دکتر شاه محمدی و بیمارستان حضرت علی اصغر(ع) شیراز
دکتر جواد شاه محمدی مشاور رئیس بیمارستان حضرت علی اصغر(ع) شیراز از تلاشهای مردمی و خیرین و گروههای جهادی در ایام کرونا برای همدلی و کمک به کادر درمان و بیماران می گوید که تجربه خوبی است برای جبهه فرهنگی انقلاب در الگو برداری و سبک زندگی جهادی:
مرکز ویژه بیماران کرونایی این شهر و استان فارس
دکتر شامحمدی مشاور رئیس دانشگاه علوم پزشکی شیراز از حجم بالای کمکهای مردمی میگوید که از زمان شیوع کرونا به این بیمارستان انجام شده:
«حدود پانصد نفر به بیمارستان کمک کردند. این کمکها از پانصدهزار تومان و یک میلیون شروع میشد تا افرادی که سیصد تا چهارصد میلیون تومان به بیمارستان کمک کردند. فکر میکنم ارزش کمکی که به این بیمارستان شده است، چیزی حدود دو تا سه میلیارد تومان باشد. البته بیش از بحث مالیِ این کمک، بحث انگیزهای بود که این کمکها در کادر درمان ایجاد میکرد.
مثلا یک خانم بازنشستهای هست که هر روز به من پیام صبح بخیر و تبریک عید و ماه رمضان میدهد. این بنده خدا آن ابتدا، دو میلیون تومان کمک کرد و بعد از مدتی هم گفت حقوق بازنشستگیام را برایم ریختهاند و دوباره هفتصد هزار تومان دیگر هم به بیمارستان کمک کرد. یک بنده خدای دیگر بود که یکصد میلیون تومان به حساب بیمارستان ریخت و ما آخر متوجه هویت او نشدیم. یعنی نگفت کیست. فقط گفت یکصد میلیون تومان به حساب بیمارستان برای خرید تجهیزات بیمارستانی ریختهام. هر چه هم گفتیم شما کی هستید، هیچ اشارهای نکرد. یا مثلا شرکت پیدک (شیراز) سیصد میلیون تومان به بیمارستان کمک کرد. برخی از پزشکان مثل دکتر اعرابی، دکتر فلاحی و دکتر فرخی، حدود سیصد و بیست میلیون تومان به بیمارستان کمک کردند و تجهیزات خریدند. حتی بعد هم خودشان پیگیری کردند که تجهیزات مورد نیاز بیمارستان با ارز دولتی وارد شود که عملا ارزش این تجهیزات بسیار بیشتر است.»
«اتفاقی که بهتدریج شروع شد، همدلی مردم شیراز بود. شاید یک یا دو روز بعد از شروع کرونا بود که بنده خدایی، با یک بنر به بیمارستان آمد و آن را برای تشکر به ما داد. خیلی برای ما جالب بود که این آقا اصلأ به هیچ جایی وصل نبود. خودش آمده بود و این بنر را برای تشکر از کادر و پرسنل به ما داد. من این آقا را اصلاً نمیشناسم و فکر میکنم به دلیل شلوغی آن روزها، هیچ شمارهای از این فرد نداشته باشیم.
بعد از این قضیه، از سپاه، نیروی انتظامی، ارگانهای دولتی و حتی شرکتهای خصوصی بنرهای تشکر برای ما میفرستادند. اینها در بالا بردن و تقویت روحیه بچهها بسیار تاثیر داشت. از آن طرف افراد مختلف، دسته گُل میآورند. کمکهای غیرنقدی هم از همان روزهای اول شروع شد. یک نفر یک کارتن تخممرغ آورده بود تا به پرسنل اهدا کند.
اهدای النگو
یا یک خانمی بود که النگویش را چید و به ما داد که هنوز هم آن النگو را داریم. یعنی واقعا نیازی به هزینه کردن آن تا حالا نداشتیم و همان موقع هم برای آن خانم توضیح دادیم که نیازی به این النگو نداریم. ولی تمایل زیادی داشت که النگوی طلا را بدهد. هر چه ما اصرار کردیم که آن را پس گیرد، قبول نکرد. میگفت: بگذارید باشد و فرض کنید از آن استفاده هم نکنید. اما این النگو پیش شما باشد تا اگر یک زمانی احساس کردید که نیاز دارید از آن استفاده کنید.
حاجآقا ابراهیمی از شرکت دایتی هم انواع و اقسام بستنی و محصولات مختلف شرکتشان را برای پرسنل بیمارستان میآورد. هیچ کجا هم اسمش را مطرح نکرده. یک نفر هم هست برای پرسنل میوه و شیرینی میآورد.»
خطاطی و دوبیتی ها برای پرسنل بیمارستان
«شیراز، شهر شعر و ادب است. کار خیلی قشنگ و زیبای دیگری که انجام شد، از طرف شاعران و خوشنویسان عزیز بود. تعدادی از خوشنویسها و شاعرها دور هم جمع شدند و برای تکتک پرسنل و پزشکان بیمارستان با اسم خودش، یک دوبیتی سرودند. بعد این دوبیتی را خطاطی و قاب کردند و به بچههای بیمارستان تحویل دادند. این کار واقعا در ذهن بچهها ماند.
گروه جهادی علمدار جهاد
یا یک خاطره جالب دیگر دربارهی یک گروه جهادی است. اینها که به بیمارستان آمدند، گفتند میخواهیم آبمیوههای طبیعی درست کنیم و دست بچهها برسانیم. از نظر بهداشتی این کار مشکلاتی داشت و از بیرون از بیمارستان مجوز برای آوردن این مواد به داخل بیمارستان خیلی سخت بود. آن زمان خیلی به آنها گیر دادیم که از نظر بهداشتی شما نمیتوانید این کار را انجام دهید. هر سنگی که جلوی پای آنها میانداختیم، میرفتند و از یک راه دیگری میآمدند. آخر هم مجوزهای کار را گرفتند و بیرون از بیمارستان یک آشپزخانه راه انداختند. از آن روز تا حالا، روزانه دو نوبت آبمیوه طبیعی در بیمارستان بین بیماران و کادر درمان توزیع میکنند.
ماه رمضان
در ماه رمضان که بیمارها روزه نیستند، تعداد دفعات توزیع آبمیوه چهار وعده شد. یعنی دو برابر شد. این هم واقعا کار جالبی است. یعنی افرادی که خودشان روزه هستند، از صبح با دهان روزه شروع به گرفتن آبمیوههای طبیعی میکنند.»
«به جرأت میتوانم بگویم با کمکی که خیّرین و گروههای جهادی به ما کردند، توانستیم خیلی بیش از استانداردهای جهانی، از وسایل حفاظت فردی استفاده کنیم. یعنی اگر استاندارد جهانی میگفت برای فلان کار لازم نیست کیت کامل بپوشید، یا مثلا شیلد یا عینک بزنید، ما با کمکی که خیّرین به بیمارستان داشتند و با بودجهای که دانشگاه به ما اختصاص داد، بیش از استانداردهای جهانی وسایل حفاظت فردی برای پرسنل تامین کردیم. همین عامل بود که با وجود مراجعهی زیاد افراد مبتلا به بیمارستان، به لطف خدا هیچ اتفاق جدی برای بچههای ما نیافتاد.»