به درد جبهه نمیخورن
از قصهی ما
نسخهٔ تاریخ ۱۴ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۱۵ توسط Root (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «تهران جلسه داشت. سر راه آمده بود اردوگاه، بازدید نیروهای در حال آموزش. موقع رفتن گفت '''«نصفِ آنها، به درد جبهه و سپاه نمی خورن.'''» حرفِ عجیبی بود. آموزش دوره ی سی و یک که تمام شد، قبل از اعزام، نصفشان تسویه گرفتند و برگشتند. رده: عناصر رده: دفاع...» ایجاد کرد)
تهران جلسه داشت. سر راه آمده بود اردوگاه، بازدید نیروهای در حال آموزش. موقع رفتن گفت «نصفِ آنها، به درد جبهه و سپاه نمی خورن.» حرفِ عجیبی بود. آموزش دوره ی سی و یک که تمام شد، قبل از اعزام، نصفشان تسویه گرفتند و برگشتند.