تفاوت میان نسخههای «زهراهما/ کارآفرین»
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
چرخ زندگیمان به کندی میچرخید و مشکلات مالی داشتیم هرچند معلم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کرمان بودم. بچههایم که بزرگتر شده بودند سطح توقعاتشان از زندگی بال | چرخ زندگیمان به کندی میچرخید و مشکلات مالی داشتیم هرچند معلم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کرمان بودم. بچههایم که بزرگتر شده بودند سطح توقعاتشان از زندگی بال | ||
اتر رفته بود و برای همین به تولید محصولات خانگی روی آوردیم. ۵۰۰ هزار تومان جمع کردم و تولید ترشی در خانه را شروع کردم. | اتر رفته بود و برای همین به تولید محصولات خانگی روی آوردیم. ۵۰۰ هزار تومان جمع کردم و تولید ترشی در خانه را شروع کردم. | ||
البته آن موقعها هنوز اقتصاد مقاومتی و از این کارها در جامعه مطرح نشده بود اما من متوجه شدم که با این کارهای خانگی زندگیمان از نظر مالی بهتر میشود و استرس کمتری به ما وارد خواهد شد. خوبی کار در خانه این بود که دیگر خبری از اجاره و پول ودیعه مغازه و هزینههای آب و برق تجاری نبود. [[پرونده: | البته آن موقعها هنوز اقتصاد مقاومتی و از این کارها در جامعه مطرح نشده بود اما من متوجه شدم که با این کارهای خانگی زندگیمان از نظر مالی بهتر میشود و استرس کمتری به ما وارد خواهد شد. خوبی کار در خانه این بود که دیگر خبری از اجاره و پول ودیعه مغازه و هزینههای آب و برق تجاری نبود. | ||
[[پرونده:ترشی.jpg|بندانگشتی]] | |||
== اشتغال زایی == | == اشتغال زایی == |
نسخهٔ ۵ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۲۵
سرمایه 500 هزار تومانی خانم کار آفرین
زن خانه داری که خانواده اش با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کرد، با ۵۰۰ هزار تومان به تولید انواع ترشیجات روی آورد و الان ضمن ایجاد شغل برای ۶ نفر دیگر، به ۴ کشور دنیا صادرات دارد. زهرا هما، فعال اقتصاد مقاومتی در کرمان است که فعالیت خود را اینگونه بیان می کند: چرخ زندگیمان به کندی میچرخید و مشکلات مالی داشتیم هرچند معلم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کرمان بودم. بچههایم که بزرگتر شده بودند سطح توقعاتشان از زندگی بال اتر رفته بود و برای همین به تولید محصولات خانگی روی آوردیم. ۵۰۰ هزار تومان جمع کردم و تولید ترشی در خانه را شروع کردم. البته آن موقعها هنوز اقتصاد مقاومتی و از این کارها در جامعه مطرح نشده بود اما من متوجه شدم که با این کارهای خانگی زندگیمان از نظر مالی بهتر میشود و استرس کمتری به ما وارد خواهد شد. خوبی کار در خانه این بود که دیگر خبری از اجاره و پول ودیعه مغازه و هزینههای آب و برق تجاری نبود.
اشتغال زایی
وایل همه کار بر عهده من بود اما همسرم که بازنشسته شد در فروش ترشیها کمکم کرد و به مرور زمان کارمان بهتر شد. من که با بچههایم و همسرم کار را پیش بردیم به مرور مشتریهای خوبی پیدا کردیم و برای همین توانستیم بعد از مدتی برای ۶ نفر دیگر اشتغالزایی کنیم. حالا خدا را شکر وضعیتم خیلی بهتر شده است. ترشی، انبه و قاووت را به ۴ کشور آمریکا، امارات، عربستان و عراق صادر میکنم و مشتری خارجی دارم. یکی از ابتکارعملهای ما در کار این بود که ریشه کاسنی و قاووت را مخلوط کردم که آمریکاییها خیلی از آن خوششان آمد. حالا هم چاشنی ۲۵ گیاه، ترشی گوجه، ترشی بادمجان با ۸ گیاه، ترشی بندری با ۱۷ گیاه،مربای توت فرنگی و کیوی، قاووت نخود نارگیل و قاووت چهل گیاه و قاووت رژیمی از محصولات ما هستند و آنها را با اسم تجاری «کرمان بانو» در بازارهای مصرف میفروشم.
کارگاه اقتصادی
خانهام شده کارگاه اقتصادی و هم زندگی میکنم در این خانه و هم کار میکنم. درآمد خالصم معمولا ماهی ۳ میلیون تومان است. مشتریهایم میگویند: این محصولات چون در خانه تولید میشود، بیشتر میتوانیم به سلامت آنها اعتماد کنیم. به نظرم خانمها با روی آوردن به کارهای خانگی میتوانند بهتر از نظر اقتصادی به خانواده خود کمک کنند. مخصوصاً خانمهای خانه دار که همه وقت خود را در خانه هستند، با راحت فکر بیشتری میتوانند در این زمینه قدم بگذارند. یک نکته هم بگویم که به نظر جالب است، کم کم سود این کارها که بیشتر شود اختلافات هم کمتر میشود چرا که دیگر همه به دنبال لذت بردن از کار و سود بیشتر هستند و برای همین به مشکلات کوچک فکر نمیکنند.
مشکلات مالی خانوارها
الان خیلی از مشکلات خانوادهها به مسائل مالی بر میگردد و وقتی یک زن بتواند با این کار ساده خانگی به همسر خود کمک کند، بسیاری از مشکلات خود به خود حل میشوند. خدا را شکر از وضعیتم راضیام، داخل خانه استراحت میکنم و حیات خانهام انباری محصولاتم شده است. من با همین پول کم هم توانستم رقیب بسیاری از این شرکتهای تولیدی میلیاردی شوم. مردم ما از این کارها غفلت کردهاند. اگر ما توجه کنیم به این کارهای کوچک خیلی راحت میتوانیم کشور را به خودکفایی برسانیم و محصولاتمان را صادر کنیم. دولتمردان ما باید به تولید بیشتر اهمیت دهند و به مشکلات این حوزه کمک کنند. واقعا تعجب میکنم وقتی که در این کارهای کوچک سود زیادی وجود دارد، چرا دولت وارد نمیشود واقعاً اقتصاد مقاومتی را در رأس فعالیتهای اقتصادی قرار دهد. من صبحها سر کارم بودم و ظهرها استراحت میکردم و عصرها دنبال مشتری در مغازهها میگشتم اما هیچ وقت نا امید نشدم چون نتیجه کارم را میدیم. حالا هم با ۴۸ سال سن امید بیشتری به زندگی دارم.