سردبیر اولین نشریه جهاد تبریز

از قصه‌ی ما
نسخهٔ تاریخ ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۱ توسط ابوالفضل بکرای (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

شهید محمدمهدی رحیمیان

شهيد محمد مهدی رحیمیان فرزند حسن در سال 1336 در خانواده متوسط و مذهبى در شهرستان رامسر ديده به جهان گشود و در همان شهر دوران دبستان و دبيرستان را به پايان رساند.پدرش کارمند بیمارستان امام سجاد (ع) بود و در هیأت‌های مذهبی و مجالس و مراسم دینی حضوری فعال و مستمر داشت.از کودکی، فردى مذهبى و مؤدب بود بطورى كه كمتر موقعى بود كه زياد حرف بزند، كمتر مى خنديد و تمام حركات غير صحيح را مانع مى شد.

شهید محمد مهدی رحیمیان

شهيد محمدمهدى علاقه زيادى به فوتبال داشت، براى آموختن قرآن به مكتب رفت و از همان اوايل كوچكى نماز را كاملاً فرا گرفته بود و در سن 13 سالگى وارد دبيرستان و در اولين سال به علت مبتلا به بيمارى تيفوييد در ثلث سوم شركت نكرد و از سال بعد تا پايان شش ساله دبيرستان مرتب قبول شد وديپلم رياضى را با معدل خوب دريافت كرد. دبيران از درس و اخلاق وى چون بسيار زرنگ بوده رضايت داشتند وى در اين دوران كتابهاى دينى مى خريد و استفاده مى كرد. در کانون وحدت اسلامی شهر رامسر نیز فعالیت داشت و طرح تبلیغاتی نمایشنامه "زاویه بی‌روح" از او به یادگار مانده است.

دانشگاه و فعالیتهای انقلابی

شهيد محمدمهدى بعد از گرفتن ديپلم در امتحان كنكور سراسرى شركت كرده و در در تاريخ 25 شهريور ۱۳۵۵ش وارد دانشکده مخابرات تهران شد. حضور در دانشگاه و ارتباط با انجمن‌‎های اسلامی، فصل تازه‌ای در اندیشه، افکار و اعتقادات مذهبی او گشود.سال آخر دانشکده، مقارن با خروش مردم حزب‌‎اللهی به رهبری روحانیت مبارز و زعامت رهبر کبیر انقلاب اسلامی علیه دستگاه ستم‌‎شاهی بود.پايان تحصيلات دانشگاهى محمدمهدى با پيروزى انقلاب بود و به همين دليل فعاليتش به اوج خود رسيد، فعاليت خود را در كميته انقلاب رامسر آغاز نمود و در آنجا پاسدارى و فعاليتهاى ديگر از قبيل ايجاد كتابخانه نمايشگاه و پوستر، كتاب و ديگر برنامه هاى تبليغى پرداخت تا اينكه خبر مسرت آميز تشريف فرمايى امام از فرانسه به ايران در بين امت عاشق پخش گرديد، شهيد چند روز در تهران به انتظار ماند و در مسير حركت امام تا بهشت زهرا در فعاليت بود.

هجرت به تبریز و آغاز فصل مجاهدت در جهادسازندگی

پس از اخذ مدرک فوق دیپلم، در اداره مخابرات شهرستان تبریز استخدام شد. هجرت از رامسر به تبريز بر كيفيت زندگى و افكارش بسيار تاثير گذاشت و از اين جوان پاك باخته چهره عميق و حق طلب و پر كار ديگرى ساخت. مهدى اين جوان حقيقت طلب و عدالت خواه شبها و نصفه هاى روز در مخابرات به كارهاى فنى و مخابراتى مشغول بود و بقيه روز را با دلگرمى و پشتكار چشمگيرى در جهاد سازندگى و انجمن اسلامى مخابرات خدمت مى كرد به طوريكه در جهاد تبريز نشريه "رسالت جهاد" با كمك ايشان منتشر مى شد و همچنين با كمك برادران در انجمن اسلامى مخابرات تبريز ماهنامه (ما و انقلاب) را چاپ مى كرد. شهيد محمدمهدى با پشتكار و علاقه زايدالوصفى در ارگانهاى انقلابى سپاه، بسيج و انتشارات شهيد قاضى طباطبايى تبريز هم فعاليت داشت و همچنين قبل از استخدام نيز از جمله كارهاى ايشان انتشار نشريه "سخت سر" بود كه در بيدارى و دعوت مردم به خداپرستى و انقلاب نقش به سزايى داشت. ذوق و استعداد هنری و علاقه و اعتقاد به ولایت را می‌‎توان در طرح‌‎های مهدی به وفور دید. او طراح بود و طرح می‌‎زد، آثار هنری و فرهنگی او در اکثر روستاهای آذربایجان تاکنون نیز به‌‎جای مانده است.

شهادت

هنوز مدت زيادى از حضورش در كربلاى خوزستان نگذشته بود كه خبر شهادت افتخار آفرينش شيفتگان راه حسين(ع) را بى تاب ساخت و در روز اول محرم سال 1402 (7 آبان ماه سال 1360) روح پر فتوح مهدى با بالهاى خويش بر اثر اصابت تركش خمپاره بر گردنش به ملكوت اعلى اوج گرفت و به خيل شهيدان كربلا پيوست.

Shahid mohammadmahdi rahimiyan.jpg

منبع: پایگاه نوید شاهد