آیت الله محمدرضا ناصري

از قصه‌ی ما

معرفی

محمدرضا ناصري اواخر سال 1323 در شهر یزد متولد شد. در دو سالگي مادرش را كه دختر آيت‌الله غلامرضا يزدي از علمای زمان خود بود، از دست داد. پدرش براي تسلي اين غم، ترک وطن كرده و به تهران مي‌رود. پس از طي دوره‌ی ابتدايي به توصیه‌ی پدرش كه خود روحاني‌زاده بود، به مدرسه‌اي در مسجد آقاي مجتهدي می رود تا درس طلبگي بخواند. به اقتضاي شغل پدر در اوقات فراغت و تعطيلي‌ها به بنايي و كارهاي ساختماني هم مي‌پرداخت.

آیت الله محمدرضا ناصري

مبارزات و فعالیت ها

پس از چندي به واسطه‌ی پيشرفت سريعي كه در مقدمات داشت، همزمان با تحصيل، به تدريس هم مشغول شد. در سال‌های 41 و 42 با وقوع مسئله‌ی انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي وارد صحنه‌ی مبارزات شد و نخستين اعلاميه‌هاي آن زمان را همراه دوستانش به در و ديوار تهران ‌چسبانيد. پس از دستگيري امام در جلسات محرمانه‌ای با همراهی دوستانش جمعيت مؤتلفه را پايه‌گذاري كرد‌. حسنعلي منصور که ترور شد به خاطر نقشش در آن، مخفيانه به عراق گريخت‌. در جریان توزیع اعلامیه‌ی امام علیه جشن‌های 2500 ساله در مکه دستگیر و زندانی شد. زندانی شدن او به نحوي بود كه همه گمان مي‌كردند، وي را به شهادت رسانده‌اند. پس از انقلاب مدتی دادستان یزد بود و بعد از آن با حکم امام به عنوان امام جمعه چهارمحال و بختیاری منصوب شد. از اقدامات او در این استان تأسیس حوزه‌ی علمیه و همچنین تأسیس مدارس معارف و تربیت حدود 1000 نفر از جوانان این شهر بود. آیت‌الله ناصری نهایتاً در سال 1390 با حکم رهبر انقلاب به عنوان نماینده‌ی ولی فقیه و امام جمعه یزد منصوب شد.

منبع

آرشیو دفتر تاریخ شفاهی یزد‌