۱۸۳
ویرایش
سمانه عابدی (بحث | مشارکتها) |
سمانه عابدی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱۷: | سطر ۱۷: | ||
حس مسؤولیتپذیری آنها باعث شده که شبها را هم حسینیه بمانند و در این شرایط از جان و مال و آسایششان مایه بگذارند. هرچند خودشان هیچ ادعایی ندارند. میگویند ما امانتدار مردم هستیم. همینکه واسطهای شدیم بین نیازمندان و خیران برای ما کافی است، مدام میگویند: «ما کاری نکردیم. خیران افراد دیگری هستند بهتر است سراغ آنها بروید ما کاری انجام ندادهایم». | حس مسؤولیتپذیری آنها باعث شده که شبها را هم حسینیه بمانند و در این شرایط از جان و مال و آسایششان مایه بگذارند. هرچند خودشان هیچ ادعایی ندارند. میگویند ما امانتدار مردم هستیم. همینکه واسطهای شدیم بین نیازمندان و خیران برای ما کافی است، مدام میگویند: «ما کاری نکردیم. خیران افراد دیگری هستند بهتر است سراغ آنها بروید ما کاری انجام ندادهایم». | ||
== زندگی در حسینیه بخاطر سهولت کمک به نیازمندان == | == زندگی در حسینیه بخاطر سهولت کمک به نیازمندان == | ||
'''همان ابتدا با این ذهنیت با تکتک اعضای خانواده بختیاری همکلام شدم که حداقل یکبار باتجربهای که در این ماهها داشتند یکبار به ما بگویند که «هیچ جا خانه خودم آدم نمیشه»؛ اما دریغ از گفتن این جمله؛ این خانواده خط بطلانی بر این اصطلاح کشیده بودند.''' حتی وقتی به مژگان بختیاری گفتم زندگی در حسینیه سخت نیست؟ بعد از سکوت چندثانیهای گفت: «سخت هست، اما این تجربه خیلی ارزش داشت. ما تلاش کردیم به دیگران کمک کنیم؛ اما منفعت این اتفاق ابتدا به خودمان رسید. آنچه در این روزگار بسیار بااهمیت است تربیت کودکان و قرار دادن آنها در فضایی است که بتوانند قانع و شاکر بزرگ شوند و خودشان این معانی و مفاهیم را تجربه کنند. پسران من در این حسینیه و در ارتباط با مردم درسهای زیادی گرفتند». | |||
مژگان بختیاری کارشناس ارشد روانشناسی بالینی است و معتقد است: «گذران زندگی در مکانی که خانهات نباشد، تنها به دلیل اینکه به هم نوع خودت کمک کرده باشی وبتوانی قید آسایش خود و خانوادهات را برای مدتی بزنی، میتواند درسهای زیادی برای ما داشته باشد بهخصوص برای پسرانم بسیار تجربه فوقالعادهای بود. آنها یاد گرفتند پیش از اینکه متوقع باشند کمکحال دیگران باشند». | مژگان بختیاری کارشناس ارشد روانشناسی بالینی است و معتقد است: «گذران زندگی در مکانی که خانهات نباشد، تنها به دلیل اینکه به هم نوع خودت کمک کرده باشی وبتوانی قید آسایش خود و خانوادهات را برای مدتی بزنی، میتواند درسهای زیادی برای ما داشته باشد بهخصوص برای پسرانم بسیار تجربه فوقالعادهای بود. آنها یاد گرفتند پیش از اینکه متوقع باشند کمکحال دیگران باشند». | ||
== خاطره ای از شب های روشن حسینیه == | == خاطره ای از شب های روشن حسینیه == | ||
هرچند روشن نگهداشتن چراغ حسینیه مسؤولیت خانواده بختیاری را در نگاه مردم دوچندان میکند؛ اما دراینبین خاطراتی برای خانواده بختیاری رقم خورد که خودشان میگویند چراغ روشن حسینیه عاقبت خیلی از آدمها را به خیر میکند و این برای ما کافی است. | هرچند روشن نگهداشتن چراغ حسینیه مسؤولیت خانواده بختیاری را در نگاه مردم دوچندان میکند؛ اما دراینبین خاطراتی برای خانواده بختیاری رقم خورد که خودشان میگویند چراغ روشن حسینیه عاقبت خیلی از آدمها را به خیر میکند و این برای ما کافی است. |
ویرایش