تفاوت میان نسخه‌های «منبریِ سخنور»

از قصه‌ی ما
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۱ کاربر دیگر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:Negar 07062018 003004.png|بندانگشتی]]
[[پرونده:Negar 07062018 003004.png|بندانگشتی]]
 
[[پرونده:030132800001.jpg|بندانگشتی|شیخ احمد سخنور]]
'''رسانه ای به نام منبر'''
'''رسانه ای به نام منبر'''


سطر ۷: سطر ۷:


== منبریِ سخنور ==
== منبریِ سخنور ==
شیخ احمد سخنور روزهای ابتدای طلبگی‌اش در '''مدرسۀ شریعتمدار''' سبزوار بود که کودتای 28 مرداد رخ داد. در مورد مسئلۀ انجمن‌های ایالتی و ولایتی، جلسات سری در منزل حاج‌آقای فخر شکل می‌گرفت که شیخ احمد سخنور در آنجا سخنرانی می‌کرد. به دلیل سخنرانی‌های تندش علیه شاه، چند روزی را به صورت پنهانی در یکی از روستاهای اطراف سبزوار زندگی کرد. به دلیل رابطه‌ای که با حوزۀ علمیۀ قم داشت، با امام آشنا شد.  
شیخ احمد سخنور روزهای ابتدای طلبگی‌اش در '''مدرسۀ شریعتمدار''' سبزوار بود که کودتای 28 مرداد رخ داد. در مورد مسئلۀ انجمن‌های ایالتی و ولایتی، جلسات سری در منزل [[فخرِ سبزوار|حاج‌آقای فخر]] شکل می‌گرفت که شیخ احمد سخنور در آنجا سخنرانی می‌کرد. به دلیل سخنرانی‌های تندش علیه شاه، چند روزی را به صورت پنهانی در یکی از روستاهای اطراف سبزوار زندگی کرد. به دلیل رابطه‌ای که با حوزۀ علمیۀ قم داشت، با امام آشنا شد.  
[[پرونده:030132800001.jpg|بندانگشتی|شیخ احمد سخنور]]
 


ماه محرم، منبر رفت و به صورت غیرمستقیم، حکومت را با دیگر حکومت‌های فاسد مقایسه کرد. این جلسات سخنرانی به همّت حاج‌آقای علوی ادامه داشت. در اعتراض به توهین روزنامۀ اطلاعات، شیخ احمد سخنور با خبر دادن به روحانیون، نماز جماعت را تعطیل کرد. زمانی که امام را تبعید کردند، نامه‌ای نوشت و خواستار بازگشت امام شد. به مدت سه روز مردم نامه را امضا کردند. کسی جرأت نداشت آن نامه را جایی بفرستد، تا اینکه خودش نامه را به روزنامه‌ها و مراجع مخابره کرد تا در مخالفت با تبعید امام کاری کرده باشد. با شهادت آقا مصطفی خمینی، در مسجد جامع با کمک روحانیون، مجلسی برپا کرد که مأموران رژیم، آن را بر هم زدند. در سال‌های منتهی به انقلاب، برای تبلیغ به روستاها می‌رفت.  
ماه محرم، منبر رفت و به صورت غیرمستقیم، حکومت را با دیگر حکومت‌های فاسد مقایسه کرد. این جلسات سخنرانی به همّت [[مثل پدر برای مردم شهر|حاج‌آقای علوی]] ادامه داشت. در اعتراض به توهین روزنامۀ اطلاعات، شیخ احمد سخنور با خبر دادن به روحانیون، نماز جماعت را تعطیل کرد. زمانی که امام را تبعید کردند، نامه‌ای نوشت و خواستار بازگشت امام شد. به مدت سه روز مردم نامه را امضا کردند. کسی جرأت نداشت آن نامه را جایی بفرستد، تا اینکه خودش نامه را به روزنامه‌ها و مراجع مخابره کرد تا در مخالفت با تبعید امام کاری کرده باشد. با شهادت آقا مصطفی خمینی، در [[مسجد جامع سبزوار|مسجد جامع]] با کمک روحانیون، مجلسی برپا کرد که مأموران رژیم، آن را بر هم زدند. در سال‌های منتهی به انقلاب، برای تبلیغ به روستاها می‌رفت.  


