ناشناس

تفاوت میان نسخه‌های «مرحومه بهجت افراز، ملقب به ام الاسرا، مدیر اداره اسرا و مفقودین هلال احمر در زمان دفاع مقدس»

از قصه‌ی ما
بدون خلاصه ویرایش
سطر ۱: سطر ۱:
18سال مدیر اداره اسرا و مفقودین هلال احمر
18سال مدیر اداره اسرا و مفقودین هلال احمر
مبادله ۶ میلیون نامه بین آزادگان و خانواده‌های‌شان
مبادله ۶ میلیون نامه بین آزادگان و خانواده‌های‌شان
لقب ام الاسراء توسط شهید ابوترابی به ایشان داده شد
لقب ام الاسراء توسط شهید ابوترابی به ایشان داده شد
مبارز قبل از انقلاب در ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی
مبارز قبل از انقلاب در ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی
خیر مدرسه ساز
خیر مدرسه ساز
دو خواهر ایشان توسط منافقین ترور شدند(شهید رفعت افراز و شهید دکتر محبوبه افراز)
دو خواهر ایشان توسط منافقین ترور شدند(شهید رفعت افراز و شهید دکتر محبوبه افراز)
فروش منزل شخصی و وقف آن برای مدرسه
فروش منزل شخصی و وقف آن برای مدرسه


سطر ۴۲: سطر ۴۸:




== کمک به جبهه‌های جنگ
== کمک به جبهه‌های جنگ ==
==
با شروع تجاوز رژیم بعث عراق به ایران، خانم بهجت افراز که در آن زمان مدیریت مجتمع حضرت زینب(س) را بر عهده داشت، به کار کمک‌رسانی به رزمندگان اسلام در جبهه‌ها پرداخت. او در این رابطه می‌گوید: «پس از شروع جنگ، خانواده‌ها كمك به جبهه را شروع كردند و اجناسي مانند قند و شكر و برنج و لباس و وسايل ديگر را براي جبهه مي‌فرستادند. از آنجا كه زمستان نزديك بود، مقدار زيادي كاموا خريديم و به منازل فرستاديم تا مادران دانش‌آموز‌ان براي رزمنده‌ها، لباس گرم مانند دستكش، جوراب، شال، بلوز، پليور و غيره ببافند. گوني‌گوني سيب و هويج و چيزهاي ديگر رايگان به مدرسه فرستاد مي‌شد و خانواده‌ها براي جبهه مربا درست مي‌كردند. خلاصه، مدرسه يك ستاد كمك‌رساني به جبهه شده بود. مادران دانش‌آموز‌ان به مدرسه مي‌آمدند و اين كارها را انجام مي‌دادند. علاوه بر كمك‌هاي غيرنقدي، پول زيادي هم فرستاده مي‌شد.»
با شروع تجاوز رژیم بعث عراق به ایران، خانم بهجت افراز که در آن زمان مدیریت مجتمع حضرت زینب(س) را بر عهده داشت، به کار کمک‌رسانی به رزمندگان اسلام در جبهه‌ها پرداخت. او در این رابطه می‌گوید: «پس از شروع جنگ، خانواده‌ها كمك به جبهه را شروع كردند و اجناسي مانند قند و شكر و برنج و لباس و وسايل ديگر را براي جبهه مي‌فرستادند. از آنجا كه زمستان نزديك بود، مقدار زيادي كاموا خريديم و به منازل فرستاديم تا مادران دانش‌آموز‌ان براي رزمنده‌ها، لباس گرم مانند دستكش، جوراب، شال، بلوز، پليور و غيره ببافند. گوني‌گوني سيب و هويج و چيزهاي ديگر رايگان به مدرسه فرستاد مي‌شد و خانواده‌ها براي جبهه مربا درست مي‌كردند. خلاصه، مدرسه يك ستاد كمك‌رساني به جبهه شده بود. مادران دانش‌آموز‌ان به مدرسه مي‌آمدند و اين كارها را انجام مي‌دادند. علاوه بر كمك‌هاي غيرنقدي، پول زيادي هم فرستاده مي‌شد.»


۲۴۶

ویرایش