تفاوت میان نسخه‌های «پاتوق قرآنی»

از قصه‌ی ما
(صفحه‌ای تازه حاوی «== '''جلسه قرآن پر رونق بالای دالان''' == در سمت شبستان ساخته شده توسط حسین فقیه...» ایجاد کرد)
 
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:Nhvhgpthz.jpg|بندانگشتی]]
== '''جلسه قرآن پر رونق بالای دالان''' ==
== '''جلسه قرآن پر رونق بالای دالان''' ==
در سمت شبستان ساخته شده توسط [[حسین فقیه سبزواری|میرزا حسین فقیه سبزواری]] دالانی وجود داشت. بالای آن دالان، اتاقی ساخته بودند که در آن جلسات قرآن تشکیل می شد. جلسات قرآن دارالحُفاظ [[مسجد جامع سبزوار|مسجد جامع]] به‌عنوان یکی از جلسات قرآن بسیار پررونق شهر در دهۀ چهل و پنجاه، گرمایی مضاعف به فضای مسجد می‌بخشید.  
در سمت شبستان ساخته شده توسط [[حسین فقیه سبزواری|میرزا حسین فقیه سبزواری]] دالانی وجود داشت. بالای آن دالان، اتاقی ساخته بودند که در آن جلسات قرآن تشکیل می شد. جلسات قرآن دارالحُفاظ [[مسجد جامع سبزوار|مسجد جامع]] به‌عنوان یکی از جلسات قرآن بسیار پررونق شهر در دهۀ چهل و پنجاه، گرمایی مضاعف به فضای مسجد می‌بخشید.  
سطر ۶: سطر ۷:
جلسات قرآن دارالحفاظ هر شب بعد از نماز مغرب و عشا برپا بود تا ساعت و 9 و 10 شب. دور هم می نشستند و دوره ای قرآن می خواندند. همه نوع آدم در این جلسات حاضر می شد؛ از بچه مدرسه ای تا دیپمله، از نوجوان تا پیر، از باسواد تا بی سواد. '''حمیدرصا کفاش''' از نوجوانانی بود که به سبب پیشرفت خوب در قرائت خیلی زود از طرف استاد محمدعلی محمودی برای آموزش به سایر نوجوانان انتخاب شد. زمانی که جمعیت زیادی می آمدند و داخل اتاق جایشان نمی شد، زیلویی روی پشت بام مسجد می انداختند و کفاش برای نوجوانان آموزش می داد. شب های ماه رمضان جلسات دو نوبت می شد یکی از بعد افطار تا 12 شب و دیگری از بعد سحر تا صبح. غیر از محمدعلی محمودی که خیلی وقت ها از جیب خود برای جلسات هزینه می کرد، افرادی مانند [[نفت فروش انقلابی|علی اصغر صفار]] هم به دارالحفاظ کمک مالی می کردند. صفار شب های ماه رمضان برای پذیرایی از بچه ها پشمک و خرما و ... تهیه می کرد.
جلسات قرآن دارالحفاظ هر شب بعد از نماز مغرب و عشا برپا بود تا ساعت و 9 و 10 شب. دور هم می نشستند و دوره ای قرآن می خواندند. همه نوع آدم در این جلسات حاضر می شد؛ از بچه مدرسه ای تا دیپمله، از نوجوان تا پیر، از باسواد تا بی سواد. '''حمیدرصا کفاش''' از نوجوانانی بود که به سبب پیشرفت خوب در قرائت خیلی زود از طرف استاد محمدعلی محمودی برای آموزش به سایر نوجوانان انتخاب شد. زمانی که جمعیت زیادی می آمدند و داخل اتاق جایشان نمی شد، زیلویی روی پشت بام مسجد می انداختند و کفاش برای نوجوانان آموزش می داد. شب های ماه رمضان جلسات دو نوبت می شد یکی از بعد افطار تا 12 شب و دیگری از بعد سحر تا صبح. غیر از محمدعلی محمودی که خیلی وقت ها از جیب خود برای جلسات هزینه می کرد، افرادی مانند [[نفت فروش انقلابی|علی اصغر صفار]] هم به دارالحفاظ کمک مالی می کردند. صفار شب های ماه رمضان برای پذیرایی از بچه ها پشمک و خرما و ... تهیه می کرد.
== '''اردوهای پایان دوره''' ==
== '''اردوهای پایان دوره''' ==
محمدعلی محمودی تابستان ها معمولا کسانی که پای ثابت جلسات دارالحفاظ مسجد جامع بودند را به اردو می برد. در این اردوها در کنار تفریح و سرگرمی افرادی افرادی مثل [[پدر معنوی شهدای سبزوار|شیخ حسین شهرستانی]]، [[جامانده از هفتاد و دو تن|شیخ علی اصغر باغانی]] حاضر می شدند و برای بچه ها صحبت می کردند. حتی در لفافه مسائل سیاسی اجتماعی بیان می شد. رمضان علی ثباتی مقدم هم احکام مختلف مانند احکام بلوغ را با زبانی ساده و مودبانه برای بچه ها بازگو می کرد. آن زمان کسانی که قصد برگزاری چنین برنامه هایی داشتند حتما باید شهربانی را مطلع می کردند. در یکی از آن اردوهای پایان دوره برای این که شهربانی متوجه نشود شرکت کنندگان در اردو مجبور به کیلومترها پیاده روی شدند.
محمدعلی محمودی تابستان ها معمولا کسانی که پای ثابت جلسات دارالحفاظ مسجد جامع بودند را به اردو می برد. در این اردوها در کنار تفریح و سرگرمی افرادی مثل [[پدر معنوی شهدای سبزوار|شیخ حسین شهرستانی]] و [[جامانده از هفتاد و دو تن|شیخ علی اصغر باغانی]] حاضر می شدند و برای بچه ها صحبت می کردند. حتی در لفافه مسائل سیاسی اجتماعی بیان می شد. رمضان علی ثباتی مقدم هم احکام مختلف مانند احکام بلوغ را با زبانی ساده و مودبانه برای بچه ها بازگو می کرد. آن زمان کسانی که قصد برگزاری چنین برنامه هایی داشتند حتما باید شهربانی را مطلع می کردند. در یکی از آن اردوهای پایان دوره برای این که شهربانی متوجه نشود شرکت کنندگان در اردو مجبور به کیلومترها پیاده روی شدند.
 
