تفاوت میان نسخه‌های «جهاد سازندگی در جنگ؛ به روایت محمدتقی امانپور»

از قصه‌ی ما
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
جهاد سازندگی در جنگ؛ به روایت [[محمد تقی امانپور]]
وقتی '''شهید طرحچی''' این موضوع را شنید، به آقای غرضی گفت جهاد این کار را در یک هفته تحویل می‌دهد! این حرف باعث شد همه افرادی که در اتاق جنگ حضور داشتند، بخندند و به تمسخر بگیرند. با اطمینانی که شهید طرحچی به آن ها داد، انجام کل کار را به عهده جهاد گذاشتند.
وقتی '''شهید طرحچی''' این موضوع را شنید، به آقای غرضی گفت جهاد این کار را در یک هفته تحویل می‌دهد! این حرف باعث شد همه افرادی که در اتاق جنگ حضور داشتند، بخندند و به تمسخر بگیرند. با اطمینانی که شهید طرحچی به آن ها داد، انجام کل کار را به عهده جهاد گذاشتند.
[[پرونده:Jahad sazandegi.jpg|بندانگشتی|چپ|جهاد سازندگی]]
[[پرونده:Jahad sazandegi.jpg|بندانگشتی|چپ|جهاد سازندگی]]
==پروژه ای یک ساله که یک هفته ای تحویل داده شد==
==پروژه ای یک ساله که یک هفته ای تحویل داده شد==
عراق مرتباً به شهر '''اهواز''' و شهرهای ما حمله هوایی می‌کرد. استقرار '''ضدهوایی''' از بحث‌های عمده‌ای بود که در '''اتاق جنگ''' مطرح می‌شد. '''آقای غرضی''' خیلی در این زمینه تلاش کرد تا چند قبضه ضدهوایی را جهت امنیت شهر اهواز که محل حضور فرماندهان جنگ – از جمله '''بنی صدر'''، '''آقای خامنه‌ای'''، '''آقای هاشمی رفسنجانی''' و '''شهید چمران''''''متن پررنگ''' – و محل تصمیم‌گیری بود، نصب نماید. در شهر اهواز بعد از بمباران شهر از سوی عراق، تازه آژیر به صدا در می‌آمد.
عراق مرتباً به شهر '''اهواز''' و شهرهای ما حمله هوایی می‌کرد. استقرار ضدهوایی از بحث‌های عمده‌ای بود که در '''اتاق جنگ''' مطرح می‌شد. '''آقای غرضی''' خیلی در این زمینه تلاش کرد تا چند قبضه ضدهوایی را جهت امنیت شهر اهواز که محل حضور فرماندهان جنگ – از جمله '''بنی صدر'''، '''آقای خامنه‌ای'''، '''آقای هاشمی رفسنجانی''' و '''شهید چمران''' – و محل تصمیم‌گیری بود، نصب نماید. در شهر اهواز بعد از بمباران شهر از سوی عراق، تازه آژیر به صدا در می‌آمد.
پس از بحث‌های مختلف، به '''[[جهاد]]''' گفتند خوب است شما هم کمک کنید. چون در اهواز سایت راداری نداریم. از فرماندهان نیروی هوائی هم خواستند نحوه کارکرد سایت راداری را به ما توضیح دهند. اما آن‌ها گفتند اگر جهاد کمک کند و امکانات بدهید ما می توانیم وسایل نصب آن را بیاوریم ، گفتیم چه نوع امکاناتی می خواهید؟ در پاسخ گفتند: محل سایت که عبارت است از جاده و یک سکویی در سر کوه که ما خودمان محل آن را تعیین می‌کنیم.
