نماز و قرآن

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۷ توسط Root (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «تختی وقتی می آمد باشگاه، دو تا لنگ با خودش می آورد: یکی برای تمرین و یکی برای نماز. مشهدی علی دلاّل باشی، سرایدار سالن، '''همین که تمرین غلام رضا تمام می شد، مهر و لنگ مخصوص را می داد''' دست او، بعد بی اعتنا به کسانی که آنها را زیر چشمی می پاییدند، م...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

تختی وقتی می آمد باشگاه، دو تا لنگ با خودش می آورد: یکی برای تمرین و یکی برای نماز. مشهدی علی دلاّل باشی، سرایدار سالن، همین که تمرین غلام رضا تمام می شد، مهر و لنگ مخصوص را می داد دست او، بعد بی اعتنا به کسانی که آنها را زیر چشمی می پاییدند، می ایستادند به نماز. در المپیک ملبورن استرالیا هم که امریکایی ها و روس ها را شکست داد و طلا گرفت، هنگام برگشت وقتی در فرودگاه مهرآباد خبرنگاری بی مقدمه از او پرسید: «آقای تختی! شنیده ام شما و خانواده تان اعتقادات مذهبی محکمی دارید، آیا از این نظر چیزی همراه خودتان به ملبورن بردید؟» صورت جهان پهلوان به یک باره باز شد و گفت: «من همیشه با خودم قرآن دارم».