۱٬۲۵۶
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «صبح یکی از روزها با هم به کاباره پل کارون رفتیم. به محض ورود، نگاه شاهرخ به گارسون جدیدی افتاد که سر به زیر، پشت قسمت فروش قرار گرفته بود. با تعجب گفت: ا'''ین کیه، تا حالا اینجا ندیده بودمش؟!''' در ظاهر زن بسیار با حیائی بود. اما مجبور شده بود بدون حج...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|