پس از بحث‌های مختلف، به '''جهاد''' گفتند خوب است شما هم کمک کنید. چون در اهواز سایت راداری نداریم. از فرماندهان نیروی هوائی هم خواستند نحوه کارکرد سایت راداری را به ما توضیح دهند. اما آن‌ها گفتند اگر جهاد کمک کند و امکانات بدهید ما می توانیم وسایل نصب آن را بیاوریم ، گفتیم چه نوع امکاناتی می خواهید؟ در پاسخ گفتند: محل سایت که عبارت است از جاده و یک سکویی در سر کوه که ما خودمان محل آن را تعیین می‌کنیم.
آن‌ها یک جایی را در ردیف کوه‌هایی که در شرق اهواز – محلی که از '''چهارشیر''' به سمت رامهرمز می‌رود – انتخاب کردند که تقریبا از جاده اهواز به سمت ماهشهر حدود ۲۰ کیلومتر که برویم دست راست جاده‌ای منشعب می‌شود که به سمت سایت می رود .
آن‌ها یک جایی را در ردیف کوه‌هایی که در شرق اهواز – محلی که از '''چهارشیر''' به سمت رامهرمز می‌رود – انتخاب کردند که تقریبا از جاده اهواز به سمت ماهشهر حدود ۲۰ کیلومتر که برویم دست راست جاده‌ای منشعب می‌شود که به سمت سایت می رود .
مدت زمان پیش‌بینی شده از طرف آن‌ها برای احداث این سایت، حدود یک سال بود، آن هم در صورت کمک جهاد به آن‌ها. البته امکان انجام آن را هم قطعی نمی‌دیدند. وقتی '''شهید طرحچی''' این موضوع را شنید، به آقای غرضی گفت جهاد این کار را در یک هفته تحویل می‌دهد! این حرف باعث شد همه افرادی که در اتاق جنگ حضور داشتند، بخندند و به تمسخر بگیرند. با اطمینانی که شهید طرحچی به آن ها داد، انجام کل کار را به عهده جهاد گذاشتند.
مدت زمان پیش‌بینی شده از طرف آن‌ها برای احداث این سایت، حدود یک سال بود، آن هم در صورت کمک جهاد به آن‌ها. البته امکان انجام آن را هم قطعی نمی‌دیدند. وقتی '''شهید طرحچی''' این موضوع را شنید، به آقای غرضی گفت جهاد این کار را در یک هفته تحویل می‌دهد! این حرف باعث شد همه افرادی که در اتاق جنگ حضور داشتند، بخندند و به تمسخر بگیرند. با اطمینانی که شهید طرحچی به آن ها داد، انجام کل کار را به عهده جهاد گذاشتند.
در پی آن منطقه را به ما نشان دادند و پس از هماهنگی شهید طرحچی با '''جهاد خراسان''' و مسئول پروژه؛ '''آقای امیریان'''، جاده و سکوها یک هفته‌ای تحویل داده شد.
در پی آن منطقه را به ما نشان دادند و پس از هماهنگی شهید طرحچی با '''جهاد خراسان''' و مسئول پروژه؛ '''آقای امیریان'''، جاده و سکوها یک هفته‌ای تحویل  
[[پرونده:تاسیس-جهاد.jpg|بندانگشتی|چپ|جهاد سازندگی]]
[[پرونده:تاسیس-جهاد.jpg|بندانگشتی|چپ|جهاد سازندگی]]
==مأموریت سخت جهاد در باز کردن مسیر اهواز-خرمشهر==
==مأموریت سخت جهاد در باز کردن مسیر اهواز-خرمشهر==
کار دیگر جهاد در شش ماه اول جنگ این بود که وقتی عراقی‌ها را در جبهه نورد زمین‌گیر کردیم، آب‌های '''کرخه نور''' را زیر پای عراقی‌ها رها کردیم. نیروهای '''شهید چمران''' روی این تز عمل می‌کردند. عراقی‌ها هم سریعا جلو آمدند و خاکریز و دژ ایجاد کردند.
کار دیگر جهاد در شش ماه اول جنگ این بود که وقتی عراقی‌ها را در جبهه نورد زمین‌گیر کردیم، آب‌های '''کرخه نور''' را زیر پای عراقی‌ها رها کردیم. نیروهای '''شهید چمران''' روی این تز عمل می‌کردند. عراقی‌ها هم سریعا جلو آمدند و خاکریز و دژ ایجاد کردند.
