك حالت تطبيقي با مسلك ها و معارف ديگر، بويژه معارف غربي داشته باشم تا با روشن شدن عظمت معارف نهج البلاغه، اين خام انديشي را بزدايم كه بعضي ها خيال مي كنند به موازات پيشرفت هاي صنعتي، غرب در معارف نيز از ما برتر است.پيشرفت هاي علمي-صنعتي حسابش كاملا از هستي شناسي و معارف الهي انساني جداست.البته من نمي خواهم قدر و منزلت معارف انساني ديگران را پايين بياورم، چرا كه غربي ها هم در اين زمينه، مطالب خوبي دارند.آنها كه زحمت كشيده ورنج برده اند، به جايي رسيده اند، چراكه"وان ليس للانسان الا ماسعي".خداوند در نظام هستي كوشش هيچ كس را بي بهره نمي گذارد وبا هيچ كس هم قوم و خويشي ندارد.در اين مقايسه تا جايي كه روح مقدس اميرالمومنين(ع) ياري و كمك كرد، در حدود مقدورم، ذخاير گرانبهايي را در معارف و علوم انساني نماياندم تا فكر استفاده و چگونگي بهره برداري از آنها برايمان روشن گردد.