ناشناس

تفاوت میان نسخه‌های «اولین عملیات نظامی پس از انقلاب اسلامی»

از قصه‌ی ما
بدون خلاصه ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «== تشکیل "سپاه پاسداران" حتی زمانی که هنوز سپاهی در کار نبود! == هنوز چند روزی ا...» ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
== سقوط پادگان سنندج ==
بلافاصله پس از انقلاب اسلامی، بسیاری از '''ضد انقلاب''' در خطه ی '''کردستان''' با تجهیز شدن از سمت '''استکبار''' و '''صدام''' تنها '''چند روز پس از انقلاب''' شروع به ایجاد نا امنی و به سقوط کشاندن پادگان ها میکنند تا نظام نوپای اسلامی را که هنوز قوه ی نظام اش به هیچ وجه سامانی ندارد دچار تجزیه کند. '''پادگان مهاباد''' غارت میشود و ضد انقلاب کمتر از یک ماه پس از انقلاب، در تاریخ '''۲۷ اسفند ۱۳۵۷''' یعنی بیست و پنج روز پس از حمله به '''پادگان مهاباد''' و با سلاح‌های غارت شده از آن پادگان، هزاران نفر از نیروهای مسلّح سازماندهی شده توسط توطئه ‌گران، به پادگان مهمّ و استراتژیک '''سنندج'''، حمله کردند. ضد انقلابیّون ابتداً '''شهربانی و ژاندارمری''' و '''مرکز رادیو سنندج''' را در اختیار گرفته و از طریق رادیو دائماً از پرسنل پادگان می‌خواستند که تسلیم شوند. این در حالی بود که گلوله‌ای از داخل پادگان به سوی کسی شلیک نشده بود. در این میان بیست و یک سرباز به شهادت می‌رسند و چند ساختمان داخل پادگان به تسخیر آنان در می‌آید. جنگی رادیویی بین '''رادیو ایران''' (که تحت نظر حکومت مرکزی و انقلاب بود) و '''رادیو محلی سنندج''' (که به دست ضد انقلاب افتاده بود) در میگیرد. پادگان اگر سقوط میکرد و انبار های بزرگ مهماتش به دست ضد انقلاب می افتاد، به قول '''شهید قرنی''' سالهای سال نظام را به شدت درگیر خودش میکرد. و احتمال '''تجزیه کردستان''' بسیار بالا میرفت و ممکن بود کردستان برای همیشه از ایران جدا شود.
در چنین وضع حساسی که کمتر از یک ماه از انقلاب میگذرد '''شهید جع'''فری پیش از محاصره ی پادگان شروع به ارتباط با تهران میکند و گزارش ها را مدام به حضرت امام میرساند. و امام هم شهید جعفری را به شهید قرنی ارجاع میدهد که ایشان هم اختیارات تام به شهید جعفری میدهد و سرانجام با دو هلیکوپتر  نیروهایش را که فقط 32 تن از همان انقلابیونی بودندکه خیلی هایشان را خود جذب فعالیت های انقلاب کرده بود به پادگان محاصره شده هلی برد میکند. ورق بر میگردد و پادگان از سقوط نجات می یابد، البته چند روز بعد دوباره نیروهای تازه نفس تر از کلاه سبز های ارتش هم به پادگان اعزام میشوند.
== تشکیل "سپاه پاسداران" حتی زمانی که هنوز سپاهی در کار نبود! ==
== تشکیل "سپاه پاسداران" حتی زمانی که هنوز سپاهی در کار نبود! ==