سطر ۱۴: سطر ۱۷:
هنگام عملیات مهندسی در '''طراح'''، ما به خط مقدم می‌رفتیم. قرار بود تعمیرات ماشین‌آلات رزمندگان را انجام بدهیم. آنجا چندین مرتبه رزمندگان از ما درخواست کردند آنجا راهی یا جاده‌ای ایجاد کنیم تا وضعیت‌شان بهتر شود.
هنگام عملیات مهندسی در '''طراح'''، ما به خط مقدم می‌رفتیم. قرار بود تعمیرات ماشین‌آلات رزمندگان را انجام بدهیم. آنجا چندین مرتبه رزمندگان از ما درخواست کردند آنجا راهی یا جاده‌ای ایجاد کنیم تا وضعیت‌شان بهتر شود.
در تماسی که با اصفهان گرفتیم، این درخواست برادران رزمنده را اعلان کردیم. پس از مدتی، به اتفاق شهید بزرگوار '''محمدرضا عطار موحدیان''' با یک اکیپ که '''شهید الشریف''' و '''شهید عبدیان''' جزو آن بودند، به کنار طراح رفتیم. آنجا نیروهای شهید چمران مستقر بودند.
در تماسی که با اصفهان گرفتیم، این درخواست برادران رزمنده را اعلان کردیم. پس از مدتی، به اتفاق شهید بزرگوار '''محمدرضا عطار موحدیان''' با یک اکیپ که '''شهید الشریف''' و '''شهید عبدیان''' جزو آن بودند، به کنار طراح رفتیم. آنجا نیروهای شهید چمران مستقر بودند.
جاده قسمت عمده‌اش زیر دید مستقیم دشمن بود. از '''حمیدیه که به طرف سوسنگرد''' می‌رویم – درست روبه‌روی طراح – این جاده شروع می‌شود که تا خط مقدم حدود '''۵ کیلومتر''' می‌شود.
جاده قسمت عمده‌اش زیر دید مستقیم دشمن بود. ازحمیدیه که به طرف سوسنگرد می‌رویم – درست روبه‌روی طراح – این جاده شروع می‌شود که تا خط مقدم حدود '''۵ کیلومتر''' می‌شود.
[[پرونده:93a14291-850e-42fc-92c5-c8056d6250ad.jpg|بندانگشتی|چپ|شهید عبدالحسین ناجیان و شهید محمد طرحچی؛ جهادگران سازندگی]]
[[پرونده:93a14291-850e-42fc-92c5-c8056d6250ad.jpg|بندانگشتی|چپ|شهید عبدالحسین ناجیان و شهید محمد طرحچی؛ جهادگران سازندگی]]
==منابع==
==منابع==
[https://ayyam.ir/1399/07/01/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AA%D9%82%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%BE%D9%88%D8%B1/ وقتی جهاد عملیات مهندسی یک‌ساله را یک هفته‌ای تحویل داد]
[https://ayyam.ir/1399/07/01/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AA%D9%82%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%BE%D9%88%D8%B1/ وقتی جهاد عملیات مهندسی یک‌ساله را یک هفته‌ای تحویل داد]
[[رده:جهاد سازندگی]]
[[رده:جهاد سازندگی]]
[[رده: پشتبانی جبهه]]
[[رده: پشتیبانی جبهه]]
[[رده:مراکز]]
[[رده:مراکز]]
[[رده:دفاع مقدس]]
[[رده:دفاع مقدس]]
سطر ۲۸: سطر ۳۱:
[[رده:حافظه ملی]]
[[رده:حافظه ملی]]
[[رده:ملت قهرمان]]
[[رده:ملت قهرمان]]
[[رده:خوزستان]]
[[رده:وقایع]]
[[رده:عناصر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۱۲

