تفاوت میان نسخههای «وابسته ام مي كنيد به دنيا»
از قصهی ما
(صفحهای تازه حاوی «خواهرش پیراهن برایش فرستاده بود. من هم یک شلوار خریدم، تا وقتی از منطقه آمد، با هم بپوشد. لباس ها را که دید، گفت '''«تو این شرایط جنگی وابسته ام می کنین به دنیا.»''' گفتم «آخه یه وقتایی نباید به دنیای ماها هم سربزنی؟» بالاخره پوشید. وقتی آمد، دوبار...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۳۰
خواهرش پیراهن برایش فرستاده بود. من هم یک شلوار خریدم، تا وقتی از منطقه آمد، با هم بپوشد. لباس ها را که دید، گفت «تو این شرایط جنگی وابسته ام می کنین به دنیا.» گفتم «آخه یه وقتایی نباید به دنیای ماها هم سربزنی؟» بالاخره پوشید. وقتی آمد، دوباره همان لباس های کهنه تنش بود. چیزی نپرسیدم. خودش گفت «یکی از بچه های سپاه عقدش بود لباس درست و حسابی نداشت.»