تفاوت میان نسخههای «نهضت فارس»
(صفحهای تازه حاوی «در اغاز جنگ جهانی اول با وجود اعلام بیطرفی دولت مرکزی ایران، نیروهای انگلیس ازجنوب و قوای روس از شمال به ایران حمله کردند. انگلیسیها پس از عبور از مقاومت مردم تنگستان، شیراز را مقر فرماندهی خود قرار دادند. در این شرایط شخصی به نام «ناص...» ایجاد کرد) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
در اغاز [[جنگ جهانی]] اول با وجود اعلام بیطرفی دولت مرکزی ایران، نیروهای [[انگلیس]] ازجنوب و قوای روس از شمال به ایران حمله کردند. انگلیسیها پس از عبور از مقاومت مردم تنگستان، شیراز را مقر فرماندهی خود قرار دادند. در این شرایط شخصی به نام «ناصر دیوان کازرونی» علیه انگلیسیها قیام کرد. قیام او و یارانش در چند مرحله صورت گرفت. ابتدا به همراه نیروهای خود به پادگان تفنگداران انگلیس حمله کرد و سلاحهای آنها را به غنیمت گرفت. آنها تا مدتها جاده کوهستانی بوشهر ـ [[شیراز]] را بستند. قوای انگلیسی مستقر در بوشهر هرچه تلاش کردند نتوانستند این جاده کوهستانی را بازگشایی کنند. نیروهای انگلیس و پلیس جنوب برای سرکوبی ناصر دیوان عازم کازرون شدند، اما نیروهای ناصر دیوان در «دشت ارژن» به آنها حمله بردند و شکستی سخت بر آنها وارد کردند. در جنگ بعدی نیز پلیس جنوب شکستی سخت خورد و فرار کرد. نیروهای اشغالگر انگلیسی تصمیم گرفتند سپاهی را از بوشهر برای سرکوب مجاهدان کازرونی اعزام کنند، اما باز هم شکست خوردند.عدهای از نیروهای انگلیسی به یکی از قبایل قشقایی به نام «دره شوری» حمله کردند. در حالیکه مردان ایل برای خرید لوازم زندگی به شیراز رفته بودند، زنان و کودکانشان مورد هجوم وحشیانه انگلیسیها قرار گرفتند. خبر خباثت انگلیسیها، ایل قشقایی را به خشم آورد و «آیتالله سیدعبدالحسین لاری» اعلم مجتهدین فارس حکم جهاد داد. این اتفاق توازن قوا را در منطقه بهم زد. صولتالدوله قشقایی و ناصر دیوان کازرونی همپیمان شدند و [[جنگ]] را علیه نیروهای انگلیس آغاز کردند. نیروهای مجاهد عشایری پس از شکستهای پیدرپی که به نیروهای انگلیس وارد کردند، شیراز را برای پاکسازی به محاصره درآوردند. با درنگ طولانی در اطراف شیراز و با نیرنگ نیروهای انگلیسی، از پشت سر نیروهای مجاهد مورد حمله قرار گرفتند. چون کازرون هم در خطر سقوط قرار گرفت؛ ناصر دیوان نیروهای خود را به کازرون برد و سرانجام سردار عشایر با نیرویی کم، تاب مقاومت نیاورد و عقبنشینی کرد. گرچه [[نهضت]] فارس به پیروزی نرسید، اما تلفات فراوانی به دشمن وارد ساخت و از گسترش تجاوز آنها جلوگیری کرد؛ مهمتر اینکه چراغ جهاد و [[مبارزه]] را به موازات حضور بیگانگان در ایران اسلامی روشن نگه داشت. | در اغاز [[جنگ جهانی]] اول با وجود اعلام بیطرفی دولت مرکزی ایران، نیروهای [[انگلیس]] ازجنوب و قوای روس از شمال به ایران حمله کردند. انگلیسیها پس از عبور از مقاومت مردم تنگستان، شیراز را مقر فرماندهی خود قرار دادند. در این شرایط شخصی به نام «ناصر دیوان کازرونی» علیه انگلیسیها قیام کرد. قیام او و یارانش در چند مرحله صورت گرفت. ابتدا به همراه نیروهای خود به پادگان تفنگداران انگلیس حمله کرد و سلاحهای آنها را به غنیمت گرفت. آنها تا مدتها جاده کوهستانی بوشهر ـ [[شیراز]] را بستند. قوای انگلیسی مستقر در بوشهر هرچه تلاش کردند نتوانستند این جاده کوهستانی را بازگشایی کنند. نیروهای انگلیس و پلیس جنوب برای سرکوبی ناصر دیوان عازم کازرون شدند، اما نیروهای ناصر دیوان در «دشت ارژن» به آنها حمله بردند و شکستی سخت بر آنها وارد کردند. در جنگ بعدی نیز پلیس جنوب شکستی سخت خورد و فرار کرد. نیروهای اشغالگر انگلیسی تصمیم گرفتند سپاهی را از بوشهر برای سرکوب مجاهدان کازرونی اعزام کنند، اما باز هم شکست خوردند.