تفاوت میان نسخههای «شهید علی انصاری (تنها استاندار شهید ایران)»
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
شهید «[[علی اخوین انصاری]]» در سال 1323 شمسی در شهرستان رودسر در استان گیلان به دنیا آمد. وی پساز قبولی در دانشگاه وارد دانشکدهی افسری شد اما به خاطر فعالیتهای سیاسی و مذهبی از آن دانشکده اخراج شد و به آموزگاری روی آورد. [[شهید انصاری]] پس از ده سال معلمی توانست همزمان دروس دانشگاهی را ادامه داده و فارغالتحصیل گردد. وی در سال 1354 شمسی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و تاپایان دورهی دکتری، تحصیلات خود را گذراند، اما به دلیل پیروزی انقلاب اسلامی، دفاع از رسالهی دکترای خود را ناتمام گذاشت و به ایران بازگشت. | شهید «[[علی اخوین انصاری]]» در سال 1323 شمسی در شهرستان رودسر در استان گیلان به دنیا آمد. وی پساز قبولی در دانشگاه وارد دانشکدهی افسری شد اما به خاطر فعالیتهای سیاسی و مذهبی از آن دانشکده اخراج شد و به آموزگاری روی آورد. [[شهید انصاری]] پس از ده سال معلمی توانست همزمان دروس دانشگاهی را ادامه داده و فارغالتحصیل گردد. وی در سال 1354 شمسی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و تاپایان دورهی دکتری، تحصیلات خود را گذراند، اما به دلیل پیروزی انقلاب اسلامی، دفاع از رسالهی دکترای خود را ناتمام گذاشت و به ایران بازگشت. | ||
شهید انصاری همچنین در سال 1355 شمسی، سفری به لبنان داشت و با [[شهید چمران]] و [[امام موسی صدر]] دیدار نمود. وی در سال 1358، عهدهدار استانداری گیلان شد و در برخورد با گروههای سیاسی مخالف نظام و منحرف، بسیار سخت گیر و فعال بود. سرانجام این انقلابی فداکار در بامداد پانزدهم تیرماه 1360 شمسی، بر اساس راهبرد ترور فیزیکی یاران انقلاب از سوی منافقینِ تروریست، مورد هجوم آنان واقع گردید و در 37 سالگی به شهادت رسید. | شهید انصاری همچنین در سال 1355 شمسی، سفری به لبنان داشت و با [[شهید چمران]] و [[امام موسی صدر]] دیدار نمود. وی در سال 1358، عهدهدار استانداری گیلان شد و در برخورد با گروههای سیاسی مخالف نظام و منحرف، بسیار سخت گیر و فعال بود. سرانجام این انقلابی فداکار در بامداد پانزدهم تیرماه 1360 شمسی، بر اساس راهبرد ترور فیزیکی یاران انقلاب از سوی منافقینِ تروریست، مورد هجوم آنان واقع گردید و در 37 سالگی به شهادت رسید. | ||
'''زندگی نامه''' | == '''زندگی نامه''' == | ||
سال ۱۳۲۳ فرزندی در دستان مادری از زنان پاک و مؤمن شهرستان رودسر جای گرفت که نامش را علی نهادند. علی دوران کودکی را در زادگاهش سپری کرد و در دورهی جوانی برای ادامهی تحصیل در [[دبیرستان نظام]] رهسپار شهر تهران شد،اما در خرداد ماه سال ۱۳۴۲ از دبیرستان اخراج گردید. وی پساز اخذ دیپلم در رشتهی «اقتصاد دانشگاه تهران» پذیرفته شد؛ اما پساز یک سال انصراف داد و تحصیلات خود را در رشتهی «ریاضی دانشگاه تهران» آغاز کرد. او در این دوره چندین مرتبه توسط [[ساواک]] بازداشت و به زندان رفت. وی پساز اتمام دورهی کارشناسی بهدلیل