تفاوت میان نسخه‌های «شیخِ «مرگ بر شاه» گو»

از قصه‌ی ما
(صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|حجت الاسلام محمدتقی عبدوس == روحانی نترس در سبزو...» ایجاد کرد)
 
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۲: سطر ۲:
== روحانی نترس در سبزوار ==
== روحانی نترس در سبزوار ==
'''حجت‌الاسلام محمدتقی عبدوس''' تا پیش از سفر به سبزوار، به خیلی از شهرهای دیگر مثل کاشان، زنجان، زرین‌ شهر اصفهان، چالوس، شهسوار و سمنان رفته بود. او دهۀ اول محرم سال ۱۳۵۷، در شهرستان دماوند، منبرهایی تند و آتشین داشت و در راهپیمایی‌ها مشوق و تأثیر گذار بود. دهۀ دوم هم طبق گزارش‌های ساواک، در زنجان منبرهای پرشوری داشت. عبدوس در ادامۀ مبارزاتش، بعد از زنجان به‌ دعوت [[مثل پدر برای مردم شهر|آیت‌الله سید محمدحسن علوی]] به سبزوار آمد.
'''حجت‌الاسلام محمدتقی عبدوس''' تا پیش از سفر به سبزوار، به خیلی از شهرهای دیگر مثل کاشان، زنجان، زرین‌ شهر اصفهان، چالوس، شهسوار و سمنان رفته بود. او دهۀ اول محرم سال ۱۳۵۷، در شهرستان دماوند، منبرهایی تند و آتشین داشت و در راهپیمایی‌ها مشوق و تأثیر گذار بود. دهۀ دوم هم طبق گزارش‌های ساواک، در زنجان منبرهای پرشوری داشت. عبدوس در ادامۀ مبارزاتش، بعد از زنجان به‌ دعوت [[مثل پدر برای مردم شهر|آیت‌الله سید محمدحسن علوی]] به سبزوار آمد.
[[پرونده:15142305.jpg|بندانگشتی|حجت الاسلام محمدتقی عبدوس]]
== '''منبرهای حماسی''' ==
== '''منبرهای حماسی''' ==
با ورود عبدوس، انقلاب در سبزوار وارد مرحلۀ جدیدی شد. محرم بود و عبدوس در [[مسجد جامع سبزوار|مسجد جامع]] منبر می‌رفت. مردم استقبال عجیبی از سخنرانی‌هایش می‌کردند. مسجد جامع خیلی شلوغ می‌شد، سر ریز جمعیت در حسینیۀ قنادها می نشستند.  
با ورود عبدوس، انقلاب در سبزوار وارد مرحلۀ جدیدی شد. محرم بود و عبدوس در [[مسجد جامع سبزوار|مسجد جامع]] منبر می‌رفت. مردم استقبال عجیبی از سخنرانی‌هایش می‌کردند. مسجد جامع خیلی شلوغ می‌شد، سر ریز جمعیت در حسینیۀ قنادها می نشستند.  
از مسجد جامع به حسینیۀ قنادها  بلندگو کشیده بودند تا مردمی که در مسجد جا نمی‌شدند، آن‌جا صحبت‌های عبدوس را بشنوند. به غیر از حسینیۀ قنادها، مردم در [[مسجد شهیدپرور در خیابان پاچه ور مالیده ها|مسجد آقابیگ]] هم برای شنیدن سخنرانی عبدوس جمع می‌شدند. سخنرانی او به‌ قدری جذاب و گیرا بود که از شهرها و روستاهای مجاور هم به سبزوار می‌آمدند. لحن حماسی او، پامنبری‌ها را میخ‌کوب می‌کرد.
از مسجد جامع به حسینیۀ قنادها  بلندگو کشیده بودند تا مردمی که در مسجد جا نمی‌شدند، آن‌جا صحبت‌های عبدوس را بشنوند. به غیر از حسینیۀ قنادها، مردم در [[مسجد شهیدپرور در خیابان پاچه ور مالیده ها|مسجد آقابیگ]] هم برای شنیدن سخنرانی عبدوس جمع می‌شدند. سخنرانی او به‌ قدری جذاب و گیرا بود که از شهرها و روستاهای مجاور هم به سبزوار می‌آمدند. لحن حماسی او، پامنبری‌ها را میخ‌کوب می‌کرد.
== '''بگو مرگ بر شاه''' ==
== '''بگو مرگ بر شاه''' ==
عامل فراگیر شدن شعار «مرگ بر شاه» در سبزوار، هم عبدوس بود. ابتکاری که او به خرج داد، باعث فروریختن هیمنۀ حکومت شاه در چشم مردم شد. هر شب در آخر سخنرانی، برق مسجد را خاموش می‌کردند و عبدوس مردم را دعوت می‌کرد که با مشت‌های گره‌ کرده «مرگ بر شاه» بگویند. «شب‌ها در مسجد جامع، ده دقیقۀه آخر، چراغ‌ها را خاموش می‌کردند. عبدوس می‌گفت: ’مشت‌هایتان را بلند کنید، بگویید مرگ بر شاه. پاهایتان را هم بکوبید.‘»  حضور زنان و دختران هم در مسجد جامع قابل توجه بود. یکی از این زنان حاضر در آن مجالس شکوه فتاحی است: «ما پا به زمین می‌زدیم و مرگ بر شاه می‌گفتیم. وقتی هم که برق‌ها خاموش می‌شد، اعلامیه‌ها را از داخل کیف‌ها بیرون می‌آوردیم و می‌ریختیم و مردم بر می‌داشتند.»  
عامل فراگیر شدن شعار «مرگ بر شاه» در سبزوار، هم عبدوس بود. ابتکاری که او به خرج داد، باعث فروریختن هیمنۀ حکومت شاه در چشم مردم شد. هر شب در آخر سخنرانی، برق مسجد را خاموش می‌کردند و عبدوس مردم را دعوت می‌کرد که با مشت‌های گره‌ کرده «مرگ بر شاه» بگویند. عبدوس می‌گفت: «مشت‌هایتان را بلند کنید، بگویید مرگ بر شاه. پاهایتان را هم بکوبید.» حضور زنان و دختران هم در مسجد جامع قابل توجه بود. یکی از این زنان حاضر در آن مجالس شکوه فتاحی است: «ما پا به زمین می‌زدیم و مرگ بر شاه می‌گفتیم. وقتی هم که برق‌ها خاموش می‌شد، اعلامیه‌ها را از داخل کیف‌ها بیرون می‌آوردیم و می‌ریختیم و مردم بر می‌داشتند.»  
[[پرونده:15142305.jpg|بندانگشتی|حجت الاسلام محمدتقی عبدوس]]
 
