۱۳۹
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «مجموعه روایتهای مهندسی رزمی جهاد فارس خاطراتی از عملیات «محرم» در ماه محر...» ایجاد کرد) |
|||
سطر ۷: | سطر ۷: | ||
فرماندهی مهندسی رزمی قرارگاه جهاد در عملیات محرم، شهید احمد پورمیدانی بود | فرماندهی مهندسی رزمی قرارگاه جهاد در عملیات محرم، شهید احمد پورمیدانی بود | ||
بعد از عملیات رمضان که در جنوب استان خوزستان انجام شد، در آبان سال ۶۱ عملیات محرم در منطقه سومار و دشت عباس صورت گرفت. بچههای جهاد فارس در این عملیات نقش بسیار ارزندهای داشتند. فرماندهی مهندسی رزمی قرارگاه جهاد در عملیات محرم شهید احمد پورمیدانی بود. (روایت محمد صبوری) | بعد از عملیات رمضان که در جنوب استان خوزستان انجام شد، در آبان سال ۶۱ عملیات محرم در منطقه سومار و دشت عباس صورت گرفت. بچههای جهاد فارس در این عملیات نقش بسیار ارزندهای داشتند. فرماندهی مهندسی رزمی قرارگاه جهاد در عملیات محرم شهید احمد پورمیدانی بود. (روایت محمد صبوری) | ||
[[پرونده:2-1-272x181.jpg|50*50px|قاب|چپ|مهندسی رزمی جهاد]] | |||
== اخلاص شهید احمد پورمیدانی == | == اخلاص شهید احمد پورمیدانی == | ||
در عملیات محرم احمد پورمیدانی مسئول مهندسی رزمی بود. صبح عملیات وقتی پیروز از خط برگشت، چنان ضربتی به دشمن زده بود که آن سرش ناپیدا. برای صبحانه، کره، مربا و نان محلی برای ایشان آوردم. حاج احمد شیشهی مربا را از وسط سفره برداشت و علامت روی آن را خواند. یکدفعه شروع کرد به گریه کردن. گفتم: حاج احمد چرا گریه میکنی؟ الان که دشمن تار و مار شده و روز خوشحالی ما است. حاج احمد در جواب گفت: شما فکر میکنید ما چنین ارزشی را داریم که خواهران ما از شکری که سهم فرزندان خودشان هست، مربا درست میکنند و برای ما میفرستند؟! در وجود او اثری از منیت نبود. حاج احمد سعی میکرد که حرکات پیامبر را بشناسد و بر طبق آن حرکت نماید. (روایت عبدالرحمن جزایری) | در عملیات محرم احمد پورمیدانی مسئول مهندسی رزمی بود. صبح عملیات وقتی پیروز از خط برگشت، چنان ضربتی به دشمن زده بود که آن سرش ناپیدا. برای صبحانه، کره، مربا و نان محلی برای ایشان آوردم. حاج احمد شیشهی مربا را از وسط سفره برداشت و علامت روی آن را خواند. یکدفعه شروع کرد به گریه کردن. گفتم: حاج احمد چرا گریه میکنی؟ الان که دشمن تار و مار شده و روز خوشحالی ما است. حاج احمد در جواب گفت: شما فکر میکنید ما چنین ارزشی را داریم که خواهران ما از شکری که سهم فرزندان خودشان هست، مربا درست میکنند و برای ما میفرستند؟! در وجود او اثری از منیت نبود. حاج احمد سعی میکرد که حرکات پیامبر را بشناسد و بر طبق آن حرکت نماید. (روایت عبدالرحمن جزایری) |
ویرایش