۱٬۲۵۶
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «حاج جواد امینی میگوید: شب آخر بعد از غروب آفتاب در حالی که لباس نو و تمیز پوشیده بود و چفیه به کمر بسته بود، به سنگر ما آمد و گفت: آمدهام خداحافظی کنم و بروم. وقتی سید جلیل از ما فاصله گرفت، تازه به خود آمدیم و متوجه شدیم سید لباس نو پوشیده و قب...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|