 
== '''منبع''' ==
== '''منبع''' ==
دایره المعارف انقلاب سبزوار
دایره المعارف انقلاب سبزوار
سطر ۱۸: سطر ۲۰:
[[رده: وقایع]]
[[رده: وقایع]]
[[رده: حافظه ملی]]
[[رده: حافظه ملی]]
[[رده:مبارزات انقلابی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۱۰

حجت الاسلام محمدتقی عبدوس

روحانی نترس در سبزوار

حجت‌الاسلام محمدتقی عبدوس تا پیش از سفر به سبزوار، به خیلی از شهرهای دیگر مثل کاشان، زنجان، زرین‌ شهر اصفهان، چالوس، شهسوار و سمنان رفته بود. او دهۀ اول محرم سال ۱۳۵۷، در شهرستان دماوند، منبرهایی تند و آتشین داشت و در راهپیمایی‌ها مشوق و تأثیر گذار بود. دهۀ دوم هم طبق گزارش‌های ساواک، در زنجان منبرهای پرشوری داشت. عبدوس در ادامۀ مبارزاتش، بعد از زنجان به‌ دعوت آیت‌الله سید محمدحسن علوی به سبزوار آمد.

حجت الاسلام محمدتقی عبدوس

منبرهای حماسی

با ورود عبدوس، انقلاب در سبزوار وارد مرحلۀ جدیدی شد. محرم بود و عبدوس در مسجد جامع منبر می‌رفت. مردم استقبال عجیبی از سخنرانی‌هایش می‌کردند. مسجد جامع خیلی شلوغ می‌شد، سر ریز جمعیت در حسینیۀ قنادها می نشستند. از مسجد جامع به حسینیۀ قنادها بلندگو کشیده بودند تا مردمی که در مسجد جا نمی‌شدند، آن‌جا صحبت‌های عبدوس را بشنوند. به غیر از حسینیۀ قنادها، مردم در مسجد آقابیگ هم برای شنیدن سخنرانی عبدوس جمع می‌شدند. سخنرانی او به‌ قدری جذاب و گیرا بود که از شهرها و روستاهای مجاور هم به سبزوار می‌آمدند. لحن حماسی او، پامنبری‌ها را میخ‌کوب می‌کرد.

بگو مرگ بر شاه

عامل فراگیر شدن شعار «مرگ بر شاه» در سبزوار، هم عبدوس بود. ابتکاری که او به خرج داد، باعث فروریختن هیمنۀ حکومت شاه در چشم مردم شد. هر شب در آخر سخنرانی، برق مسجد را خاموش می‌کردند و عبدوس مردم را دعوت می‌کرد که با مشت‌های گره‌ کرده «مرگ بر شاه» بگویند. عبدوس می‌گفت: «مشت‌هایتان را بلند کنید، بگویید مرگ بر شاه. پاهایتان را هم بکوبید.» حضور زنان و دختران هم در مسجد جامع قابل توجه بود. یکی از این زنان حاضر در آن مجالس شکوه فتاحی است: «ما پا به زمین می‌زدیم و مرگ بر شاه می‌گفتیم. وقتی هم که برق‌ها خاموش می‌شد، اعلامیه‌ها را از داخل کیف‌ها بیرون می‌آوردیم و می‌ریختیم و مردم بر می‌داشتند.»


منبع

دایره المعارف انقلاب سبزوار