۳۰۶
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «قاب|مجسمه محمدرضا پهلوی در سبزوار == '''مجسمه ای که...» ایجاد کرد) |
|||
سطر ۲: | سطر ۲: | ||
== '''مجسمه ای که خار چشم مردم بود''' == | == '''مجسمه ای که خار چشم مردم بود''' == | ||
مجسمۀ شاه در یکی از میدانهای اصلی شهر نصب بود. مردم هر روز که در راهپیماییها شرکت میکردند چشمشان به مجسمۀ شاه میافتاد. در شهرهای بزرگ و بعضی از شهرستانها، مردم مجسمۀ شاه را سرنگون کرده بودند. در سبزوار هم چند باری برای سرنگونی آخرین نماد سلطنت پهلوی اقدام شد؛ ولی هر بار به دلایلی این کار به سرانجام نرسیده بود. یک بار حتی مقدمات پایین آوردن مجسمۀ شاه، از جمله جرثقیل و سیم بکسل، هم فراهم شده بود؛ اما به ناگاه مسیر راهپیمایی از '''چهارراه کوشک''' که قرار بود بهسمت میدان مسجمه ادامه پیدا کند، بهسمت دروازه عراق منحرف شد. یک روز هم مردم در راه برگشت از بیمارستان امداد، وقتی به میدان مجسمه رسیدند، خیلی به '''آیتالله علوی''' برای پایین آوردن مجسمه اصرار کردند؛ ولی ایشان مخالفت کرد و نپذیرفت. دلیل مخالفت آیتالله علوی این بود که میگفت که در این موقیعت پایین آوردن مجسمۀ شاه کار خطرناکی است و ممکن است نیروهای شهربانی به مردم صدمه بزنند. | مجسمۀ شاه در یکی از میدانهای اصلی شهر نصب بود. مردم هر روز که در راهپیماییها شرکت میکردند چشمشان به مجسمۀ شاه میافتاد. در شهرهای بزرگ و بعضی از شهرستانها، مردم مجسمۀ شاه را سرنگون کرده بودند. در سبزوار هم چند باری برای سرنگونی آخرین نماد سلطنت پهلوی اقدام شد؛ ولی هر بار به دلایلی این کار به سرانجام نرسیده بود. یک بار حتی مقدمات پایین آوردن مجسمۀ شاه، از جمله جرثقیل و سیم بکسل، هم فراهم شده بود؛ اما به ناگاه مسیر راهپیمایی از '''چهارراه کوشک''' که قرار بود بهسمت میدان مسجمه ادامه پیدا کند، بهسمت دروازه عراق منحرف شد. یک روز هم مردم در راه برگشت از بیمارستان امداد، وقتی به میدان مجسمه رسیدند، خیلی به [[مثل پدر برای مردم شهر|'''آیتالله علوی''']] برای پایین آوردن مجسمه اصرار کردند؛ ولی ایشان مخالفت کرد و نپذیرفت. دلیل مخالفت آیتالله علوی این بود که میگفت که در این موقیعت پایین آوردن مجسمۀ شاه کار خطرناکی است و ممکن است نیروهای شهربانی به مردم صدمه بزنند. | ||
== '''مجسمه رو سیاه''' == | == '''مجسمه رو سیاه''' == | ||
شب هشتم دی، ماه حجت الاسلام عبدوس در مسجد جامع سخنرانی پرشوری کرد. او از قبل به بعضی انقلابیان گفته بود که طوری سخنرانی خواهد کرد که حواس نیروهای شهربانی را پرت کند، تا آنها به سراغ مجسمۀ شاه بروند. همزمان با سخنرانی عبدوس که از مردم میخواست فردا، نهم 9 دی، برای سرنگونی مجسمۀ شاه اقدام کنند، عدهای از انقلابیان به سراغ مجسمه رفتند و لاستیکهایی را به گردن آن آویزان کرده و آتش زدند. مردم بعد از اتمام سخنرانی عبدوس و ترک مسجد جامع، از چهارراه بیهق مجسمه را میدیدند که در آتش میسوخت. نیروهای شهرداری شبانه مأمور شدند که شبانه مجسمۀ شاه را از سیاهیهای آتش تمیز کنند. | شب هشتم دی، ماه حجت الاسلام عبدوس در مسجد جامع سخنرانی پرشوری کرد. او از قبل به بعضی انقلابیان گفته بود که طوری سخنرانی خواهد کرد که حواس نیروهای شهربانی را پرت کند، تا آنها به سراغ مجسمۀ شاه بروند. همزمان با سخنرانی عبدوس که از مردم میخواست فردا، نهم 9 دی، برای سرنگونی مجسمۀ شاه اقدام کنند، عدهای از انقلابیان به سراغ مجسمه رفتند و لاستیکهایی را به گردن آن آویزان کرده و آتش زدند. مردم بعد از اتمام سخنرانی عبدوس و ترک مسجد جامع، از چهارراه بیهق مجسمه را میدیدند که در آتش میسوخت. نیروهای شهرداری شبانه مأمور شدند که شبانه مجسمۀ شاه را از سیاهیهای آتش تمیز کنند. |
ویرایش