جهاد سازندگی در جنگ؛ به روایت محمد تقی امانپور

وقتی شهید طرحچی این موضوع را شنید، به آقای غرضی گفت جهاد این کار را در یک هفته تحویل می‌دهد! این حرف باعث شد همه افرادی که در اتاق جنگ حضور داشتند، بخندند و به تمسخر بگیرند. با اطمینانی که شهید طرحچی به آن ها داد، انجام کل کار را به عهده جهاد گذاشتند.

جهاد سازندگی

پروژه ای یک ساله که یک هفته ای تحویل داده شد

عراق مرتباً به شهر اهواز و شهرهای ما حمله هوایی می‌کرد. استقرار ضدهوایی از بحث‌های عمده‌ای بود که در اتاق جنگ مطرح می‌شد. آقای غرضی خیلی در این زمینه تلاش کرد تا چند قبضه ضدهوایی را جهت امنیت شهر اهواز که محل حضور فرماندهان جنگ – از جمله بنی صدر، آقای خامنه‌ای، آقای هاشمی رفسنجانی و شهید چمران – و محل تصمیم‌گیری بود، نصب نماید. در شهر اهواز بعد از بمباران شهر از سوی عراق، تازه آژیر به صدا در می‌آمد. پس از بحث‌های مختلف، به جهاد گفتند خوب است شما هم کمک کنید. چون در اهواز سایت راداری نداریم. از فرماندهان نیروی هوائی هم خواستند نحوه کارکرد سایت راداری را به ما توضیح دهند. اما آن‌ها گفتند اگر جهاد کمک کند و امکانات بدهید ما می توانیم وسایل نصب آن را بیاوریم ، گفتیم چه نوع امکاناتی می خواهید؟ در پاسخ گفتند: محل سایت که عبارت است از جاده و یک سکویی در سر کوه که ما خودمان محل آن را تعیین می‌کنیم. آن‌ها یک جایی را در ردیف کوه‌هایی که در شرق اهواز – محلی که از چهارشیر به سمت رامهرمز می‌رود – انتخاب کردند که تقریبا از جاده اهواز به سمت ماهشهر حدود ۲۰ کیلومتر که برویم دست راست جاده‌ای منشعب می‌شود که به سمت سایت می رود . مدت زمان پیش‌بینی شده از طرف آن‌ها برای احداث این سایت، حدود یک سال بود، آن هم در صورت کمک جهاد به آن‌ها. البته امکان انجام آن را هم قطعی نمی‌دیدند. وقتی شهید طرحچی این موضوع را شنید، به آقای غرضی گفت جهاد این کار را در یک هفته تحویل می‌دهد! این حرف باعث شد همه افرادی که در اتاق جنگ حضور داشتند، بخندند و به تمسخر بگیرند. با اطمینانی که شهید طرحچی به آن ها داد، انجام کل کار را به عهده جهاد گذاشتند. در پی آن منطقه را به ما نشان دادند و پس از هماهنگی شهید طرحچی با جهاد خراسان و مسئول پروژه؛ آقای امیریان، جاده و سکوها یک هفته‌ای تحویل

جهاد سازندگی

مأموریت سخت جهاد در باز کردن مسیر اهواز-خرمشهر

کار دیگر جهاد در شش ماه اول جنگ این بود که وقتی عراقی‌ها را در جبهه نورد زمین‌گیر کردیم، آب‌های کرخه نور را زیر پای عراقی‌ها رها کردیم. نیروهای شهید چمران روی این تز عمل می‌کردند. عراقی‌ها هم سریعا جلو آمدند و خاکریز و دژ ایجاد کردند. با این واکنش، در جبهه دب حردان آب نفوذ نکرد و برگشت به سمت جاده اهواز – خرمشهر و بریدگی داخل این جاده را زیاد کرد. آن آب رفت توی کارون و برای نیروهای خودمان که در جبهه نورد بودند و می‌خواستند از زیر جاده اهواز – خرمشهر در کنار رودخانه کارون به عراقی‌ها نزدیک شوند، مانع بزرگی به شمار می‌آمد. اینجا بود که از جهاد سازندگی خواسته شد حد فاصل جبهه نورد تا صفحه وپیوز، جاده‌ای به سمت آنجا بزند.

جاده جنگ

هنگام عملیات مهندسی در طراح، ما به خط مقدم می‌رفتیم. قرار بود تعمیرات ماشین‌آلات رزمندگان را انجام بدهیم. آنجا چندین مرتبه رزمندگان از ما درخواست کردند آنجا راهی یا جاده‌ای ایجاد کنیم تا وضعیت‌شان بهتر شود. در تماسی که با اصفهان گرفتیم، این درخواست برادران رزمنده را اعلان کردیم. پس از مدتی، به اتفاق شهید بزرگوار محمدرضا عطار موحدیان با یک اکیپ که شهید الشریف و شهید عبدیان جزو آن بودند، به کنار طراح رفتیم. آنجا نیروهای شهید چمران مستقر بودند. جاده قسمت عمده‌اش زیر دید مستقیم دشمن بود. ازحمیدیه که به طرف سوسنگرد می‌رویم – درست روبه‌روی طراح – این جاده شروع می‌شود که تا خط مقدم حدود ۵ کیلومتر می‌شود.

شهید عبدالحسین ناجیان و شهید محمد طرحچی؛ جهادگران سازندگی

منابع

وقتی جهاد عملیات مهندسی یک‌ساله را یک هفته‌ای تحویل داد