هنوز چند روزی از انقلاب اسلامی نگذشته است که '''ضد انقلابیون''' در خطه ی '''کردستان''' شروع به حمله به پادگان های نظامی از جمله '''مهاباد''' و پاسگاه ها میکنند و با خلع سلاح نمودن آنان و مسلح شدن به انواع سلاح های سبک و نیمه سنگین شروع به زمینه سازی برای '''تجزیه کردستان''' در همان روزهای نخستین انقلاب میکنند و این همه در حالی است که تازه سران ارتش بسیاری در حال محاکمه بوده و به کلی شاکله ی ارتش به هم خورده است و فرمان پذیری هم از مراکز ندارند. این را بگذارید در کنار اینکه یک ماه پس از انقلاب هیچ نیروی منسجمی که بتواند مقابل این ضد انقلاب را برای تجزیه کردستان بگیرد وجود ندارد. و سپاه هم تشکیل نشده است و تازه در اردیبهشت 58 تشکیل گشت. در این میان گروهی از '''جوانان انقلابی کرمانشاه''' که پیش از انقلاب مشغول مبارزه با رژیم شاهنشاهی بودند از همان روز اول انقلاب با تصرف اردوگاهی از رژیم سابق مشغول به '''آموزش نظامی''' می شوند که همین آموزشهای اندک و فشرده که یک ماه است انجام میشود به کار انقلاب می آید و دور اندیشی '''شهید جعفری''' باز هم خطری بزرگی را انقلاب نوپای اسلامی دفع میکند. خطری که اگر دفع نمیشد و '''پادگان لشکر 28 سنندج''' سقوط میکرد و انواع سلاح های سبک و نیمه سنگین و سنگین زاغه های آن به دست ضد انقلاب می افتاد معلوم نبود چه بلایی بر حاکمیت ایران بر کردستان می افتاد. همین را باید گذاشت در کنار این که بجز ضد انقلابیون کردستان، '''تجزیه طلبان خلق عرب''' و خطه ی '''بلوچستان''' و نقاط دیگر ایران پس از دیدن موفقیت تجزیه کردستان چه بلایی بر سر تمامیت ارضی ایران می آوردند.  
هنوز چند روزی از انقلاب اسلامی نگذشته است که '''ضد انقلابیون''' در خطه ی '''کردستان''' شروع به حمله به پادگان های نظامی از جمله '''مهاباد''' و پاسگاه ها میکنند و با خلع سلاح نمودن آنان و مسلح شدن به انواع سلاح های سبک و نیمه سنگین شروع به زمینه سازی برای '''تجزیه کردستان''' در همان روزهای نخستین انقلاب میکنند و این همه در حالی است که تازه سران ارتش بسیاری در حال محاکمه بوده و به کلی شاکله ی ارتش به هم خورده است و فرمان پذیری هم از مراکز ندارند. این را بگذارید در کنار اینکه یک ماه پس از انقلاب هیچ نیروی منسجمی که بتواند مقابل این ضد انقلاب را برای تجزیه کردستان بگیرد وجود ندارد. و سپاه هم تشکیل نشده است. (تازه در اردیبهشت 58 تشکیل گشت) در این میان گروهی از '''جوانان انقلابی کرمانشاه''' که پیش از انقلاب مشغول مبارزه با رژیم شاهنشاهی بودند از همان روز اول انقلاب با تصرف اردوگاهی از رژیم سابق مشغول به '''آموزش نظامی''' می شوند که همین آموزشهای اندک و فشرده که یک ماه است انجام میشود به کار انقلاب می آید و دور اندیشی '''شهید جعفری''' باز هم خطری بزرگی را انقلاب نوپای اسلامی دفع میکند. خطری که اگر دفع نمیشد و '''پادگان لشکر 28 سنندج''' سقوط میکرد و انواع سلاح های سبک و نیمه سنگین و سنگین زاغه های آن به دست ضد انقلاب می افتاد معلوم نبود چه بلایی بر حاکمیت ایران بر کردستان می افتاد. همین را باید گذاشت در کنار این که بجز ضد انقلابیون کردستان، '''تجزیه طلبان خلق عرب''' و خطه ی '''بلوچستان''' و نقاط دیگر ایران پس از دیدن موفقیت تجزیه کردستان چه بلایی بر سر تمامیت ارضی ایران می آوردند.  


اینجاست که اهمیت اقدام به موقع "پاسداران انقلاب اسلامی کرمانشاه" در رهایی پادگان لشکر 28 سنندج از دست ضد انقلابیون معلوم میشود. '''شهید سیدمحمد سعید جعفری''' با دید دقیقی که داشت و نیز سرعت عملش در فهمیدن موضوع غائله ی کردستان و خطر عظیمش برای انقلاب شروع به آموزش دادن جوانان انقلابی کرمانشاه نمود که تنها یک ماه پس از انقلاب به درد انقلاب میخورد. البته این زود متوجه خطر شدن احتمالا به خاطر ارتباطاتی بوده باشد که شهید جعفری با انقلابیون سنندج داشته و قبل از انقلاب هم برای سخنرانی به آنجا میرفته وی در شکل دادن به انقلابیون آنجا کمکهایی داده است.
اینجاست که اهمیت اقدام به موقع "پاسداران انقلاب اسلامی کرمانشاه" در رهایی پادگان لشکر 28 سنندج از دست ضد انقلابیون معلوم میشود. '''شهید سیدمحمد سعید جعفری''' با دید دقیقی که داشت و نیز سرعت عملش در فهمیدن موضوع غائله ی کردستان و خطر عظیمش برای انقلاب شروع به آموزش دادن جوانان انقلابی کرمانشاه نمود که تنها یک ماه پس از انقلاب به درد انقلاب میخورد. البته این زود متوجه خطر شدن احتمالا به خاطر ارتباطاتی بوده باشد که شهید جعفری با انقلابیون سنندج داشته و قبل از انقلاب هم برای سخنرانی به آنجا میرفته وی در شکل دادن به انقلابیون آنجا کمکهایی داده است.
۳۲۳

ویرایش