تفاوت میان نسخههای «اسرار نهال؛ داستانی بر اساس قیام گوهرشاد»
سطر ۱۵: | سطر ۱۵: | ||
[[رده: حافظه ملی]] | [[رده: حافظه ملی]] | ||
[[رده: کتاب]] | [[رده: کتاب]] | ||
[[رده:خراسان رضوی]] | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
[https://www.farsnews.ir/news/13971202000063/%D9%88%D9%82%D8%A7%DB%8C%D8%B9-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B3%D9%88%DA%98%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C-%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF%DB%8C وقایع مسجد گوهرشاد سوژه رمان جدید «مصطفی جمشیدی»] | [https://www.farsnews.ir/news/13971202000063/%D9%88%D9%82%D8%A7%DB%8C%D8%B9-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%B3%D9%88%DA%98%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%DB%8C-%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF%DB%8C وقایع مسجد گوهرشاد سوژه رمان جدید «مصطفی جمشیدی»] | ||
اسرار نهال/ مصطفی جمشیدی؛انتشارات ره یار؛ 1399 | اسرار نهال/ مصطفی جمشیدی؛انتشارات ره یار؛ 1399 |
نسخهٔ ۱۵ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۳۱
«همه چیز درباره نهال دختر طرخان»؛ گردش سیال ذهن دختر جوانی است که پدرش جزو متمولین بازار مشهد است و در یک خانۀ قدیمی زندگی میکند.
درباره کتاب «همه چیز درباره نهال دختر طرخان»
این رمان، هجوم عوامل رضا شاه به مسجد گوهرشاد را از زبان دختری به نام «نهال» روایت میکند. «همه چیز درباره نهال دختر طرخان»؛ گردش سیال ذهن دختر جوانی است که پدرش جزو متمولین بازار مشهد است و در یک خانۀ قدیمی زندگی میکند. این رمان، شرح شاعرانگی «نهال» و مواجهه او با هجوم رضاشاه به مسجد گوهرشاد در اتفاقات مربوط به کشف حجاب رضاخانی است که در جریان آن، صدها نفر از زائران و مردمی که به حرم رضوی پناه برده بودند، به شهادت رسیدند.
بخشی از رمان
«آقای قمی ناشناس آمد. نوکر وفاداری داشت به اسم مصیب که او را با کالسکه آورده بود دم در ما. بعد فقط ما عبا را دیدیم که کشیده بود دور سرش و سلانهسلانه آمد رفت اتاق نماز آقابزرگ دستپاچه بود. یک مرجع تقلید آمده بود خانه یک مقلد... آقابزرگ گفت: «آقا چند روز همین جا بمانید. از مقلد و مراجعهکننده و مجلس و وعظ و آجان و مُکّلا و معمم، کلاً راحت هستید. امن است اینجا. هم دور و پرت و هم امن و امان... اوضاع خوب نیست انگار...» (من گوش ایستاده بودم!) آقای قمی در جواب گفت: «در شیراز جشن گرفتهاند و نوامیس مردم را بیچادر و چاقچور نمایش دادهاند. یک مشت مدرسهای را... من نمیتوانم همینطور ساکت بمانم. میدانم که فایدهای ندارد. این قُلدر جهد کرده مردم را به زانو دربیاورد و بیناموسی را رواج بدهد...»
منابع
وقایع مسجد گوهرشاد سوژه رمان جدید «مصطفی جمشیدی»
اسرار نهال/ مصطفی جمشیدی؛انتشارات ره یار؛ 1399