== '''با انقلاب''' ==
== '''با انقلاب''' ==
هرچه سال‌های دهۀ پنجاه به نیمه نزدیک و فعالیت انقلابیان بیشتر می‌شد، مسجد جامع بیشتر شاهد رفت‌وآمد شخصیت‌های انقلابی بود. [[شاعر رادیوساز|محمدتقی مجمع الصنایع]] از جمله افرادی بود که زیاد به دارالحفاظ می رفت. حوالی سال‌های ۱۳۵۳ یا ۱۳۵۴ هم[[مرد نطق های آتشین|فخرالدین حجازی]] به دارالحفاظ آمد و سخنرانی مهیّجی کرد. به‌گفتۀ حمیدرضا کفاش، [[پدر شعر انقلاب|حمید سبزواری]] هم چند باری به دارالحفاظ آمده بود.
هرچه سال‌های دهۀ پنجاه به نیمه نزدیک و فعالیت انقلابیان بیشتر می‌شد، مسجد جامع بیشتر شاهد رفت‌وآمد شخصیت‌های انقلابی بود. [[شاعر رادیوساز|محمدتقی مجمع الصنایع]] از جمله افرادی بود که زیاد به دارالحفاظ می رفت. حوالی سال‌های ۱۳۵۳ یا ۱۳۵۴ هم[[مرد نطق های آتشین|فخرالدین حجازی]] به دارالحفاظ آمد و سخنرانی مهیّجی کرد. به‌گفتۀ حمیدرضا کفاش، [[پدر شعر انقلاب|حمید سبزواری]] هم چند باری به دارالحفاظ آمده بود.

