تفاوت میان نسخههای «جهاد فارس و جلوگیری از سقوط آبادان»
(صفحهای تازه حاوی «'''نقش مهم جهاد فارس در جلوگيري از سقوط آبادان''' '''غلامرضا جعفری (فر...» ایجاد کرد) |
|||
سطر ۳۲: | سطر ۳۲: | ||
[[رده: اهالی شیراز]] | [[رده: اهالی شیراز]] | ||
[[رده: دفاع مقدس]] | [[رده: دفاع مقدس]] | ||
[[رده:فارس]] |
نسخهٔ ۱۶ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۸
نقش مهم جهاد فارس در جلوگيري از سقوط آبادان
غلامرضا جعفری (فرماندار آبادان): بعد از عمليّات ذوالفقاري، جهاد فارس نقش مهمی در جلوگيري از سقوط آبادان داشت. در شرايطی که خدمات¬رسانی در حوزه آب و برق وضعيت مطلوبي نداشت و شهر بمباران هوايي می¬شد، جهاد فارس، تعميرگاهي راه¬ انداخت و خودروهاي مختلف نظامی مستقر در آبادان را تعمير ميکرد. سرمايه جهاد فارس در ابتداي ورود به آبادان، 15 نيروي انساني بود. تعدادی ماشین در سطح شهر بود که آنها را جمع كردند. تعدادی دیگر هم در عمليّات¬ها از دشمن به غنيمت گرفتند. از شیراز و حتی بعضی از روستاهاي فارس براي واحد مهندسی رزمی جهاد شیراز در آبادان ماشين آلات می¬آوردند. بچّههاي جهاد فارس با مديريت بالا و علاقه به خدمت در آبادان حضور پيدا كردند. يكي از افتخارات آبادان اين است كه به دشمن اجاره تصرف شهر را نداد که از جمله دلايل آن، حضور نيروهاي جهادي و به خصوص جهاد فارس در اين شهر بود. مهمترين پشتيباني در جنگ اين است كه رزمنده سنگر داشته باشد و در معرض گلولههاي دشمن قرار نگيرد که این سنگرها را جهاد برای رزمنده¬ها می-ساخت.
احداث فرودگاه هلی کوپتر در حاشیه رودخانه بهمنشیر توسط جهاد فارس
داود دانش جعفری: آبادان در محاصره¬ی 270 درجهاي قرار گرفته بود. دشمن با تصرف كيلومتر 9 جادههاي آبادان - ماهشهر و آبادان - اهواز ارتباط زميني آبادان را با مناطق دیگر قطع كرده بود. محدوده¬ی باريكي در جنوب و قسمت شرق جزيره براي تردد نيروها ورساندن امكانات وجود داشت. برای تقويت اين گذرگاه، احداث فرودگاه مخصوص هليكوپتر به جهاد فارس محول شد. محل احداث فرودگاه هلی¬كوپتر، نقطهاي از روستاي چوئبده در حاشيه رودخانه بهمنشير بود. هنگام بالا آمدن رودخانه، احتمال آبگرفتگي فرودگاه وجود داشت. تصميم گرفتيم كه باند فرودگاه را به صورت فلزي بسازیم. بعد از صاف¬کردن زمين در سطح وسيع، ورقههاي فولادي كار گذاشتیم. فرودگاه را آماده کردیم و یک پل هوايي با امكان تردد هليكوپتر بين جزيره آبادان و بندر ماهشهر ايجاد شد.
شهید رحیمی خرسند از ماشینش گذشت
عاشوری: رضا رحيمي خورسند مرخصي گرفت تا برود تهران. آقاي جزايري به او سفارش كرد يك نوع بلبرينگ از تهران بخرد و به آبادان بفرستد. جهاد فارس پولي چندانی نداشت. خرید این قطعه، نیازی فوري بود. رضا ماشين خود را فروخت و با پول آن، بلبرينگ خرید و سريع به منطقه آمد و بلبرينگ را به آقايجزايري تحويل داد.
