تفاوت میان نسخههای ««با افلاکیان در جادههای عشق»»
(صفحهای تازه حاوی «'''«با افلاکیان در جادههای عشق» روایتی کوتاه از سنگرساز بی سنگر شهید جعفر خو...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۰۶
«با افلاکیان در جادههای عشق» روایتی کوتاه از سنگرساز بی سنگر شهید جعفر خواستان
ترسیم زحمات بی وقفه بچههای جهاد سازندگی، این سنگرسازان بی سنگر در دفاع مقدس در قالب کلمات نمیگنجد. دلیرمردانی که در پشت صحنه جنگ جهاد کردند و برای فراهم ساختن بستر مبارزه جانشان را کف دست گرفتند.
«با افلاکیان در جادههای عشق» روایتی کوتاه از زندگی جهادگر شهید سردار حاج جعفر خواستان به کوشش محمد علی متقیان است.
در بخشی از کتاب به نقل از حسن فروغی، رزمنده دوران دفاع مقدس آمده است: «ساخت جادهای را در یکی از حساس ترین نقاط عملیات قادر در منطقه اشنویه به عهده جهاد همدان گذاشتند.
به اتفاق حاج جعفر، شب منتظر شروع عملیات بودیم و ساعت حدود 2 بعد از نیمه شب بود که عملیات شروع شد و ما با دستگاههایی که داشتیم به طرف محل مأموریت حرکت کردیم.
قبل از روشن شدن هوا به محل کار رسیدیم. گویا دشمن به عملیات ما پی برده و صد درصد خود را برای مقابله آماده کرده بود.
به محض اینکه ما شروع کردیم؛ آتش بسیار سنگین و پرحجمی روی ما ریخت؛ طوریکه بنده گفتم: کمی صبر کنیم دستگاهها جای محفوظی باشند؛ خودتان هم جای امنی باشید تا آتش سبک شود و بعد شروع به کار میکنیم چون ارتفاع روبروی ما که مشرف به ما بود؛ سقوط نکرده بود، اما حاج جعفر فرصت را از دست میدهیم و هرچه صبر کنیم به ضرر ما است. فعلا دشمن حالت سردرگمی دارد؛ باید از تاریکی استفاده کرده و حداقل جاده را قبل از طلوع آفتاب به جایی برسانیم که دشمن با دیدنش ناامید شود.
دیدم واقعا حرف به جا و پیشنهاد بسیار معقولی است؛ بلافاصله به بردران گفتم مشغول کار شوند تا قسمتی از کار را انجام بدهیم و از دید مستقیم دشمن که حتما با طلوع آفتاب، بار دیگر با آتش سنگین به ما مجال کار کردن نمیدهد بگذریم و برویم به جایی که آتش دشمن چندان مؤثر نیست.
تا بعد از ظهر روز عملیات زیر شدیدترین آتش دشمن مشغول کار بودیم. عصر آن روز از مقر تاکتیکی فرماندهی عملیات که به عهده شهید صیاد شیرازی بود و فرماندهی قرارگاه حمزه جهاد، برادر حسن بیگی هم در کنار ایشان حضور داشت و تمام فعالیتهای راهسازی ما را با مأموران زیر نظر داشتند با مشکلاتی که در شکستن خطوط دشمن پیش آمد به ما دستور دادند که به عقب برگردیم.
برخی از این دستور ناراضی بودند، اما حاج جعفر میگفت که خداوند خواسته است و ما به رضای خدا راضی هستیم و خدا را شکر میکنیم که به وظیفه خود عمل کردهایم؛ نتیجه هرچه باشد فرقی نمیکند».
منابع
«با افلاکیان در جادههای عشق» روایتی کوتاه از سنگرساز بی سنگر شهید جعفر خواستان