۱٬۲۵۶
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «نزدیک صبح بود که تانک هایشان، از خاکریز ما رد شدند. ده پانزده تانک رفتند سمت گردان رآوندی. دیدم اسیر می گیرند. دیدم از روی بچه ها رد می شوند. مهمات ِنیروها تمام شده بود. بی سیم زدم عقب. حاج مهدی خودش آمده بود پشت سر ما. گفت «به خدا من هم این جام. همه...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|