۱٬۲۵۶
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «سرتاسرِ جزیره را دودِ انفجار گرفته بود'''. چشم چشم را نمی دید.''' به یک سنگر رسیدیم. جلوش پر بود از آذوقه. پرسیدیم «اینا چیه ؟ »گفتند « هیچ کس نمی تونه آذوقه ببره جلو. به ده متری نرسیده، می زننش.» زین الدین پشت موتور، جعفری هم ترکش، رسیدند. چند تا بست...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|