ناشناس

تفاوت میان نسخه‌های «عمامه های خاکی»

از قصه‌ی ما
۳۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۴
بدون خلاصه ویرایش
سطر ۱: سطر ۱:
روایت گوشه ای از زندگی جهادی [[حجت الاسلام والمسلیمن حاج محمدعلی صادقیان آرباطان]]، مدیر حوزه علمیه طالبیه تبریز که به خاطر شجاعت و از خود گذشتگی شان در جریان غسل بیماران کرونایی، مورد تایید و تفقد رهبر معظم انقلاب قرار گرفتند.
روایت گوشه ای از زندگی جهادی [[حجت الاسلام والمسلیمن حاج محمدعلی صادقیان آرباطان]]، مدیر حوزه علمیه طالبیه تبریز که به خاطر شجاعت و از خود گذشتگی شان در جریان غسل بیماران کرونایی، مورد تایید و تفقد رهبر معظم انقلاب قرار گرفتند.


به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، در تنگنای دالان های مدرنیته  زندگی که مملو از پس کوچه های دل مشغولی های کذایی است و فرصتی برای سر خاراندن نیست، گاهی پنجره هایی را می بینی که به جای باز شدن به  خیابان های تکرار و دلمردگی و هذیان و هیجان و ولع و زیادی خواهی؛ این پنجره ها به سمت باغچه های کوچک لبخند و آرامش باز می شود. با همین پنجره هاست که می فهمی چرا در خانه های کاه گلی پدربزرگ ها، چای مادربزرگ، دبش ترین و لب گزترین چای دنیا بود و «یاخمای»( 2 ) آنها، لذیذترین غذایی بود که در یک دست می گرفتیم و با دست دیگر، اسب چوبی را در کوچه های خاکی هِی می کردیم و از یاخما می خوردیم.
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، در تنگنای دالان های مدرنیته  زندگی که مملو از پس کوچه های دل مشغولی های کذایی است و فرصتی برای سر خاراندن نیست، گاهی پنجره هایی را می بینی که به جای باز شدن به  خیابان های تکرار و دلمردگی و هذیان و هیجان و ولع و زیادی خواهی؛ این پنجره ها به سمت باغچه های کوچک لبخند و آرامش باز می شود. با همین پنجره هاست که می فهمی چرا در خانه های کاه گلی پدربزرگ ها، چای مادربزرگ، دبش ترین و لب گزترین چای دنیا بود و «یاخمای»( 2 ) آنها، لذیذترین غذایی بود که در یک دست می گرفتیم و با دست دیگر، اسب چوبی را در کوچه های خاکی هِی می کردیم و از یاخما می خوردیم.
سطر ۲۹: سطر ۲۹:
[[رده:تغسیل اموات کرونایی]]
[[رده:تغسیل اموات کرونایی]]
[[رده:طلبه]]
[[رده:طلبه]]
[[رده:حوزهعلمیه]]
[[رده:حوزه علمیه]]
[[رده:اهالی تبریز]]
[[رده:اهالی تبریز]]
[[رده:واجبات شرعی]]
[[رده:واجبات شرعی]]
[[رده:آذربایجان شرقی]]