تفاوت میان نسخه‌های «چاه خانه ی آخر»

از قصه‌ی ما
(صفحه‌ای تازه حاوی «#شهیدرضاسالاریه شهیدی که با تعدادی از هم خدمتی های خودش برای کمک به یک سرباز...» ایجاد کرد)
 
 
سطر ۱: سطر ۱:
#شهیدرضاسالاریه  
[[شهیدرضاسالاریه]] شهیدی که با تعدادی از هم خدمتی های خودش برای کمک به یک سرباز دیگر که به علت نوشیدن آب آلوده یک زالو در گلویش گیر میکند و اون زمان زمان مناسبی برای ارتباط گیری نبوده و هرکاری میکنند که با مقر ارتباط بگیرن تا شاید دوستشان نجات یابد اما نمیشد . به همراه تعداد دیگری از همرزمان سرباز مورد نطر را کول میکنند و راهی بیابان میشوند که در انجا چوبانی را میبینند و مقداری شیر به آنها میدهد و ظاهرا بی سیم کار میکند و پیغامی رد و بدل میشم و در این حین اشرار که فکر میکنند ناجا عملیات کرده این عزیزان را محاصره میکند و همه را به شهادت میرساند. و در چاه متروکی که انجا بوده دفن میکنن و چوپان را تهدید میکند که حرفی نزند اما با پیگیری های اون پیغام آخر و همکاری شاهد عینی ردی از شهدا پیدا میکنند و به چاه میرسند که همه اون عزیزان رو بعد از قتل عامل داخل چاه ریختن و با خاک پر کرده بودن ..  
شهیدی که با تعدادی از هم خدمتی های خودش برای کمک به یک سرباز دیگر که به علت نوشیدن آب آلوده یک زالو در گلویش گیر میکند و اون زمان زمان مناسبی برای ارتباط گیری نبوده و هرکاری میکنند که با مقر ارتباط بگیرن تا شاید دوستشان نجات یابد اما نمیشد . به همراه تعداد دیگری از همرزمان سرباز مورد نطر را کول میکنند و راهی بیابان میشوند که در انجا چوبانی را میبینند و مقداری شیر به آنها میدهد و ظاهرا بی سیم کار میکند و پیغامی رد و بدل میشم و در این حین اشرار که فکر میکنند ناجا عملیات کرده این عزیزان را محاصره میکند و همه را به شهادت میرساند. و در چاه متروکی که انجا بوده دفن میکنن و چوپان را تهدید میکند که حرفی نزند اما با پیگیری های اون پیغام آخر و همکاری شاهد عینی ردی از شهدا پیدا میکنند و به چاه میرسند که همه اون عزیزان رو بعد از قتل عامل داخل چاه ریختن و با خاک پر کرده بودن ..  
     شهید بيژن سالاريه
     شهید بيژن سالاريه
     فرزند غلامعلي
     فرزند غلامعلي
سطر ۸: سطر ۷:
     محل شهادت : زاهدان-ارتفاعات پير سواران
     محل شهادت : زاهدان-ارتفاعات پير سواران
     مذهب : شیعه
     مذهب : شیعه
[[رده: عناصر]]
[[رده: وقایع]]
[[رده: زاهدان]]
[[رده: سیستان و بلوچستان]]
[[رده: اصفهان]]
[[رده: خمینی شهر]]
[[رده: شهدا]]
[[رده: سرباز]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۵

شهیدرضاسالاریه شهیدی که با تعدادی از هم خدمتی های خودش برای کمک به یک سرباز دیگر که به علت نوشیدن آب آلوده یک زالو در گلویش گیر میکند و اون زمان زمان مناسبی برای ارتباط گیری نبوده و هرکاری میکنند که با مقر ارتباط بگیرن تا شاید دوستشان نجات یابد اما نمیشد . به همراه تعداد دیگری از همرزمان سرباز مورد نطر را کول میکنند و راهی بیابان میشوند که در انجا چوبانی را میبینند و مقداری شیر به آنها میدهد و ظاهرا بی سیم کار میکند و پیغامی رد و بدل میشم و در این حین اشرار که فکر میکنند ناجا عملیات کرده این عزیزان را محاصره میکند و همه را به شهادت میرساند. و در چاه متروکی که انجا بوده دفن میکنن و چوپان را تهدید میکند که حرفی نزند اما با پیگیری های اون پیغام آخر و همکاری شاهد عینی ردی از شهدا پیدا میکنند و به چاه میرسند که همه اون عزیزان رو بعد از قتل عامل داخل چاه ریختن و با خاک پر کرده بودن ..

   شهید بيژن سالاريه
   فرزند غلامعلي
   متولد 1354/06/03
   محل تولد : خمینی شهر
   تاریخ شهادت : 1374/03/01
   محل شهادت : زاهدان-ارتفاعات پير سواران
   مذهب : شیعه