تفاوت میان نسخههای «مشروطه و مشروطه خواهی در همدان»
(صفحهای تازه حاوی «'''مشروطه و مشروطه خواهی در همدان''' '''شیخ محمدباقر بهاری، از جمله روحانیان پیش...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۸ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۲۴
مشروطه و مشروطه خواهی در همدان شیخ محمدباقر بهاری، از جمله روحانیان پیشرو در نهضت مشروطه به شمار می رود. یکی از مهم ترین اقدامات شیخ در دفاع از مشروطیت، نگارش رساله ایضاح الخطا بود. موضوع این رساله، پاسخ گویی به اتهامات و شبهات مخالفان مشروطه و تطبیق مبانی مشروطیت با احکام شرع است. شیخ محمدباقر بهاری، یکی از علمای مجاهد و پرشوری بود که از همان نخستین روزهای حرکت مشروطه خواهی در ایران، رهبری مردم همدان را بر عهده گرفت. ایشان در کنار حاکم مشروطه خواهی چون ظهیرالدوله، همدان را در زمره شهرهای پیشگام در جنبش مشروطه قرار داد. شیخ از آغاز روند مبارزات مشروطه تا پیروزی آن و پس از آن در تمامی چالش ها و فراز و نشیب هایی که پیش روی نظام مشروطه قرار گرفت، در کنار آزادی خواهان بود. اقدامات عملی، فکری و قلمی ایشان در یاری رساندن به این جنبش بسیار مؤثر و ارزنده بود. شیخ محمدباقر بهاری فرزند شیخ محمدجعفر پسر محمد کافی، در سال 1277 قمری در بهار زاده شد. (امین، 1381، ص147 / مشار، 1340، ص46) نویسنده الذریعه تولد وی را سال 1275 قمری می داند. ایشان دروس مقدماتی را در زادگاهش بهار و در نزد پدرش گذرانید. پس از اتمام تحصیلات مقدماتی، به همدان رفت و در مدرسه آخوند ملامحمدحسین از محضر ملااسماعیل همدانی بهره برد. پس از چند سال عازم بروجرد شد و از حوزه درس میرزامحمود بروجردی طباطبایی بهره برد. همان طور که در اغلب شهرهای ایران، روحانیان مبارز و آگاه در صف رهبری نهضت مشروطه ایران نقش داشتند، در همدان نیز حرکت مشروطه خواهی تا حدود زیادی مدیون فعالیت های شیخ محمدباقر بهاری است. ایشان نه تنها در شروع نهضت در همدان از پیشگامان این حرکت بود، بلکه در حفظ نظام مشروطه و در مبارزه با مستبدان نیز بیش ترین سهم را داشت. در همدان چنان که گذشت، به دلیل فرمان روایی حاکم مشروطه خواهی چون ظهیرالدوله، زمینه مساعدی برای فعالیت های آزادی خواهانه وجود داشت. به همین دلیل، افرادی مانند شیخ محمدباقر بهاری می توانستند بدون محدودیت و تنگناهایی که در دیگر شهرها وجود داشت، افکار ضداستبدادی خود را تعقیب نمایند. آیتالله شیخ محمدباقر بهاری از روحانیان بنام منطقه غرب کشور در دوره مشروطیت بود که با مراجع عتبات عالیات به ویژه آیتالله آخوند خراسانی رابطه داشت. وی با استقرار در همدان و رهبری جامعه روحانیت و مردم متدیّن این شهر در آبادانی مراکز مذهبی و اجرای شعائر دینی و نیز تحولات این منطقه تأثیر بسزایی داشت؛ چنانکه با تشکیل مجلس فوائد عامه توسط ظهیرالدوله، حاکم همدان، او نیز از طرف طبقه روحانیان به عضویت آن انتخاب گردید. با شروع نهضت مشروطه، بهاری در جهت روشنگری و رهبری نیروهای انقلابی فعالیتهای شایان توجهی انجام داد. با انتخاب شیخ تقی وکیلالرعایا از سوی مجلس فواید عامه به نمایندگی مجلس شورای ملی، وی در آغاز با این انتخاب مخالفت نمود، اما پس از واقف شدن به اصل قضیه و نقش خوانین قرگوزلو در این زمینه، از وکیلالرعایا حمایت کرد، در صف مقابل خوانین قرار گرفت و مردم را به اتحاد و یگانگی دعوت نمود. شیخ محمدباقر بهاری به عنوان یک مجتهد مقتدر همیشه سعی میکرد در جهت اجرای احکام اسلامی و رفاه مردم حرکت کند و معیار وی در این حرکت توصیهها و رهنمودهای مراجع تقلید در عتبات عالیات بود. از سوی دیگر وی بیشتر تمایل داشت در منطقه همدان فعالیت کند تا به شهرت و مقام کشوری دست یابد؛ چنانکه پس از انتخاب به عنوان یکی از پنج مراجع تراز اول بر مصوبات مجلس به قید قرعه، آن را نپذیرفت و ماندن در همدان و فعالیت در آنجا را ترجیح داد؛ چرا که نیاز منطقه را در الویت میدانست. او این الویت را در استبداد صغیر به خوبی نشان داد، به نحوی که با تشکیل نیروی مسلح ملّی از طلاب، به مبارزه با استبداد به پا خواست و توانست تا حدودی کنترل همدان را بهدست گیرد. وی از یک طرف با مشروطه مشروعه به رهبری آیتالله شیخ فضلالله نوری مخالف بود و رسالهای به نام «ایضاء الخطا» در جواب آن نوشت و از جایگاه یک مجتهد و روحانی در مقام پاسخگویی به او برآمد و از سوی دیگر با یکهتازی کسانی که به نام مجاهدان مشروطه درصدد بودند ناامنی ایجاد نمایند و مردم را غارت سازند، مثل ابوالقاسم محمودزاده، مبارزه میکردند و معیار را اسلام و تأمین اهداف اسلامی، و کلام مراجع عتبات را فصلالخطاب این قضایا میدانست. در عوض این مراجع نیز وی را یگانه نماینده خود در همدان میدانستند و او را مورد تأیید و تأکید قرار میدادند. در واقع از شیخ محمدباقر بهاری در انقلاب مشروطه میتوان به عنوان خط سوم یاد کرد؛ زیرا وی حد میانه و اعتدال را پیش گرفته بود تا هم نیازهای اصناف و توقعات مردم از مشروطه برآورده شود و هم به احکام و دستورات اسلام منطبق با زمان عمل گردد. بهاری معتقد بود که حفظ مشروطیت، که تا اندازهای استبداد شاهی را مهار کرده، لازم است و در نوع خود یک گام به پیش میباشد که در پرتوی آن میتوان عدالت و امنیت را عملی ساخت. درنهایت میتوان گفت که وی برای عملی ساختن اهداف خود بر حسب معیارهای اعلامشده از دو طریق تلاش کرد: یکی از طریق عملگرا بودن با حضور در میدان مبارزه، تشکیل دستههای نظامی و پنجه در پنجه استبداد انداختن؛ دیگر از طریق مباحث نظری با نگارش رساله «ایضاح الخطاء»، و آنچه امروزه باعث شده است وی در تاریخ ایرانزمین شهره گردد همین کارکرد وی در انقلاب مشروطیت میباشد.