اینکه [[ساواک]] با ادامه تحصیلش در ایران مخالف بود به توصیهی پدر بزرگوارش با اسم مستعار به امریکا رفت و در دو رشتهی «صنایع» و «ریاضی» به طور همزمان تحصیلاتش را ادامه داد و در رشتهی ریاضی موفق به اخذ مدرک دکتری شد. او درزمان حضورش در امریکا دبیر '''«انتشارات انجمن اسلامی»''' بود و در زمینهی انتشار کتب با'''روحانیون مبارز''' رابطهی بسیار نزدیکی داشت و همچنین به عنوان استاد در دانشگاه تدریس میکرد که پس از دو ترم به جرم تبلیغ در هنگام تحصیل, از تدریس در کلیهی دانشگاههای امریکا منع شد، ولی پس از مدتی مسئولیت برگزاری مجالس و تظاهرات را درامریکا برعهده گرفت. «انصاری» به دلیل دوستی با «دکتر چمران» چندین مرتبه به لبنان رفت و پساز پیروزی انقلاب به ایران بازگشت و ابتدا به عنوان معاون استاندار خراسان وسپس در جایگاه استاندار گیلان به خدمت پرداخت و در همان زمان ریاست '''دانشکدهی فنی گیلان''' و '''عضویت هیأت علمی دانشگاه تهران''' را برعهده گرفت. سرانجام در تاریخ ۱۳۶۰/۴/۱۵ یک هفته پس از انفجار '''دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی''' توسط [[منافقین]] در شهر رشت در حالیکه یازده زخم عشق را به جان خرید, آرام و مطمئن ندای حق را لبیک گفت. | سال ۱۳۲۳ فرزندی در دستان مادری از زنان پاک و مؤمن شهرستان رودسر جای گرفت که نامش را علی نهادند. علی دوران کودکی را در زادگاهش سپری کرد و در دورهی جوانی برای ادامهی تحصیل در [[دبیرستان نظام]] رهسپار شهر تهران شد،اما در خرداد ماه سال ۱۳۴۲ از دبیرستان اخراج گردید. وی پساز اخذ دیپلم در رشتهی «اقتصاد دانشگاه تهران» پذیرفته شد؛ اما پساز یک سال انصراف داد و تحصیلات خود را در رشتهی «ریاضی دانشگاه تهران» آغاز کرد. او در این دوره چندین مرتبه توسط [[ساواک]] بازداشت و به زندان رفت. وی پساز اتمام دورهی کارشناسی بهدلیل اینکه [[ساواک]] با ادامه تحصیلش در ایران مخالف بود به توصیهی پدر بزرگوارش با اسم مستعار به امریکا رفت و در دو رشتهی «صنایع» و «ریاضی» به طور همزمان تحصیلاتش را ادامه داد و در رشتهی ریاضی موفق به اخذ مدرک دکتری شد. او درزمان حضورش در امریکا دبیر '''«انتشارات انجمن اسلامی»''' بود و در زمینهی انتشار کتب با'''روحانیون مبارز''' رابطهی بسیار نزدیکی داشت و همچنین به عنوان استاد در دانشگاه تدریس میکرد که پس از دو ترم به جرم تبلیغ در هنگام تحصیل, از تدریس در کلیهی دانشگاههای امریکا منع شد، ولی پس از مدتی مسئولیت برگزاری مجالس و تظاهرات را درامریکا برعهده گرفت. «انصاری» به دلیل دوستی با «دکتر چمران» چندین مرتبه به لبنان رفت و پساز پیروزی انقلاب به ایران بازگشت و ابتدا به عنوان معاون استاندار خراسان وسپس در جایگاه استاندار گیلان به خدمت پرداخت و در همان زمان ریاست '''دانشکدهی فنی گیلان''' و '''عضویت هیأت علمی دانشگاه تهران''' را برعهده گرفت. سرانجام در تاریخ ۱۳۶۰/۴/۱۵ یک هفته پس از انفجار '''دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی''' توسط [[منافقین]] در شهر رشت در حالیکه یازده زخم عشق را به جان خرید, آرام و مطمئن ندای حق را لبیک گفت. |
