قطع رابطه
از قصهی ما
به مشروطه خیلی امیدوار بود ولی بعد از فتح تهران وقتی رفتارهای مجاهدین را دید، خیلی افسرده شد. مجاهدین هم شده بودند مثل نیروهای دولتی، هرکاری میکردند، از شهادت رساندن شیخ فضل الله نوری گرفته تا غارت اموال مردم. به سردار محیی هم گفته بود. ولی سردار محیی یا نمیخواست از اعمال مجاهدین جلوگیری کند یا نمی توانست. میرزا هم با آنها قطع رابطه کرد. با اینکه در نهایت تنگدستی در تهران بهسر میبرد حتی حاضر نشد کمکهای مادی آنها را قبول کند