انجمن دینی یزد
معرفی
انجمن حجتیه که توسط شیخ محمود حلبی راهاندازی شده بود در اکثر شهرهای ایران شعبه داشت؛ یزد هم یکی از شهرهایی بود که باتوجه به فضای معنوی و مذهبیاش پذیرای چنین تشکیلاتی شد.
چگونگی تشکیل انجمن دینی
دههی 40 محمود حلبی با تعدادی از دوستانش به یزد آمد و به حجتالاسلام سیدعلیمحمد وزیری و آیتالله محمد صدوقی پیشنهاد داد تا انجمن حجتیه را در یزد راه بیندازند. آیتالله صدوقی پیشنهاد او را پذیرفت و بدین ترتیب انجمن دینی یزد با مرامی متفاوت از انجمن حجتیه به ریاست دکتر سیدرضا پاکنژاد شکل گرفت؛ انجمنی که در تمام امور مربوط به مذهب حضوری فعال داشت.
فعالیت ها
حضور مدیریتی دکتر پاکنژاد و حضور ارشادی آیتالله صدوقی در رأس این تشکیلات موجب استقبال جوانان و نوجوانان یزدی شد. تعلیم و تربیت نیروی فعال مذهبی، سیاست اصلی انجمن دینی یزد بود تا در بزنگاه لازم بتوان از آنها در جهت خدمت به اسلام استفاده کرد. به همین منظور کلاسهایی در مکانهای مختلف از جمله حوزهی علمیهی عبدالرحیم خان، حوزهی علمیهی خان و خانههای اعضای انجمن و با تدریس اساتیدی چون دکتر پاکنژاد، دکتر رمضانخانی، احمد فتاحی، حسین عرب، دکتر شاهی، احمد دستمالچی، دکتر نظامالدینی، علیمحمد مفیدی، محمدحسن محتاجالله، محمدصادق مجلل و... برگزار میشد. کلاسهایی که در آنها علاوه بر جزوههای انجمن حجتیه -که به منظور شناخت بهاییت و مبارزه با بهاییت تألیف شده بود– کتابهای ممنوعهای چون کتابهای آیتالله طالقانی، دکتر شریعتی، مهندس بازرگان، آیتالله مطهری و... نیز مباحثه و مطالعه میشد. تمرین کنفرانس، سرود، تئاتر و کارهای فرهنگی نیز چاشنی کار بود.
تا پایان دههی چهل انجمن به تبعیت از انجمن حجتیهی کشوری تمرکزش را در مبارزه با بهاییت گذاشته و با نقشآفرینی احمد فتاحی فعالیتهای بهسزایی را در این زمینه انجام میدهد. ابوالقاسم مضطرزاده در این رابطه میگوید: «در طی جلسات، برای آشنایی با عقاید آنها مطالبی را در مورد بهاییت آموزش میدادند؛ مثلا بر اساس چه مطالب و چه آیاتی حقانیتشان را استدلال میکنند و چگونه میشود حرفشان را رد کرد و با چه چیزهایی در مکتبشان میتوان بر علیه خودشان استفاده کرد. بعضی از بچهها از طرف احمد فتاحی مأمور میشدند تا در جلسات بهاییها به عنوان جاسوس شرکت کنند. وظیفهی آنها معرفی شرکتکنندگان جدیدِ جلسات به آقای فتاحی و مفیدی برای نجات دادن آنها از بهایی شدن بود. کار به جایی رسیده بود که روسای بهاییها به اعضایشان گفته بودند همصحبتی با انجمنیها مطلقاً حرام است.»
فعالیت های انجمن در دهه پنجاه
پس از فوت احمد فتاحی و شروع دههی پنجاه، انجمن دینی یزد وارد فضای سیاسی شده و خطش از انجمن حجتیه جدا شد. اعضا کمکم جزوههای بهاییت را کنار میگذارند و هدفِ مبارزه تغییر میکند. ارتباط بچههای انجمن با آیتالله صدوقی بیشتر و پاتوقشان حظیره میشود. دیگر، بهاییت و مبارزه با بهاییت به حاشیه میرود و هدف مبارزه به مبارزه علیه رژیم و تبیین ظلم طاغوت تغییر میکند. از آن پس کار اعضای انجمن چاپ و تکثیر اعلامیهها و پخش مخفیانهی رسالهی امام و نوارهای سخنرانیهای انقلابی میشود. به طوری که هر جا سخن از پخش و تکثیر اعلامیه میشد پای یکی از بچههای انجمن وسط بود. آنها هر چه از احمد فتاحی و دیگر اساتیدشان در انجمن آموخته بودند را در خدمت انقلابی قرار دادند که هدفی روشنتر و والاتر داشت. دیگر بچهها، بچههای انجمن نبودند؛ بچههای انقلاب بودند. شعارنویسی، راهاندازی تظاهراتهای خیابانی، شعارهای شبانه، سخنرانی و آگاهی دادن به مردم از ظلم حکومت از اقداماتی است که بچههای انجمن مسئولیتش را بر عهده گرفته بودند. برنامهریزی برای پایین کشیدن مجسمه، تسخیر ساواک، درمان مجروحان و زخمیهای تظاهراتها هم نُقل جلساتی بود که بچههای انجمن با حضور آیتالله صدوقی در حظیره تشکیل میدادند. هدف بزرگان شهر از تشکیل انجمن دینی محقق شده بود و بچههای انجمن در آفرینش انقلابی، نقشآفرینی میکردند که در تاریخ ماندگار میشود.
منبع
آرشیو دفتر تاریخ شفاهی یزد