تفاوت میان نسخههای «بحث کاربر:مهدی الیاسی»
مهدی الیاسی (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «'''شهید عباس آقاجانی''' در مرداد ماه سال 1343 در روستای ویدوجا از توابع شهرستان ک...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۶ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۲۰
شهید عباس آقاجانی در مرداد ماه سال 1343 در روستای ویدوجا از توابع شهرستان کاشان دیده به جهان گشود. پدرش کشاورز و مادرش خانه دار بود. دوران ابتدایی را مدرسه روستا با موفقیت به پایان رسانید و در سال 1354 جهت ادامه تحصیل در دوره راهنمایی به کاشان رفت. پایان دوره راهنمایی او مصادف با اوج مبارزات به حق و نهضت اسلامی ملت مسلمان ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) بود. شهید با تمام وجود در راه کمک به پیروزی انقلاب اسلامی کوشید. از نمونه شجاعت و استقامت او اینکه در زمانی که کسی در روستا آشکارا قدرت حمل و یا نصب اعلامیه و عکس رهبر انقلاب را نداشت، او تمثال بزرگ مبارک امام را در منزلشان نصب نموده بود. شهید آقاجانی به پیروزی انقلاب اسلامی اهمیت می داد به دنبال اهداف الهی انقلاب اسلامی گام برداشت. او در ایام طلائی پیروزی انقلاب اسلامی در تهران سلاح برداشته و دوشادوش دیگر انقلابیون در درگیری های خیابانی جهت درهم شکستن آخرین مقاومت های به جا مانده از طاغوت نقش خود را ایفا نمود. پس از آغاز جنگ تحمیلی بعث عراق علیه ایران اسلامی و تشکیل ارتش 20 میلیونی به فرمان رهبر کبیر انقلاب اسلامی، شهید آقاجانی در سال 1360 به عضویت بسیج درآمد. او اولین کسی بود که از روستای ویدجا به عضویت بسیج درآمده وبه جبهه نبرد حق علیه باطل اعزام شد. او در سال1362 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کاشان درآمد و در سال 1363 ازدواج نمود و در اول اسفند ماه 1364 از طرف سپاه به جبهه اعزام گردید. شهید آقاجانی در طول مدت حضورش درجبهه ها در عملیات فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، والفجریک و کربلای چهار شرکت کرد. او که آموزش عملیات غواصی را طی نموده بود به عنوان غواص در عملیات کربلای4 شرکت نموده و چهارم دیماه 1365 در جزیره ام الرصاص به فیض شهادت نائل آمد . پیکر پاکش در پی تشییع باشکوه در جوار مرقد نواده های امام صادق(ع) در روستای ویدجا سه ده کاشان به خاک سپرده شد. در یکی از عملیاتها فرمانده گردان از نیروها در خواست میکند جهت جلوگیری از حمله تانکهای دشمن یک نفر داوطلبانه با گلوله آر پی جی جلو پیشروی آنها را بگیرد هیچکدام از نیروها داوطلب ابن کار نمیشوند که عباس آقاجانی این ماموریت خطیر را میپذیرد و با استقرار در یک پناهگاه اولین تانک دشمن را هدف قرار میدهد و بلافاصله بقیه تانکها عقبنشینی میکنند عباس وقتی به جمع نیروها برمیگردد رزمندگان او را در آغوش میگیرند و میبوسند.