تفاوت میان نسخه‌های «دو موشکی که حسن اجازه شلیک آنها را نداد»

از قصه‌ی ما
(صفحه‌ای تازه حاوی «در اوج جنگ که ما نیاز مبرمی به موشک داشتیم، اولین محموله موشکی اسکاد B، شامل ۸ فروند موشک به دستمان رسید اما حسن ۲ فروند از این ۸ فروند را جدا کرد و برای مهندسی معکوس برد. خب این مسئله برای ما جا نیفتاد که چرا الان که ما به این موشک ها نیاز داریم و...» ایجاد کرد)
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۹

در اوج جنگ که ما نیاز مبرمی به موشک داشتیم، اولین محموله موشکی اسکاد B، شامل ۸ فروند موشک به دستمان رسید اما حسن ۲ فروند از این ۸ فروند را جدا کرد و برای مهندسی معکوس برد.

خب این مسئله برای ما جا نیفتاد که چرا الان که ما به این موشک ها نیاز داریم و مردم در نمازجمعه شعار "موشک جواب موشک" می دادند، او این کار را کرد اما در جلسه ای که خدمت آقا (که آن زمان رییس جمهور بودند) رفتیم، ایشان هم بر موضوع خودکفایی تاکید کرده و حتی به وزیر سپاه ایراد گرفتند که چرا ساخت این موشک ها را شروع نکردید. انجا بود که ما به حکمت آن تصمیم پی بردیم.

این تصمیم، تصمیم بسیار مهمی بود و با راه انداختن گروه‌های مختلف در وزارت سپاه، تا روز آخر راهبری آن‌ها را خودش به عهده گرفت که نتیجه آن را امروز در بومی شدن صنعت موشکی در انواع بردها از ۳۰۰ کیلومتر تا ۲هزار کیلومتر می بینیم.

در اواخر سال ۱۳۶۳ یا اوایل ۶۴ بود که تعدادی از متخصصین وزارت سپاه آ‌مدند در غرب کشور در حضور شهید مقدم راهبرد صنعت موشکی را از ایشان سؤال می‌کردند که ما چه مسیری را باید برویم و چه چیزی را مبنا قرار دهیم و یا از چه سوختی استفاده کنیم و چه بردی را هدف‌گزاری کنیم؟ من بارها و بارها از متخصصین صنعت پرسیدم و شنیدم که آن راهنمایی که سردار مقدم آن روز در سمت فرماندهی موشکی داد و مسیری که برایشان ترسیم کرد، خیلی راهگشا بوده است