تفاوت میان نسخههای «روایتی از رفتار عجیب آیتالله منتظری در دیدار با فرماندهان ارتش»
(صفحهای تازه حاوی «'''روایتی از رفتار عجیب آیتالله منتظری در دیدار با فرماندهان ارتش''' حجتال...» ایجاد کرد) |
|||
سطر ۲۷: | سطر ۲۷: | ||
[[رده: ملت قهرمان]] | [[رده: ملت قهرمان]] | ||
[[رده: مبارزات انقلاب]] | [[رده: مبارزات انقلاب]] | ||
[[رده: همدان]] | |||
== منابع == | == منابع == | ||
[https://bityl.co/4v1g رفتار عجیب آیتالله منتظری در دیدار با فرماندهان ارتش] | [https://bityl.co/4v1g رفتار عجیب آیتالله منتظری در دیدار با فرماندهان ارتش] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۳
روایتی از رفتار عجیب آیتالله منتظری در دیدار با فرماندهان ارتش
حجتالاسلام موسویفرد میگوید: «گاهی جهت معرفی فرماندهان ارتش نزد آقای منتظری میرفتیم ایشان چنان سادگی از خود نشان میداد که هر کسی میتوانست اشتباه بودن رفتار وی را بفهمد. در جلسهای که افرادی غیرایرانی از آفریقایی و افغانی و عراقی و عرب و . . . حضور داشتند، مسائل سری جنگ را از ما میپرسید، به طوری که از وحشت به این طرف و آن طرف نگاه میکردیم».
جهالت
روزی یکی از فرماندهان نیروی دریایی را جهت معرفی پیش آقای منتظری برده بودم. فرمانده مذکور نقشهی خلیج فارس را هم با خودش آورده بود که موقعیت نیروهای خارجی و دشمن و همچنین موقعیت نیروهای خودی را نشان میداد. آقای منتظری نگاهی به فرمانده انداخت و با تمسخر گفت: «پک و پزتان که خوب است، لباس قشنگی پوشیدید، چیزی هم در بساطتان هست یا نه، چیزی هم میفهمید یا نه؟»
در حالی که در ارتش، کار ما این بود که به این رزمندگان اسلام روحیه بدهیم، آقای منتظری طوری با این فرمانده محترم صحبت کرد که هیچ جاهلی چنان صحبت نمیکند. با این حرف او، ما از نشان دادن نقشه منصرف شدیم و بازگشتیم.
حذف عکس آقای منتظری
من در ستاد مشترک ارتش بودم که تلفن زنگ زد. گوشی را برداشتم حاج احمدآقا بودند. بعد از سلام و احوالپرسی گفتند: شما تنهایید؟ گفتم: نه، آقای صفایی هم هست. گفتند: «گوشی را به ایشان بدهید». گوشی را به آقای صفایی دادم. من دیدم که ایشان در حالی که با گوشی صحبت میکند متغیر و رنگ چهرهاش عوض شد. وقتی که صحبتشان تمام شد ماجرا را از ایشان سؤال کردم. آقای صفایی گفت باید با همدیگر مشورتی بکنیم. حاج احمدآقا زنگ زد و گفت عکس آقای منتظری را هرجا که هست پایین بیاورید.
به ما گفتند عکس منتظری را بردارید، جا خوردیم
در سرتاسر ارتش هرکجا عکس امام (ره) بود، سمت راست آن عکس آقای منتظری و در سمت چپ عکس شهید مظلوم دکتر بهشتی بود. وقتی که به ما گفتند عکس منتظری را بردارید، جا خوردیم. جوّ ارتش خطرناک بود و ممکن بود این کار تشنج ایجاد بکند. در این اوضاع و شرایط ما تصمیم گرفتیم بخشنامهای صادر کنیم و در آن توضیح دهیم که فرمانده کل قوا یک نفر است نه دو یا سه نفر و آن فقط حضرت امام میباشند. بنابراین هرکجا عکس امام هست، باید تک باشد. عکس شهید بهشتی نیز باید برداشته شود و در رأس عکسهای شهدا نصب شود.
اولین سازمانی که به سازمانهای تابعهاش در سرتاسر کشور بخشنامه فرستاد که عکس آقای منتظری را بردارند، ارتش بود
شاید اولین سازمانی که به سازمانهای تابعهاش در سرتاسر کشور بخشنامه فرستاد که عکس آقای منتظری را بردارند، ارتش بود. ما راهی جز این نداشتیم و آقای صفایی که من همیشه از برخوردهای محتاطانه ایشان انتقاد میکردم، در این قضیه بسیار قاطعانه عمل کردند. وقتی که در ارتش بودم ظهرها به مسجد خودمان میآمدم و نماز میخواندم و برمیگشتم. معمولاً رفت و برگشت من به مسجد نیم ساعت تا حداکثر 40 دقیقه طول میکشید و من ظهرها 40 دقیقه مرخصی میگرفتم و از سازمان منفک میشدم. آن روز من وسط دو نماز صحبت کردم و گفتم که ما به فرمان حضرت امام به ارتش بخشنامه کردیم که عکس آقای منتظری را هرجا که هست پایین بیاورند. کسانی که تا امروز از ایشان تقلید میکردند، در تقلید خودشان تجدیدنظر کنند. ایشان از اول هم قائممقام امام نبودند و امام هرگز قائممقامی ایشان را مورد تأیید قرار نداده بودند.