بعد از انقلاب از اسناد به دست آمده، مشخص شد که به مأمورین ژاندارمری دستور داده‌اند اگر شیخ احمد سخنور را در روستایی دیدند، با تیر بزنند. شیخ احمد سخنور پس از انقلاب کمتر به سمت پست‌های حکومتی رفت و بیشتر به موعظه، منبر و خطابه می‌پرداخت. او پس از انقلاب هم از فعالیت‌های خود دست بردار نبود و تا توانست در مقابل مجاهدین خلق و معاندین با نظام، ایستادگی کرد.  
بعد از انقلاب از اسناد به دست آمده، مشخص شد که به مأمورین ژاندارمری دستور داده‌اند اگر شیخ احمد سخنور را در روستایی دیدند، با تیر بزنند. شیخ احمد سخنور پس از انقلاب کمتر به سمت پست‌های حکومتی رفت و بیشتر به موعظه، منبر و خطابه می‌پرداخت. او پس از انقلاب هم از فعالیت‌های خود دست بردار نبود و تا توانست در مقابل مجاهدین خلق و معاندین با نظام، ایستادگی کرد.  


وی سرانجام در سال 1393 دار فانی را وداع گفت.
وی سرانجام در سال 1393 دار فانی را وداع گفت.
== منبع ==
== منبع ==
کتاب ایام سبزوار
کتاب ایام سبزوار
سطر ۲۱: سطر ۲۲:
[[رده: خراسان رضوی]]
[[رده: خراسان رضوی]]
[[رده: عناصر]]
[[رده: عناصر]]
[[رده: مبارزات انقلابی]]
[[رده: انقلاب اسلامی]]
[[رده: مراکز]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۱۳

Negar 07062018 003004.png
شیخ احمد سخنور

رسانه ای به نام منبر

بدون تردید یکی از رسانه های کارآمد و موفق در طول مبارزات انقلاب مساجد و منابر و به تبع آن منبری های انقلابی بوده اند. منبری هایی سخنور و شجاع که با خطابه های کوبنده خود اذهان مردم را نسبت به آن چه در رژیم طاغوت می گذشت، روشن می کرد. یکی از منبری های سخنور و انقلابی سبزوار شیخ احمد سخنور بود.


منبریِ سخنور

شیخ احمد سخنور روزهای ابتدای طلبگی‌اش در مدرسۀ شریعتمدار سبزوار بود که کودتای 28 مرداد رخ داد. در مورد مسئلۀ انجمن‌های ایالتی و ولایتی، جلسات سری در منزل حاج‌آقای فخر شکل می‌گرفت که شیخ احمد سخنور در آنجا سخنرانی می‌کرد. به دلیل سخنرانی‌های تندش علیه شاه، چند روزی را به صورت پنهانی در یکی از روستاهای اطراف سبزوار زندگی کرد. به دلیل رابطه‌ای که با حوزۀ علمیۀ قم داشت، با امام آشنا شد.


ماه محرم، منبر رفت و به صورت غیرمستقیم، حکومت را با دیگر حکومت‌های فاسد مقایسه کرد. این جلسات سخنرانی به همّت حاج‌آقای علوی ادامه داشت. در اعتراض به توهین روزنامۀ اطلاعات، شیخ احمد سخنور با خبر دادن به روحانیون، نماز جماعت را تعطیل کرد. زمانی که امام را تبعید کردند، نامه‌ای نوشت و خواستار بازگشت امام شد. به مدت سه روز مردم نامه را امضا کردند. کسی جرأت نداشت آن نامه را جایی بفرستد، تا اینکه خودش نامه را به روزنامه‌ها و مراجع مخابره کرد تا در مخالفت با تبعید امام کاری کرده باشد. با شهادت آقا مصطفی خمینی، در مسجد جامع با کمک روحانیون، مجلسی برپا کرد که مأموران رژیم، آن را بر هم زدند. در سال‌های منتهی به انقلاب، برای تبلیغ به روستاها می‌رفت.

بعد از انقلاب از اسناد به دست آمده، مشخص شد که به مأمورین ژاندارمری دستور داده‌اند اگر شیخ احمد سخنور را در روستایی دیدند، با تیر بزنند. شیخ احمد سخنور پس از انقلاب کمتر به سمت پست‌های حکومتی رفت و بیشتر به موعظه، منبر و خطابه می‌پرداخت. او پس از انقلاب هم از فعالیت‌های خود دست بردار نبود و تا توانست در مقابل مجاهدین خلق و معاندین با نظام، ایستادگی کرد.

وی سرانجام در سال 1393 دار فانی را وداع گفت.

منبع

کتاب ایام سبزوار