عدهای از نیروهای انگلیسی به یکی از قبایل قشقایی به نام «دره شوری» حمله کردند. در حالیکه مردان ایل برای خرید لوازم زندگی به شیراز رفته بودند، زنان و کودکانشان مورد هجوم وحشیانه انگلیسیها قرار گرفتند. خبر خباثت انگلیسیها، ایل قشقایی را به خشم آورد و «آیتالله سیدعبدالحسین لاری» اعلم مجتهدین فارس حکم جهاد داد. این اتفاق توازن قوا را در منطقه بهم زد. صولتالدوله قشقایی و ناصر دیوان کازرونی همپیمان شدند و [[جنگ]] را علیه نیروهای انگلیس آغاز کردند. نیروهای مجاهد عشایری پس از شکستهای پیدرپی که به نیروهای انگلیس وارد کردند، شیراز را برای پاکسازی به محاصره درآوردند. با درنگ طولانی در اطراف شیراز و با نیرنگ نیروهای انگلیسی، از پشت سر نیروهای مجاهد مورد حمله قرار گرفتند. چون کازرون هم در خطر سقوط قرار گرفت؛ ناصر دیوان نیروهای خود را به کازرون برد و سرانجام سردار عشایر با نیرویی کم، تاب مقاومت نیاورد و عقبنشینی کرد. گرچه [[نهضت]] فارس به پیروزی نرسید، اما تلفات فراوانی به دشمن وارد ساخت و از گسترش تجاوز آنها جلوگیری کرد؛ مهمتر اینکه چراغ جهاد و [[مبارزه]] را به موازات حضور بیگانگان در ایران اسلامی روشن نگه داشت. | ||
[[رده: | [[رده: اهالی فارس]] | ||
[[رده: | [[رده: اهال یکازرون]] | ||
[[رده: پیش از انقلاب]] | [[رده: پیش از انقلاب]] | ||
[[رده: جنگ جهانی اول]] | [[رده: جنگ جهانی اول]] | ||
[[رده: عناصر]] | [[رده: عناصر]] | ||
[[رده: ملت قهرمان]] | [[رده: ملت قهرمان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۷ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۴۳
در اغاز جنگ جهانی اول با وجود اعلام بیطرفی دولت مرکزی ایران، نیروهای انگلیس ازجنوب و قوای روس از شمال به ایران حمله کردند. انگلیسیها پس از عبور از مقاومت مردم تنگستان، شیراز را مقر فرماندهی خود قرار دادند. در این شرایط شخصی به نام «ناصر دیوان کازرونی» علیه انگلیسیها قیام کرد. قیام او و یارانش در چند مرحله صورت گرفت. ابتدا به همراه نیروهای خود به پادگان تفنگداران انگلیس حمله کرد و سلاحهای آنها را به غنیمت گرفت. آنها تا مدتها جاده کوهستانی بوشهر ـ شیراز را بستند. قوای انگلیسی مستقر در بوشهر هرچه تلاش کردند نتوانستند این جاده کوهستانی را بازگشایی کنند. نیروهای انگلیس و پلیس جنوب برای سرکوبی ناصر دیوان عازم کازرون شدند، اما نیروهای ناصر دیوان در «دشت ارژن» به آنها حمله بردند و شکستی سخت بر آنها وارد کردند. در جنگ بعدی نیز پلیس جنوب شکستی سخت خورد و فرار کرد. نیروهای اشغالگر انگلیسی تصمیم گرفتند سپاهی را از بوشهر برای سرکوب مجاهدان کازرونی اعزام کنند، اما باز هم شکست خوردند.عدهای از نیروهای انگلیسی به یکی از قبایل قشقایی به نام «دره شوری» حمله کردند. در حالیکه مردان ایل برای خرید لوازم زندگی به شیراز رفته بودند، زنان و کودکانشان مورد هجوم وحشیانه انگلیسیها قرار گرفتند. خبر خباثت انگلیسیها، ایل قشقایی را به خشم آورد و «آیتالله سیدعبدالحسین لاری» اعلم مجتهدین فارس حکم جهاد داد. این اتفاق توازن قوا را در منطقه بهم زد. صولتالدوله قشقایی و ناصر دیوان کازرونی همپیمان شدند و جنگ را علیه نیروهای انگلیس آغاز کردند. نیروهای مجاهد عشایری پس از شکستهای پیدرپی که به نیروهای انگلیس وارد کردند، شیراز را برای پاکسازی به محاصره درآوردند. با درنگ طولانی در اطراف شیراز و با نیرنگ نیروهای انگلیسی، از پشت سر نیروهای مجاهد مورد حمله قرار گرفتند. چون کازرون هم در خطر سقوط قرار گرفت؛ ناصر دیوان نیروهای خود را به کازرون برد و سرانجام سردار عشایر با نیرویی کم، تاب مقاومت نیاورد و عقبنشینی کرد. گرچه نهضت فارس به پیروزی نرسید، اما تلفات فراوانی به دشمن وارد ساخت و از گسترش تجاوز آنها جلوگیری کرد؛ مهمتر اینکه چراغ جهاد و مبارزه را به موازات حضور بیگانگان در ایران اسلامی روشن نگه داشت.