احداث پل بشکه ای توسط جهاد فارس روی رودخانه بهمنشیر
محسن دباغ منش:در ابتدای جنگ، به دليل حضور دشمن در نزديكي پلهاي ايستگاه 7 و ايستگاه 12 ، امكان استفاده از پل¬ها وجود نداشت. جهاد فارس پیشنهاد داد پل بشكهاي احداث شود. اولين پلي كه جهاد فارس ساخت، همین پل بود. بشكه هاي خالي را از شركت نفت می¬آوردیم و هر 4 بشكه 220 لیتری را درون جعبه¬هایي می¬گذاشتیم كه با نبشي درست شده بود. جعبه ها را با جوشكاري به هم وصل کردیم و آن را روي بهمنشير حدفاصل ايستگاه هفت تا قفاص نصب كردیم. پس از مدتي با ابتكاری بهتر، پل دوبه اي طراحي كردیم. چند دوبه از ماهشهر خریدیم و آنها را به بهمنشير بردیم و دوبهها را به هم وصل کرده و به وسيله سيم بوكسل آن را مهار کردیم و پل را بر روي بهمنشير قرار دادیم كه خيلي بهتر از نوع بشكهاي بود.
ابتکارات مهندسی رزمی جهاد فارس در جنگ
منوچهر کهتری: سلاح ميني كاتيوشا روي زمين ثابت می¬ماند و تيراندازي ميكرد. با شلیک چند گلوله، گرد و خاك زیادی می¬شد و عراق محل شلیک را كشف ميکرد و منطقه را به آتش مىبست. موشك را بردم خدمت حاج آقا جزايري. حاجی گفت: مشکل را حل ميكنم. ما اولين واحدي بوديم كه به كمك جهاد فارس اولين موشك كاتيوشاي 107 را روي جيپ نصب كرديم. انجام این كار در تمام دنیا مرسوم شده است. محسن لاله پرور: ارتش سلاحی داشت به نام مينى كاتيوشا كه 12 گلوله¬ای بود و به طور ثابت روی زمین قرار مىگرفت و شليك مىكرد. گرد و خاك ناشى از شليك گلوله عراق را هوشيار مىكرد و منطقه را به آتش مىبست. آقاى جزايرى گفت: محمود حضالى مىتواند سلاح را بر روى جيپ سوار كند تا متحرك شود. محمود اين كار را انجام داد. هر واحدی كه اين سلاح را داشت به جهاد فارس می¬آمد تا محمود آن را بر روی جیپ سوار کند. نياز به توپخانه هم نبود، رزمنده¬ها راحت شليك مىكردند و از آن منطقه دور مىشدند. موقع شناسايى در روز، نیروهای جهادی روى زمين شب¬نما مىگذاشتند. شب که می¬شد، مسئول محور يا اسكورت که می¬رفت شناسایی شبانه، با رفتن به جلو شب¬نماها راه را پيدا مىكرد و به راننده لودر و بلدوزر مىگفت: از انتهاى خاكريز شب قبل تا انتهاى شب¬نماها يك تيغ بلدوزر بزنید تا مسير مشخص باشد و بچهها يكديگر را گم نكنند.
از ابتکارات جهاد فارس در جبهه، تعمیرات سیار بود که در غالب گروه نجات همکاری می کردند
سید جواد میرشفیعیان: يكي از اقدامات واجب در مهندسي رزمی، تشکیل گروه نجات بود. این گروه هميشه آماده¬باش بود بخصوص در منطقه جنوب که باتلاقي بود. در آبادان يك لايه از زمين كه برداشته ميشد زير پا سست می¬شد و لودرها و بولدوزرها در گل و لای گیر می¬کردند و گروه نجات ماشین¬آلات را بیرون می¬آورد. گروه نجات در عملیات¬ها حضور داشت و دستگاه¬هايي که در خط دچار مشكل فني ميشد، اگر در منطقه قابل راهاندازي بود، همان¬جا درستش می¬کرد و اگر نیاز به تعمیر اساسی داشت به هر شكل ممكن ماشین¬ را انتقال ميداد به جايی امن و يك اكيپ فني آن را تعمیر می¬کردند. محمد صبوری: در عمليات بيتالمقدس، يكی از لودرها آسیب دید. شهيد مصلحيان كه جزء گروه نجات بود به دارخوین رفت و لاستيك لودر دیگری را باز کرد و آمد خط مقدم. لاستيك را عوض کرد و دستگاه آماده¬ی کار شد. شايد سه ساعت هم طول نکشید که زير آتش دشمن چنین کاری را انجام داد.
منبع
ایام...