نسخهٔ ۲۳ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۹
شهید «علی اخوین انصاری» در سال 1323 شمسی در شهرستان رودسر در استان گیلان به دنیا آمد. وی پساز قبولی در دانشگاه وارد دانشکدهی افسری شد اما به خاطر فعالیتهای سیاسی و مذهبی از آن دانشکده اخراج شد و به آموزگاری روی آورد. شهید انصاری پس از ده سال معلمی توانست همزمان دروس دانشگاهی را ادامه داده و فارغالتحصیل گردد. وی در سال 1354 شمسی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و تاپایان دورهی دکتری، تحصیلات خود را گذراند، اما به دلیل پیروزی انقلاب اسلامی، دفاع از رسالهی دکترای خود را ناتمام گذاشت و به ایران بازگشت. شهید انصاری همچنین در سال 1355 شمسی، سفری به لبنان داشت و با شهید چمران و امام موسی صدر دیدار نمود. وی در سال 1358، عهدهدار استانداری گیلان شد و در برخورد با گروههای سیاسی مخالف نظام و منحرف، بسیار سخت گیر و فعال بود. سرانجام این انقلابی فداکار در بامداد پانزدهم تیرماه 1360 شمسی، بر اساس راهبرد ترور فیزیکی یاران انقلاب از سوی منافقینِ تروریست، مورد هجوم آنان واقع گردید و در 37 سالگی به شهادت رسید.
زندگی نامه
سال ۱۳۲۳ فرزندی در دستان مادری از زنان پاک و مؤمن شهرستان رودسر جای گرفت که نامش را علی نهادند. علی دوران کودکی را در زادگاهش سپری کرد و در دورهی جوانی برای ادامهی تحصیل در دبیرستان نظام رهسپار شهر تهران شد،اما در خرداد ماه سال ۱۳۴۲ از دبیرستان اخراج گردید. وی پساز اخذ دیپلم در رشتهی «اقتصاد دانشگاه تهران» پذیرفته شد؛ اما پساز یک سال انصراف داد و تحصیلات خود را در رشتهی «ریاضی دانشگاه تهران» آغاز کرد. او در این دوره چندین مرتبه توسط ساواک بازداشت و به زندان رفت. وی پساز اتمام دورهی کارشناسی بهدلیل اینکه ساواک با ادامه تحصیلش در ایران مخالف بود به توصیهی پدر بزرگوارش با اسم مستعار به امریکا رفت و در دو رشتهی «صنایع» و «ریاضی» به طور همزمان تحصیلاتش را ادامه داد و در رشتهی ریاضی موفق به اخذ مدرک دکتری شد. او درزمان حضورش در امریکا دبیر «انتشارات انجمن اسلامی» بود و در زمینهی انتشار کتب باروحانیون مبارز رابطهی بسیار نزدیکی داشت و همچنین به عنوان استاد در دانشگاه تدریس میکرد که پس از دو ترم به جرم تبلیغ در هنگام تحصیل, از تدریس در کلیهی دانشگاههای امریکا منع شد، ولی پس از مدتی مسئولیت برگزاری مجالس و تظاهرات را درامریکا برعهده گرفت. «انصاری» به دلیل دوستی با «دکتر چمران» چندین مرتبه به لبنان رفت و پساز پیروزی انقلاب به ایران بازگشت و ابتدا به عنوان معاون استاندار خراسان وسپس در جایگاه استاندار گیلان به خدمت پرداخت و در همان زمان ریاست دانشکدهی فنی گیلان و عضویت هیأت علمی دانشگاه تهران را برعهده گرفت. سرانجام در تاریخ ۱۳۶۰/۴/۱۵ یک هفته پس از انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی توسط منافقین در شهر رشت در حالیکه یازده زخم عشق را به جان خرید, آرام و مطمئن ندای حق را لبیک گفت.