تفاوت میان نسخههای «شکستن نفس»
از قصهی ما
(صفحهای تازه حاوی «باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود. چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند. همان موقع ابراهیم از راه رسید. پاچه شلوار را بالا زد'''. با کول کردن پیرمردها، آن ها را به طرف دیگر خیابان برد.''' ا...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۰۲
باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود. چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند. همان موقع ابراهیم از راه رسید. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پیرمردها، آن ها را به طرف دیگر خیابان برد. ابراهیم از این کارها زیاد انجام می داد. هدفی جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصا زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود! راوی: جمعی از دوستان شهید [۱]
- ↑ دوستان شهید