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۳

Nhvhgpthz.jpg

جلسه قرآن پر رونق بالای دالان

در سمت شبستان ساخته شده توسط میرزا حسین فقیه سبزواری دالانی وجود داشت. بالای آن دالان، اتاقی ساخته بودند که در آن جلسات قرآن تشکیل می شد. جلسات قرآن دارالحُفاظ مسجد جامع به‌عنوان یکی از جلسات قرآن بسیار پررونق شهر در دهۀ چهل و پنجاه، گرمایی مضاعف به فضای مسجد می‌بخشید.

جلسات ساده و بی تکلف

استادان آن شیخ‌حسن قاری‌زاده و محمدعلی محمودی بودند، به‌علاوۀ یکی از معاودین عراقی ساکن در سبزوار به‌نام زعفرانی که مدتی صوت و لحن درس می‌داد. این جلسات ساده و بی‌تکلف بود. اتاق با حصیر فرش شده بود و حتی زیلو نداشت. رحل‌ها را می‌گذاشتند و دور هم می‌نشستند و هرکس چند آیه می‌خواند. سپس احکام و مسائل شرعی گفته می‌شد.

پاتوق باسواد و بی سواد

جلسات قرآن دارالحفاظ هر شب بعد از نماز مغرب و عشا برپا بود تا ساعت و 9 و 10 شب. دور هم می نشستند و دوره ای قرآن می خواندند. همه نوع آدم در این جلسات حاضر می شد؛ از بچه مدرسه ای تا دیپمله، از نوجوان تا پیر، از باسواد تا بی سواد. حمیدرصا کفاش از نوجوانانی بود که به سبب پیشرفت خوب در قرائت خیلی زود از طرف استاد محمدعلی محمودی برای آموزش به سایر نوجوانان انتخاب شد. زمانی که جمعیت زیادی می آمدند و داخل اتاق جایشان نمی شد، زیلویی روی پشت بام مسجد می انداختند و کفاش برای نوجوانان آموزش می داد. شب های ماه رمضان جلسات دو نوبت می شد یکی از بعد افطار تا 12 شب و دیگری از بعد سحر تا صبح. غیر از محمدعلی محمودی که خیلی وقت ها از جیب خود برای جلسات هزینه می کرد، افرادی مانند علی اصغر صفار هم به دارالحفاظ کمک مالی می کردند. صفار شب های ماه رمضان برای پذیرایی از بچه ها پشمک و خرما و ... تهیه می کرد.

اردوهای پایان دوره

محمدعلی محمودی تابستان ها معمولا کسانی که پای ثابت جلسات دارالحفاظ مسجد جامع بودند را به اردو می برد. در این اردوها در کنار تفریح و سرگرمی افرادی مثل شیخ حسین شهرستانی و شیخ علی اصغر باغانی حاضر می شدند و برای بچه ها صحبت می کردند. حتی در لفافه مسائل سیاسی اجتماعی بیان می شد. رمضان علی ثباتی مقدم هم احکام مختلف مانند احکام بلوغ را با زبانی ساده و مودبانه برای بچه ها بازگو می کرد. آن زمان کسانی که قصد برگزاری چنین برنامه هایی داشتند حتما باید شهربانی را مطلع می کردند. در یکی از آن اردوهای پایان دوره برای این که شهربانی متوجه نشود شرکت کنندگان در اردو مجبور به کیلومترها پیاده روی شدند.

با انقلاب

هرچه سال‌های دهۀ پنجاه به نیمه نزدیک و فعالیت انقلابیان بیشتر می‌شد، مسجد جامع بیشتر شاهد رفت‌وآمد شخصیت‌های انقلابی بود. محمدتقی مجمع الصنایع از جمله افرادی بود که زیاد به دارالحفاظ می رفت. حوالی سال‌های ۱۳۵۳ یا ۱۳۵۴ همفخرالدین حجازی به دارالحفاظ آمد و سخنرانی مهیّجی کرد. به‌گفتۀ حمیدرضا کفاش، حمید سبزواری هم چند باری به دارالحفاظ آمده بود.

منبع

دایره المعارف انقلاب سبزوار