سربداران باشتین
مستثنی از کشف حجاب
باشتینِ شیعی، مرکز قیام تاریخی سربداران بود. بهسبب همین پیشینۀ ظلم ستیزانه، بعد از اعلام قانون کشف حجاب در دی ماه ۱۳۱۷، بسیاری از اهالی باشتین زیر بار آن نرفتند.این مقاومت و همان روحیۀ ظلم ستیزی به ارث رسیده از دورۀ سربداران باعث شد فرمانداری سبزوار طی تلگرافی در تاریخ ۱۷اردیبهشت۱۳۱۸ به ادارۀ امنیۀ این شهرستان، باشتین را از اجرای نهضت بانوان مستثنی کند.
شور انقلاب در دِه
انقلاب که اوج گرفت، حضور روحانیان تأثیرگذاری همچون آیتالله علوی و شیخ محمدتقی عبدوس در باشتین پررنگ شد. آنها برای سخنرانی و روشنگری به مسجد روستا میآمدند. شیخ روحالامین باشتینی، روحانیِ روستا، که مورد اعتماد مردم بود نیز در بیداری مردم نقش داشت و راجع به شاه و زندانهایش برای اهالی سخنرانی میکرد. این سخنرانیهای روشنگرانه و نیز آشنایی هر چه هرچه بیشتر مردم روستا با آیتالله خمینی از طریق باشتینیهایی که ایشان را در نجف دیده بودند، باعث شد کمکم تظاهراتهای ضدرژیم در داخل روستا پا بگیرد. تظاهراتها بعد از نماز مغرب و عشا شروع میشد؛ مردم گاهی جلوی خانۀ شاهدوستها میرفتند و شعار میدادند: «عکس خمینی تو ماهه/ کار شاه تمامه .» معمولاً جمع بیستسی نفرۀ زنان روستا نیز پشت سر مردان که حدوداً سیچهل نفر میشدند، حرکت میکردند.
لشکر مغولکش ها
باشتینیها برای تظاهرات به سبزوار هم میرفتند.روزهای برگزاری تظاهرات، گروهی از جوانان روستا فاصلۀ باشتین تا سبزوار را پیاده میپیمودند. عدهای نیز با نیسان و وانت به سبزوار میرفتند. گاهی هم تعدادی از زنان با مینیبوس این مسیر را طی میکردند. تعدادی از باشتینیها، قمه و چماق با خود برمیداشتند تا اگر کسی در طول مسیر مزاحمتی ایجاد کرد مقابله کنند؛ البته باشتینیها به «مغولکش» معروف بودند و کسی با آنها درگیر نمیشد. اهالی باشتین در راهپیماییهای سبزوار، علاوه بر بیرقی که روی آن شعری به همراه نام آیتالله خمینی و عبارت «سربداران باشتین» درج شده بود، مشخصۀ دیگری نیز داشتند که آنها را از دیگر تظاهرکنندگان متمایز میکرد و آن شالهایی بود که به نشانۀ آمادگی برای رزم به کمر میبستند.
منبع
دایره المعارف انقلاب سبزوار