۱٬۲۵۶
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «خواهرش پیراهن برایش فرستاده بود. من هم یک شلوار خریدم، تا وقتی از منطقه آمد، با هم بپوشد. لباس ها را که دید، گفت '''«تو این شرایط جنگی وابسته ام می کنین به دنیا.»''' گفتم «آخه یه وقتایی نباید به دنیای ماها هم سربزنی؟» بالاخره پوشید. وقتی آمد، دوبار...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|