تفاوت میان نسخه‌های «سه دانه بذر سرخ»

از قصه‌ی ما
سطر ۸: سطر ۸:
بعد از فوت برادرم در سال 77، به مدت ۶ سال به کشاورزی اهمیت ندادم و به همین دلیل بذر چای را ازدست دادیم تا اینکه به کشت محصولاتی مانند چای ترش  و عصفر که خاصیت دارویی دارند، علاقه مند شدم ( عصفر شبیه زعفران است و مشهدی ها به آن زعفران کاذب می گویند.)
بعد از فوت برادرم در سال 77، به مدت ۶ سال به کشاورزی اهمیت ندادم و به همین دلیل بذر چای را ازدست دادیم تا اینکه به کشت محصولاتی مانند چای ترش  و عصفر که خاصیت دارویی دارند، علاقه مند شدم ( عصفر شبیه زعفران است و مشهدی ها به آن زعفران کاذب می گویند.)


حدود سه سال برای پیدا کردن بذر چای ترش همه ی عطاری و بذر فروشی ها را گشتم اما اکثر آنها حتی با اسم این محصول نیز آشنایی نداشتند. تا اینکه به ذهنم خطور کرد پیش زن برادرم ابو هاشم رفتم از ایشان خواستم تا اجازه دهد صندوق های وسایل مرحوم ابوهاشم را نگاه کنم. با زیر و کردن وسایل پلاستیک گره خورده ای را دیدم که سه بذر چای درون آن بود!از دیدن آنها بسیار خوشحال شدم.
حدود سه سال برای پیدا کردن بذر چای ترش همه ی عطاری و بذر فروشی ها را گشتم اما اکثر آنها حتی با اسم این محصول نیز آشنایی نداشتند. تا اینکه به ذهنم خطور کرد پیش زن برادرم ابو هاشم رفتم از ایشان خواستم تا اجازه دهد صندوق های وسایل مرحوم ابوهاشم را نگاه کنم. با زیر و کردن وسایل پلاستیک گره خورده ای را دیدم که '''سه بذر چای درون آن بود!''' از دیدن آنها بسیار خوشحال شدم.


== کشت چای ترش، شغل اکثر مردم روستا شد ==
== کشت چای ترش، شغل اکثر مردم روستا شد ==
سطر ۱۵: سطر ۱۵:


== تبدیل روستا به روستای گردشگری ==
== تبدیل روستا به روستای گردشگری ==
بعد از اینکه چای را برداشت کردیم به فروش نرفت و این چند سال ادامه داشت چرا که مردم به خوبی با این محصول آشنایی نداشتند. در سال 97 به طور اتفاقی در جلسه ای با مهندس ناصر آشنا شدم و شماره ی ایشان را به سختی پیدا کردم و به مضیف محلی خود دعوت کردم. حسن ناصر (رئیس اداره میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری شهرستان کارون) بود.  بعد از آن هر چهار پنج روز یکبار سری به روستا می زد. من در یکی از این دیدارها چای ترش برای پذیرایی استفاده کردم و زمانیکه ایشان متوجه شدند محصول خودمان است برایش جالب بود.
بعد از اینکه چای را برداشت کردیم به فروش نرفت و این چند سال ادامه داشت چرا که مردم به خوبی با این محصول آشنایی نداشتند. در سال 97 به طور اتفاقی در جلسه ای با مهندس ناصر آشنا شدم و شماره ی ایشان را به سختی پیدا کردم و به مضیف محلی خود دعوت کردم. '''حسن ناصر (رئیس اداره میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری شهرستان کارون)''' بود.  بعد از آن هر چهار پنج روز یکبار سری به روستا می زد. من در یکی از این دیدارها چای ترش برای پذیرایی استفاده کردم و زمانیکه ایشان متوجه شدند محصول خودمان است برایش جالب بود.


اواسط مهرماه بود که آقای ناصر را بر سر مزارع بردم ایشان بعد از چند روز با سه خبرنگار و عکاس برگشت و بعد از ۱۰ روز گفت می خواهم مراسمی با عنوان '''“آیین چای”''' در روستا بگیریم، روز بعد جمعیت زیادی به روستا آمد که استقبال زیادی از روستا و مزارع چای آن کردند و از این زمان گردشگری روستا شروع شد.
اواسط مهرماه بود که آقای ناصر را بر سر مزارع بردم ایشان بعد از چند روز با سه خبرنگار و عکاس برگشت و بعد از ۱۰ روز گفت می خواهم مراسمی با عنوان '''“آیین چای”''' در روستا بگیریم، روز بعد جمعیت زیادی به روستا آمد که استقبال زیادی از روستا و مزارع چای آن کردند و از این زمان گردشگری روستا شروع شد.